English Version
This Site Is Available In English

عبور از اقیانوس

عبور از اقیانوس

جلسه پنجم از دوره ‌ شانزدهم ازسری کارگاه‌های آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان، به استادی راهنمای مسافر جعفر، نگهبانی مسافر نریمان ودبیری مسافر علی با دستورجلسه ( وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من ) پنج‌شنبه ۲۰شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

 سلام دوستان جعفر هستم یک مسافر

این عشق پایانی ندارد؛ زیرا دایره وار می‌چرخد و شعاع اضافه می‌کند تا آنجا که به فهم من و تو نگنجد.

پیشاپیش هفته مرزبان و ایجنت را خدمت خدمتگزاران شعبه جواد گلپایگان در قسمت مسافران و همسفران تبریک می‌گویم.

 از نظر من خدمت کردن در کنگره مانند خدمت کردن به مادر است، هر چقدر بیشتر خدمت کنی بیشتر خدمت و محبت می‌بینی. از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار سپاسگزارم ؛ همچنین از خداوند سپاسگزارم که رحمت آقای مهندس شامل حال همه ما شد. انشالله همه خدمتگزاران در مسیر آموزش با پرچم آگاهی رو به حرکت و صعود باشید.

دستور جلسه این هفته وادی هفتم و تاثیر آن روی من است که پیام این وادی رمز و راز حقیقت دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه که برداشت می‌کنیم است.

من این وادی را بسیار دوست دارم ؛ زیرا مکمل وادی ششم است ،در واقع ما در وادی ششم سعی می‌کنیم که به فرمان عقل نزدیک شویم.

در مورد قسمت اول وادی هفتم اگر بخواهم توضیح بدهم یافتن راه می‌باشد که بزرگترین درد و تاریکی از نظر من اعتیاد می‌باشد. شاید ما به عنوان یک سفر اولی قدردان این محبت و صندلی که روی آن قرار گرفته‌ایم نباشیم.

اگر بخواهم تجربه خود را بگویم من خود را برای از دست رفتن آماده کرده بودم؛ زیرا هم خود هم خانواده من راه‌های مختلفی را امتحان کرده بودیم، اما تنها به بن‌بست می‌رسیدیم. به خاطر دارم که بسیار تلاش می‌کردم و خیلی دعا می‌کردم و این مشکل برای من تبدیل به یک معضل بزرگ شده بود اما کلیدی برای آن پیدا نمی‌شد و همه آن مشکلات تبدیل به رنج و غم شده بود؛ همچنین بیرون آمدن از منجلاب اعتیاد بسیار دشوار بود به گونه‌ای که راهی برای آن پیدا نمی‌کردم. 

قسمت دوم که موضوع برداشت کردن است . برداشت و دریافت ما در گرو پرداخت کردن ما اتفاق می‌افتد. ما در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم که اگر می‌خواهیم به چیزی برسیم باید از آن بگذریم اگر می‌خواهیم همسفر صبوری باشیم باید صبر کنیم ؛ همچنین اگر می‌خواهیم تبدیل به یک رهجوی خوب باشیم و به رهایی خوبی برسیم باید برای خود زمان بگذاریم ؛ در نتیجه اگر می‌خواهیم به چیزی برسیم باید برای ان هزینه کنیم، به طور مثال در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر اولین تصویر یخبندان و سختی و درد است، اما اینکه می‌دانیم روزی می‌خواهیم به سامان برسیم برف و یخ لذت بخش می‌شود ؛ در نتیجه برداشت کردن بسیار مهم‌تر از تیتر اول است که راه به جایی نداشته‌ایم.

نتیجه نباید برای ما مهم باشد مهم تلاش و کوشش و رسیدن به رهایی مد نظر است که این امر از نظر من با خدمت کردن به وجود می‌آید در نتیجه ابتدا باید به خود خدمت کرد تا بتوانیم در ادامه خدمتگزار صدیق و لایقی برای دیگران نیز باشیم.

ما باید سنجیده عمل کنیم و برای دیگران یک الگوی بی‌نقص عمل کنیم. باید عظمت این رهایی و درمان برای ما بالا باشد ؛زیرا احیای واقعی اتفاق افتاده است. 

اگر می‌خواهیم برداشت خوبی از کنگره ۶۰ داشته باشیم باید آموزش ببینیم پرداخت داشته باشیم و ببخشیم. به خاطر داشته باشیم کنگره روی دوش ما نیست؛ بلکه ما روی دوش کنگره هستیم و کنگره است که ما را در مسیر با خود می‌برد. اما هنگامی که در مسیر قرار گرفتیم باید بدانیم که چیزی که باعث رهایی ما می‌شود ممکن است باعث سقوط ما نیز بشود .زندگی همه ما بالا و پایین دارد اما یک حساب و کتاب بکنیم و ببینیم که در کجا قرار گرفته‌ایم و به کجا آمده‌ایم. با کمی تفکر متوجه می‌شویم که کنگره ۶۰ باعث انسجام خانواده ما شده است.

کنگره مسیر درست زیستن را به ما می‌آموزد همه ما به واسطه جناب آقای مهندس در کنگره ۶۰ محترم شمرده شده‌ایم اما گاهی پیش می‌آید که ما به مسیر، راهنما ، برداشتی که داشته‌ایم و به خودمان احترام نمی‌گذاریم. امیدوارم همه ما آگاهانه بتوانیم از سفر خود لذت ببریم و آن را به درستی درک کنیم. 

رهایی در سفر دوم در گرو سفر اول است ؛ همچنین رهایی سفر اول نیز در گرو سفر دوم است. در سفر اول همه ما راهنماهای جداگانه داریم ، اما در سفر دوم همه ما یک راهنما به نام جناب آقای مهندس داریم؛ در نتیجه من با آموزش‌هایی که از جناب آقای مهندس می‌گیرم باید در مسیر خود تغییراتی ایجاد کنم. برای تغییرات ما نیازمند تبدیل و ترخیص هستیم؛ یعنی باید خود را سرن کنیم و اضافات خود را بیرون بریزیم. واقعیت آموزش‌هایی بود که من از کنگره ۶۰ دریافت کردم و حقیقت زندگی شخصی من بود که به رهایی رسیدم. امیدوارم همه ما در سرزمین دانایی به رهایی برسیم نه اینکه در سرزمین اعتیاد بخواهیم رها شویم.

کسی که از سفر اعتیاد را به پایان برساند مانند فردی است که از اقیانوس عبور کرده بدون اینکه پای او خیس شده باشد. با چشم دل و تمام وجود در این مسیر قرار بگیریم تا بتوانیم لذت زندگی را هم برای خود هم خانواده فراهم کنیم.

تایپ و ویرایش مسافر رضا لژیون هفتم 

عکس مرزبان خبری مسافر جواد 

تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم 

مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .