سیزدهمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار همسفران باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰ با استادی همسفر کیمیا، نگهبانی موقت همسفر زهرا و دبیری موقت همسفر شرمینه با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» روز پنجشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
چند وقت پیش وقتی خانم عصمت گفتند که باید برای استادی در جلسه حضور داشته باشم من کتاب عشق را باز کردم تا بخوانم، دیدم چند وقتی ست که سراغ این کتاب نرفتم یک سری خواستهها و اهدافی در ذهنم دارم که میبینم نمیتوانم اجرا کنم، رفتم وادی هفتم را خواندم با این عنوان که «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دوم آنچه برداشت مینماییم» و آن
شش تا وادی که قبلش آمده واقعاً برای هر انسانی برای رسیدن به خواستههایش لازم هستند و من اگر دوباره برگردم همه وادیها را بخوانم قطعاً دوباره نوری در من ایجاد میشود و یک نقطه حرکتی برای من رقم خواهد زد؛ چون خیلی از مسائلی که هست دقیقاً همان رمز و رازهایی هستند که باید کشف شوند و باید به آنها برسیم یک سری حقایقی وجود دارد که برای من که هنوز در مسیر آموزش به آنها نرسیدم باید آن توشه و آورده خودم را داشته باشم تا ظرفیت آن جایگاه را داشته باشم به خاطر همین هست که در این وادی هم گفته شده افراد به دو دسته تقسیم میشوند خردمندان و کمخردان.
فرد خردمند آن چند وادی اول را گذرانده که چگونه تفکر کند و تفکر درست به چه صورت است، اینکه در مرحله اجرا چه کار کند خیلی از مسائل مثل آنچه که در وادی پنجم گفته میشود از قناعت و خودداری گرفته و دوری از ضدارزشها که به نظر ما شاید ساده باشد؛ ولی مرور این مطالب و بازنگری روی خودمان باعث میشود آن حقایق و خواستههایی را که دوست داریم به آنها برسیم.
یک جمله نابی در این سیدی هست، آقای مهندس میگویند:
ماندگارترین گنج ،گنج خودمان هست وقتی که به آن خودباوری برسیم و بدانیم که ما چقدر توانایی و قدرت داریم خیلی تأثیر دارد که به خواستههایمان برسیم هر کدام از ما ممکن است در یک دورهای در کنگره۶۰ بودیم و خیلی دوست داشتیم عضو لژیون سردار باشیم، دنور یا پهلوان شویم یک زمانی میتوانیم به این خواستهها برسیم که به آن گنج درون خود پی ببریم به اینکه باید در چه مسیری قدم بردارند و چه اهدافی را باید داشته باشند و حرکت کنند تا به آن چیزی که میخواهند برسند.
در این وادی هم گفته میشود صراط مستقیم راهی هست که ما را به مقصد میرساند اینکه ما راه درست را پیدا کنیم، گاهی وقتها ما به بیراهه میرویم؛ ولی مهم این است که ما از آن بیراهه یاد بگیریم و به مسیر درست برگردیم. وقتی این را یاد بگیریم میتوانیم به مقصد برسیم. شاید من خودم شش سال پیش آرزوی این را داشتم که در لژیون سردار باشم وقتی دو یا سه تومان، تعهدی پرداخت میکردم همیشه میگفتم چرا بیشتر نمیتوانم؛ ولی این خواست خداوند بود.
وقتی گلریزان بود در مسیر قرار گرفتم این خواستهها را داشتم در طول سال تا گلریزان بعدی، ناخودآگاه فرصتهایی در اختیار من قرار میگرفت که من میتوانستم از آن استفاده کنم و به خواستهام برسم. خیلی وقتها فکر میکنم که اگر ما آن آموزشها را نگرفته باشیم و در مسیر تزکیه و پالایش نباشیم، فرصتهایی را که در اختیارمان قرار میگیرد نمیبینیم از کنارش رد میشویم مثل الان که خدمت کردن در کنگره۶۰ از نظر فردی که خارج از کنگره است یک محدودیت است و هیچ آورده مالی ندارد و فقط هدر دادن وقت است؛ ولی برای من که در کنگره هستم کاملاً مشخص شده که هزاران برابر سود معنوی و مادی دارد.
وقتی که من در مسیر تزکیه و پالایش باشم آن نشانهها را میبینم و دریافت میکنم، اگر این فرصت به من داده شده قرار است به یک سری خواسته هایی که قبلاً داشتم برسم. راه حل رسیدن به خواستهها جلوی روی ما قرار دارد ولی نمیبینیم، گاهی پرده و حجاب جلوی چشمان ما را میگیرد و ما نمیتوانیم یکسری از مسائل را ببینیم، شرط کنار رفتن آن پرده و حجابها این است که آموزشها را بگیریم، آن مسئولیتهایی که بر عهده ما قرار دارد درست انجام دهیم تا ظرفیت ما برای رسیدن به آن خواستهها و کنار رفتن پردههای حجاب بالا برود و آماده شود.
.jpg)
تایپ و ویرایش: همسفر شهناز
عکاس: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون ششم)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان
- تعداد بازدید از این مطلب :
103