هفتمین جلسه از دور چهل و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی راهنمای محترم مسافر اصغر، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه "وادی هفتم و تأثیر آن روی من" و "تولد اولین سال رهایی مسافر مسلم" در روز پنجشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان، اصغر هستم، یک مسافر.

امروز دو دستور جلسه داریم؛ یکی وادی هفتم و دیگری تولد اولین سال رهایی آقا مسلم.
در مورد وادی هفتم: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.»
هرگاه کلمهی «رمز و راز» بیان میشود، یعنی مطالب مهمی در پس آن پنهان است؛ مانند بیماریهایی که هنوز درمانی برای آنها پیدا نشده و انسانها را دچار رنج و عذاب کرده است.
ما در گذشته از مواد مخدر و تاریکیها رنج میبردیم و در میان هزاران راه که هیچکدام به مقصد نمیرسیدند سرگردان بودیم. اما آقای مهندس با کشف رمز و آشکار کردن متد DST، در طول یازده ماه سفر و رسیدن به مقصد، رمز و راز درمانی را نشان دادند؛ که همان مسیر رهایی ما بود.
آنچه ما از کنگره برداشت میکنیم، سراسر رازهایی است که در دل کنگره پنهان هستند. مثلث اصلی کنگره که شامل «عمل سالم»، «معرفت» و در نهایت رسیدن به «عدالت» است، با عمل سالم شروع میشود. عمل سالم است که باعث میشود افراد از رفتارهای معتادگونه مانند غیبت، قضاوت، تجسس، دروغ و... دور شوند و به انسانی تازه تبدیل گردند؛ تا در ادامه دو ضلع دیگر، یعنی معرفت و عدالت پدیدار شوند. تمامی اینها به واسطهی آموزشهایی است که در کنگره دریافت میکنیم.
آرامش انسان در گرو حرکت در مسیر ارزشهاست.
انسانی که در مسیر ارزشهاست، به ارتعاش و انرژی درونی بالایی دست پیدا میکند که باعث جذب اتفاقات خوب میشود. افرادی که در کنار چنین انسانی قرار میگیرند، به حال خوش و آرامش میرسند. آرامش همان چیزی است که تمام عمر به دنبال آن بودیم، اما راهش را پیدا نمیکردیم؛ زیرا رمز آن هنوز گشوده نشده بود. اما اینجا در کنار افرادی قرار میگیریم که خود آرامش دارند و با گرفتن آموزش از آنها، ما نیز به آرامش میرسیم.
به قول آقای مهندس: «تمامی رنجهای انسانها به دلیل دانشهای ناشناخته است.» ما میخواهیم، اما راهش را بلد نیستیم؛ چه راه درمان اعتیاد باشد، چه درمان بیماریها یا رسیدن به وضعیت مالی دلخواه.
ما که امروز در کنگره حضور داریم، انسانهای بسیار خوششانسی هستیم. آیندگان به عظمت این امر پی خواهند برد، قطع به یقین زمانی خواهد رسید که راه درمان بسیاری از بیماریها به دست آقای مهندس و با علم کنگره باز شود و کنگره در سطح جهانی شناخته گردد.
اما در مورد مسلم عزیز؛
وقتی وارد کنگره شد، تخریب زیادی داشت و با مشکلاتی جدی دست و پنجه نرم میکرد. مهمترین عاملی که او را به اینجا رساند، ایمان بالایش بود. روزی را به یاد دارم که مسلم زودتر به کنگره آمده بود و من در سالن جلسه بودم وقتی مسلم وارد کنگره شد، درب ورودی کنگره را بوسید و وارد شد. این یعنی او به راه، روش و آموزشی که در اختیارش بود ایمان داشت؛ به خوبی فرمانبرداری کرد. به همین دلیل به درمان، تعادل و حال خوش امروز رسید؛ رمزها برایش گشوده شد و به آرامش، انرژی و ارتعاش درونی بالا دست یافت. همین امر باعث جذب موفقیتها و اتفاقات خوب بسیاری برای او شد.
انسانهایی که در مسیر عدالت، عمل سالم و معرفت قرار میگیرند، نهایتِ آرامش و تعادل را تجربه میکنند. همهی اینها به عملکرد هر شخص برمیگردد؛ اینکه چگونه عمل میکند، آیا خیر و خوبی دیگران را میخواهد؟ آیا خدمت میکند و در راه ارزشها قدم برمیدارد؟ یا خیر.
کسی که در ظاهر، شانس به او رو کرده و اتفاقات خوب برایش رقم میخورد، قطعاً در مسیر ارزشها حرکت کرده است و اینها ثمرهی عملکرد درست اوست.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
سلام دوستان مسلم هستم، یک مسافر.

خداوند را بابت این تولد و جایگاهی که امروز در آن قرار دارم شکر میکنم. در ابتدا از آقای مهندس بابت بنیان نهادن کنگره۶۰ و کشف این روش درمانی تشکر میکنم. از گروه مرزبانی، ایجنت محترم شعبه و همه شما دوستان عزیز تشکر میکنم و امیدوارم همه سفر اولیها این جایگاه را تجربه کنند. از همسفرم تشکر میکنم که در طول سفر در کنارم بود. از راهنمای عزیزم آقا اصغر، بابت تمام زحماتی که برای من کشیدند و آموزشهایی که به من دادند بسیار سپاسگزارم. از راهنمای درمان سیگارم، آقا فربد بسیار ممنونم که هربار در لژیون ایشان حاضر میشم بسیار حس و حال خوبی پیدا میکنم. از آقا کامران و خانم مرجان تشکر میکنم که بدون زحمات ایشان، شاید امروز ما در این مکان حضور نداشتیم.
من با تخریب بالایی وارد کنگره شدم. خسارات زیادی به خودم و اطرفیانم وارد کردم. تا اواخر دوران مصرفم، هنوز همسفرم از اعتیاد من خبر نداشت؛ تا اینکه یک روز در اثر مصرف زیاد راهی بیمارستان شدم و آنجا بود که پرده از راز من برداشته شد و من به فکر درمان خودم افتادم. من پیام کنگره را دریافت کرده بودم، یکی دو سالی بود که از وجود کنگره باخبر بودم اما گویی که هنوز لیاقت حضور در کنگره را پیدا نکرده بودم.
زمانی که وارد کنگره شدم، با دیدن چهره افراد حاضر در جلسه، با دیدن فضا و نحوه برخورد اعضا با یکدیگر، ناخودآگاه حس و حال خیلی خوبی پیدا کردم و پیوند محبت عمیقی را بین خودم و بچهها احساس نمودم.
دستور جلسه این هفته وادی هفتم بود؛ رمز و راز کشف حقیقت. رمز درمان همین متد DST و کنگره است؛ و راز آن عمل به فرمان راهنما و پذیرش آموزشهاست.
مجدداً از همه شما تشکر میکنم که در جشن تولد من شرکت حاضر شدید.
از شما سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.

نگارش: مسافر محسن و مسافر حمید از لژیون نوزدهم
تنظیم: مسافر جعفر لژیون نوزدهم
عکسبرداری: مسافر ابوالقاسم لژیون یکم
با احترام مرزبان خبری مسافر وحید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
431