من با حسی وارد کنگره شدم که قابلوصف نیست. قبل از ورود به کنگره، احساس ناامیدی، غم، اندوه و پوچی میکردم و فکر میکردم تمام درهای دنیا به رویم بسته شده است. وقتی وارد کنگره شدم، با اولین کسانی که همصحبت شدم، مرزبانها بودند. آنها به من حس امنیت و آرامش دادند و با آغوش باز، عشق و محبت با من برخورد کردند. وقتی دیدم شانههایی برای گریه کردن و گوشهایی برای شنیدن حرفهایم پیدا کردهام، از درون احساس خوبی پیدا کردم. مرزبانهای گرامی من را با محبتهایشان تحت تأثیر قرار دادند، آنقدر که برای ساعتها از درون آرام و سبک شدم. وقتی وارد جلسه شدم، نظمی، ترتیبی و امنیتی دیدم که هیچجا نظیر آن را ندیده بودم.
همه و همه را مدیون ایجنت و مرزبانهای گرامی هستیم که بیمنت و با عشق به ما و کنگره۶۰ خدمت میکنند. خوشا به حال کسانیکه بیمنت عشق میورزند و بیمنت به همنوع خود خدمت میکنند و منتظر بازپس گرفتن نیستند. کسانیکه آفتاب را به زندگی دیگران میبخشند، هیچگاه روزشان تاریک نخواهد شد. از صمیم قلب کوشش خالصانه شما در راستای هدایت و ارشادمان را تقدیر میکنم و صمیمانهترین سپاسهای خویش را به شما انسانهای عاشقی که شمع وجود خویش را در طبق اخلاص نهادهاید، نثار میکنم و در برابر لطف و محبتهای شما، ۳ بزرگوار، سر تعظیم فرود میآورم و دستان پر از مهر و محبت شما را میبوسم. از خداوند منان بهترینها را برایتان خواستارم.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر نگار
رابط خبری: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
68