هشتمین جلسه از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی راهنمای محترم مسافر آرمین، نگهبانی مسافر مراد و دبیری مسافر احمد با دستورجلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من" پنجشنبه 20 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آرمین هستم مسافر؛
قبل از هر چیزی از نگهبان و دبیر محترمشان تشکر میکنم و همینطور از آقای فرهاد ایجنت محترم و مرزبانان گرامی که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
همانطوری که میدانید دستور جلسه امروز از دو قسمت تشکیل شده است یکی "وادی هفتم و تاثیر آن روی من " و دیگری تولد یک سال رهایی آقای غلام، ابتدا راجع به دستور جلسه صحبت میکنم وادی هفتم میگوید "رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم" ما این را به عینه در جامعه میبینیم که در مسئله اعتیاد خیلیها جانشان را از دست میدهند، ولی در کنگره اعتیاد برای ما خیلی راحت شده است، چون به واسطه لطف خداوند و آقای مهندس رمز اعتیاد که همین روش DST است باز شده و خیلی راحت دوستان میتوانند به درمان برسند.
چند وقت پیش با یکی از آشنایان صحبت میکردم، میگفت که من چندین سال است یک عدد قرص متادون ۵ میلیگرمی میخورم ولی قادر نیستم آن را قطع کنم و به محض اینکه قطع میکنم مجدداً با دوز بیشتری برمیگردم و راهی برایش وجود ندارد، با خودم فکر کردم که ما در کنگره ۶۰ چقدر راحت درمان میشویم.
رمز درمان اعتیاد متد DST است، از هزاران سال پیش انسانها به خاطر اعتیاد جانشان را از دست میدهند و خیلیها مرتب تکرار میشوند، یادم هست خودم ۷ الی ۸ بار کمپ رفته بودم ولی به محض بیرون آمدن از کمپ دوباره مصرف میکردم چون راهی نداشتم، ولی خدا را شکر آقای مهندس این متد را کشف کردند و رمز باز شد، بنابراین ما الان به راحتی میتوانیم درمان شویم، به آقای حسین هم به خاطر رهایی لژیون جونز تبریک میگویم، اینها همهاش به خاطر باز شدن رمزهاست.
.jpg)
اما راز درمان اعتیاد چیست؟ در لژیون برای بچهها صحبت کردم به هر میزانی که ما در کنگره باشیم و از لژیون بهره ببریم و به حرف راهنمایمان گوش دهیم به درمان اعتیاد نزدیکتر میشویم، در غیر این صورت از سیستم متد DST خارج شدهایم، علت برگشت برخی از دوستان همین موضوع است که این موارد را کامل رعایت نمیکنند، بنابراین ما به واسطه رمزی که کشف شده است میتوانیم درمان شویم و به نظر من راز درمان اعتیاد هم همین وادیها و سخنان آقای مهندس در CDها هستند، نباید سطحی به مسئله نگاه کنیم.
اگر فرمانبردار نباشیم و دستورات را دقیق اجرا نکنیم به درمان نمیرسیم، بگذارید خیال همه را راحت کنم کنگره ۶۰ یک سیستم عملیاتی است یعنی اگر بخواهیم به درمان برسیم باید عمل کنیم و تمام موارد باید رعایت شود، به عنوان مثال غیبت کردن نشان دهنده این است که شخص هنوز از دست نیروهای تاریکی رها نشده است زمانی که توانستی از این موضوع جدا شوی و وارد سیستم کنگره ۶۰ شوی میتوانی بگویی من به راز قضیه پی بردهام.
اما در خصوص آقای غلام ایشان از روز اولی که آمده بودند یک سری اصطلاحات استفاده میکردند که درست نبود از جمله به تریاک به دید منفی و تنفر نگاه میکردند و آن را زهرماری خطاب میکردند. در کنگره آموزش گرفتند ما نه از تریاک بدمان میآید و نه خوشمان میآید، یعنی حد وسط و تعادل، ما با همین تریاک و درمان میرسیم، ما میدانیم که در کنگره ۶۰ از هر کلامی که استفاده کنیم انرژی آن به خودمان برمیگردد چه خوب باشد و چه بد اگر عشق بدهی محبت برمیگردد، آقای غلام سفر خوبی داشت سفر کاهش وزنش را هم شروع کرده است و در ابتدا خوب پیش رفت انشالله که در ادامه هم تواند به راز قضیه پی ببرد و در کاهش وزنش موفق باشد چون خواستش را دارد.
