English Version
This Site Is Available In English

مرزبانان حافظ حرمت‌ها و قوانین

مرزبانان حافظ حرمت‌ها و قوانین

از عشق چه بگویم که عشق به ظاهر سوختن است؛ اما نه برای خاکستر شدن؛ بلکه برای تبدیل شدن به نور، برای رسیدن، برای فهمیدن، برای زیستن، برای عشق ورزیدن. گاهی عشق پای برهنه بر روی گداخته‌های آتش راه رفتن است.

برای درک بهتر جایگاه ایجنت و مرزبانی اول، باید معنای کلمات را بفهمیم. ایجنت یعنی نماینده یک شعبه، راهنمای لژیون مرزبانی و رابط بین دیده‌بان و نمایندگی است، دوره خدمتی ایشان ۱۴ماه می‌باشد. مرزبانان و اعضاء نمایندگی موظف هستند به جایگاه ایجنت احترام کامل داشته باشند و اما مرزبان حافظ مرزهای اصول، قوانین و حرمت در نمایندگی هستند، مرزبانان موظف هستند در صورت مشاهده هرگونه تخلف و حرکت‌های خارج از چهار چوب نسبت به فرد تذکر و به صورت خصوصی اقدام نمایند. سیستم ایجنت و مرزبانی بهترین سیستم برای اداره نمایندگی است.

در نمایندگی‌های کنگره۶۰ ما شاهد نظم و انظباط خاصی می‌باشیم، همانند یک اداره که هرکس مسئولیتی دارد و اشخاص با همکاری یکدیگر امور مربوطه را انجام می‌دهند. قطعًا این نظمی که برقرار است، نظارت‌کننده هم می‌خواهد تا هرج و مرج ایجاد نشود. وقتی به عمق این قضیه نگاه می‌کنیم، متوجه حضور کسانی می‌شویم که ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها تلاش می‌کنند تا این نظم و قوانین به نحو احسنت برقرار شود و افرادی که با هم همکاری می‌کنند به مشکلی برنخوردند. کسانی که تحت عنوان مرزبانان کنگره حافظ حرمت‌ها و قوانین هستند. فردی که به عنوان راهنما و بزرگ‌تر در کنار مرزبانان فعالیت می‌کند، شخصی بسیار باتجربه و آگاه تحت عنوان ایجنت می‌باشد.

قبل از این‌که از این سیستم بگویم؛ باید به ۵ سال پیش خودم بر‌گردم که بعد از گذشت چندین سال چرا من هنوز در این مکان قرار گرفته‌ام؟ چه چیزی مرا جذب خود می‌کند؟ من چگونه آدمی بودم و الان چه تغیراتی در من رخ داده است؟ چگونه از یک فرد بسیار نامتعادل تبدیل به یک انسان نسبتاً متعادل شدم؟ با آموزش‌هایی که در این مکان می‌گیرم روز به روز به آگاهی و علم من اضافه می‌شود که قطعاً در زندگی من و خانواده‌ام تاثیر مثبتی دارد. من عاشق خدمت کردن هستم و همیشه از این‌که بتوانم برای حال خوش دیگران کاری کرده باشم انرژی زیادی دریافت می‌کنم.

بعد از گذشت چند سال و تجربه خدمت‌های مختلف این بار تصمیم گرفتم کاندید مرزبانی شوم تا بتوانم با حس و حال خودم حتی شده یک نفر را روی صندلی بنشانم؛ چون حس و حال یک نمایندگی بستگی به حس و حال ایجنت و مرزبانی دارد؛ زیرا افرادی که وارد می‌شوند در بدو ورود با مرزبانان و ایجنت روبه‌رو می‌شوند. همیشه اوایل سفرم این واژه را زیاد می‌شنیدم که مرزبانی راه رفتن روی گداخته‌های آتش است و حال که در این موقعیت قرار گرفتم متوجه شدم، آری! مرزبانی کار بسیار سخت و دشوار است.

مسئولیت برقراری حرمت‌ها، نظم، امنیت و آرامش در نمایندگی‌ها مسولیت کوچکی نیست. وقتی در این موقعیت قرار می‌گیرید، بار سنگینی را احساس می‌کنید؛ چون به واسطه نگاه دیگران به عنوان یک الگو شناخته شده‌اید؛ اگر خطایی صورت بگیرد؛ اگر صحبت یا تذکری می‌دهید، اول از همه باید خودتان آن کار را انجام دهید و حریم‌ها را حفظ کنید. در این مسیر توانایی‌های شما بیش‌تر می‌شود و قدرتی به شما داده می‌شود؛ اما از این قدرت و توانایی چگونه استفاده می‌کنید؟ آیا بایستی برای خواسته‌های درونی خودمان استفاده کنیم یا این توانایی‌هایی که به دست می‌آید را در راه اهداف کنگره به کار ببریم؟

و کلام آخر این‌که ما اعضاء کنگره احترام گذاشتن را به خوبی آموزش دیده‌ایم. این احترام به جايگاه‌ها و احترام متقابل به اعضاء می‌تواند ساختار بسیار محکمی را بسازد.

نویسنده: مرزبان همسفر سودا
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام‌قلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .