سیزدهمین جلسه از دورهی دوم سری کارگاه های خصوصی کنگره۶۰ ویژه همسفران آقا نمایندگی شهرری به استادی مسافر بهرام،نگهبانی موقت همسفر علی و با دبیری موقت همسفر نیما با دستور جلسهی"وادی هفتم(رمز و راز کشف حقیقت در دوچیز است؛یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می نماییم)و تاثیر آن روی من"روز پنجشنبه مورخ ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهرام هستم،یک مسافر.خدا را شکر میکنم که در اینجا حضور دارم. تا به حال استاد نبودم و این اولین بار است. بسیار خوشحالم که در میان همسفران عزیز هستم. آقای مهندس تشبیه بسیار زیبایی میکنند؛ میگویند:یک همسفر در زمان مصرف مواد مسافرش مانند بال های مسافرش است زیرا همسفران، پا و جای پای مسافران هستند و بسیار مراقب مسافران خود میباشند و این نکته بسیار مهم و خوبی است.
باعث افتخار است که امروز در خدمت شما هستم. در مورد دستور جلسه، میخواهم مطلبی را از سیدی محرم استاد امین بیان کنم که بسیار زیبا صحبت میکنند و وادی هفتم را تحلیل مینمایند. در زندگی و تجربیاتی که انسان به دست میآورد، همواره در حال انتخاب راه و مسیر است و این به واسطهٔ محبت الهی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است. پیشنیاز این اختیار، یادگیری علم است؛ یعنی انسان با توانایی که در علم و دانش دارد، میتواند شناخت نسبت به هستی و جهان پیرامون خود پیدا کند و در آن مداخله نماید. این یک تفاوت اصلی با سایر موجودات است.

انسان همواره در گذرگاههای زندگی، راهها و مسیرهای زیادی پیش رو دارد و باید انتخابی داشته باشد که مسیر زندگی او را مشخص میکند. من با انتخاب مواد، به مسیر اعتیاد رفتم و به اوج تاریکی رسیدم. این انتخابی بود که خودم کردم و مسیر زندگیام را شکل داد.
استاد امین در مورد دستور جلسه بسیار خوب صحبت کردهاند و میگویند: «راز، مسیری است که ما طی میکنیم و حقیقت چیزی است که همه در پی آن هستیم.» انسانها در جستجوی یافتن حقیقت هستند. حقیقت، اصل، منشأ و ماهیت دارد؛ یعنی اگر بتوانم اصل، منشأ و ماهیت حقیقت را پیدا کنم، میتوانم مسیر خود را به درستی طی کنم. به عنوان مثال، اگر یک بنا بداند که منشأ قصر چیست؟ یعنی آن بنا، بنای مهریه است. تحسین میکنم که اصل و منشأ تحسین چیست؟ مطلب بسیار خوبی دارد و کشف نیز در صور پنهان ماست که وقتی به آن میرسیم، یعنی صور آشکار خود را نیز یافتهایم و میدانیم.
وقتی فردی به کنگره میآید و درمان میشود، علاوه بر این که خودش احیا میگردد، خانوادهاش نیز احیا میشوند و در سطح جامعه نیز اثرگذار است. اگر نتوانیم تعادل برقرار کنیم و خدمتگزار خود و خانوادهمان نباشیم، طبیعتاً در هیچ جای دیگری نمیتوانیم خدمتگزار باشیم. بسیار مهم است که راه را پیدا کنیم و به تعادل برسیم. از نظر من، رسیدن به تعادل دشوارترین کار است. تعادل در چه؟ در زندگی، در کنگره، در خواب و تقریباً در همه چیز. انسان باید تعادل داشته باشد.
ویراستاری،تایپ و بارگذاری:همسفر نیما
همسفران آقا نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
124