از اینکه توجه کردید سپاسگزارم.
.jpg)
سخنان مسافر غلام:
سلام دوستان غلام هستم مسافر؛
از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا ما به این مکان مقدس بیاییم و درمان شویم، از آقا رضا تشکر میکنم که این شرایط را در استان ما فراهم آوردند، از راهنمای گرانقدرم آقای آرمین متشکرم که زحمات زیادی برای بنده کشیدند، مجدداً از آقا رضا راهنمای سیگارم بسیار بسیار ممنونم من در کنگره بعد از چهل سال مصرف سیگار به کمک ایشان به رهایی رسیدم، از راهنماهای تازه واردین، ایجنت محترم، مرزبانان و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ در کشور و شعبه اسبیکو نهایت سپاسگزاری را دارم. اگر بخواهم اسم تک تک عزیزانی که در این سفر مرا یاری کردند را بگویم فرصت کافی نخواهد بود، در ادامه از همسفرم هم ممنونم که در این سفر بال پرواز من بود، ایشان علی رغم مشکلاتی که سر راهش قرار گرفت همیشه و در همه حال همراه و کنار من بود.
من از روزی که کنگره آمدم تمام لحظات برایم ارزشمند بوده و از هر لحظه آن آموزشی گرفتهام و خاطرهای دارم. در کنگره توانستم خیلی از بند بسیاری از ضدارزشهایی که داشتم رهایی یابم و آنها را کنار بگذارم.
یادم هست در سفر زیارتی که رفته بودم برای خرید سوغاتی، مغازههای مختلفی بودند اما من جذب یکی از آنها شدم وقتی برای خرید مراجعه کردم صاحب مغازه در حال نوشتن چیزی بود وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم در حال نوشتن CDهای آقای مهندس و مشقهای کنگره بود لذا فهمیدم ایشان هم کنگرهای هستند، خودم را معرفی کردم و گفتم افتخار من این است که من هم کنگرهای هستم در ادامه صحبت کردیم و خیلی به من احترام گذاشتند که بسیار لذت بخش بود گویی که این امواج همدیگر را جذب میکنند.
امیدوارم در ادامه مسیر کنگره بتوان خدمتگزاری لایق برای کنگره باشم و بتوانم برداشتهایی که لازم است را از آموزشها داشته باشم.
از همه شما ممنون و سپاسگزارم
.jpg)
سخنان راهنمای همسفر معصومه:
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر؛
خدا را شکر میکنم که بار دیگر در این جایگاه هستم، از نگهبان و دبیر محترم جلسه تشکر میکنم و این رهایی را در رأس به جناب آقای مهندس، تمام شما عزیزانی که اینجا حضور دارید، به آقای آرمین، آقا غلام، خانم فریده و نوه عزیزشان تبریک میگویم، امیدوارم در ادامه خدمتگزارهای خوبی برای کنگره باشند.
این اولین جشن یک سال رهایی لژیون سوم است، بابت این اتفاق بسیار خوشحالم، قبل از شروع صحبتهایم چند تبریک باید بگویم، یکی تبریک به تمام عزیزانی که در قسمت همسفران و مسافران شال گرفتند، دیگری گرفتن اجازه پهلوانی خانم فهیمه عزیز را تبریک میگویم، بابت خانم فهیمه به مسافرشان هم تبریک میگویم، اگر حمایت یک مسافر نباشد شاید رسیدن به این جایگاه برای یک همسفر سخت باشد و مطمئناً با هم حرکت کردن در یک مسیر بسیار راحتتر است، امیدوارم در ادامه شال راهنمایی هم بگیرند و به عنوان راهنما در کنگره خدمتگزار باشند.
دستور جلسه در مورد وادی هفتم است؛ میتوانیم بگوییم وادی هفتم به این معناست که میگوییم خدایا ما را به راه راست هدایت کن، اما راه راست چیست؟ راه راست و یا راه مستقیم همان رسیدن به صلح، آرامش، آسایش، درمان و تعادل است. این وادی به ما نشان میدهد در هر جایی که هستیم پیدا کردن راه بسیار مهم است.
شاید خداوند راه را به هر کسی نشان ندهد، کسانی که خواسته دارند و در این راه تلاش میکنند خداوند راه را به آنها نشان میدهد. ما باید از این تجربه الگو بگیریم و در تمام مسائل زندگی راهنمای راه ما باشند و همواره تلاش کنیم، مطمئناً این تلاشهای ما به نتیجه ختم خواهد شد.
خانم فریده و آقا غلام هم مطمئناً این تجربه را داشتند و راههای زیادی را امتحان کردند ولی به درمان نرسیدند، این لطف خداوند بود که شامل حالشان شد و توانستند راه کنگره را پیدا کنند، به ایشان تبریک میگویم چون قدر این راهی را که خداوند به آنها نشان داده است را دانستند و همانطوری که دوستان گفتند خانم فریده و آقا غلام جزو خدمتگزاران خوب کنگره هستند.
وجه متمایزی که خانم فریده دارد این است که هنوز پیش نیامده است یک بار بدون مشق به لژیون بیایند، حتی زمانی که برای بیماری آقای غلام تهران میرفتند در سفر نیز مشقشان را مرتب مینوشتند، دیگر اینکه همیشه چندی قبل از شروع جلسه در شعبه حضور دارند، ایشان در حال حاضر به عنوان مسئول صوتی قسمت همسفران و در قسمت سایت خدمتگزار هستند و مطمئناً نتیجه این خدمتها و تلاشها دریچهای از نور را در زندگی به رویشان باز میکند.
در اوایلی که خانم فریده کنگره آمدند حالشان بدتر از مسافرشان بود و قرص اعصاب مصرف میکردند، ولی در ادامه با آموزشها و هدایتهایی که از کنگره گرفتند توانستند به حال خوب دست پیدا کنند و آن را با بقیه هم به اشتراک بگذارند و دیگران هم از ایشان انرژی میگیرند.
نکته دیگری که باید بگویم این است که خانم فریده متوجه شدند که برای خودشان کنگره میآیند و این جهان بینی باعث شد ایشان رو به جلو حرکت کنند، اینکه همسفر بداند نباید روی مسافر زوم کند خیلی مهم است، برخی همسفران خیال میکنند با کنجکاوی و مچگیری میتوانند مسافرشان را هدایت کند، اما باید بدانیم ما هیچگاه قادر نیستیم فردی را تغییر بدهیم مگر اینکه نقطه تفکر در خود فرد ایجاد گردد و خودش بخواهد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنونم.
سخنان همسفر فریده:
سلام دوستان فریده هستم یک همسفر؛
با سلام و احترام خدمت تمامی دوستان عزیز از همه شما که در جشن ما شرکت کردید تشکر و قدردانی میکنم، سپاس ویژهای دارم از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که نه تنها خودشان راه را یافتند بلکه این راه را برای ما هم هموار کردند، از آقا رضا به خاطر فراهم کردن این بستر در این استان تشکر میکنم، از آقای آرمین راهنمای دلسوز و مهربان مسافرم تشکر میکنم، از خانم معصومه تقدیر و سپاس ویژهای دارم که با توجه به اینکه بچه کوچک داشتند و شاغل هستند هیچ وقت در آموزشها ما را تنها نگذاشتند، از خانم مریم راهنمای تازه واردینم هم تشکر میکنم و نهایتاً از نوه گلم هم که باعث شد ما به کنگره بیاییم و خیلی آموزشها را بگیریم ممنونم.
مسافر من حدود ۴۰ سال سیگار میکشید و دستگاه اکسیژن استفاده میکرد، هر کجا میرفتیم باید اکسیژن همراه ما میبود و اگر میگفتیم سیگار نکش میگفت نمیتوانم سیگار را کنار بگذارم، ایشان قبل از کنگره ۱۰ سال پاکی در گروه دیگری داشتند ولی با آمدن کرونا خدا را شکر دوباره شروع به مصرف نمودند، ابتدا بسیار ناراحت شدم اما در ادامه که مسیر کنگره را پیدا کردیم بسیار خوشحال شدم که دوباره شروع به مصرف کردند، چون فهمیدم راه درست راه کنگره و روش DST است. خدا را شکر در کنگره مسافرم توانست از بند مواد مخدر و سیگار رهایی یابد و به حال خوش برسد .
از اینکه توجه کردید بسیار ممنونم.
عکس: مسافر حمیدرضا لژیون اول
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
256