English Version
This Site Is Available In English

شروع نگاه صبح، صلح یا جنگ؟

شروع نگاه صبح، صلح یا جنگ؟

نهمین جلسه از دور اول سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی علی عصارزاده با نگهبانی مسافر حسین، استادی دیده‌بان محترم مسافر جواد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» روز پنجشنبه بیستم شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز گردید.

 خلاصه سخنان استاد:
 سلام دوستان جواد هستم یک مسافر؛
 خیلی ممنونم که امروز من را در جمع خودتان پذیرفتید. تشکر می‌کنم از مسئول شعبه، مرزبانان و کلیه خدمت گذاران و سفر اولی‌ها که چراغ این نمایندگی را روشن نگه می‌دارند.
 پیشاپیش هفته ایجنت و مرزبان را به همگی تبریک عرض می‌کنم، امیدوارم در این هفته همه ما بهترین تصمیم را گرفته و از عزیزان قدردانی صورت‌ بگیرد، چرا که آزمونی است برای ادامه راه و همان‌طور که آقای مهندس در هفته جاری فرمودند بتوانیم آزمون قدرشناسی را پس دهیم و انرژی بگیریم .
 دستور جلسه امروز وادی هفتم است؛ رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، پیداکردن راه و آنچه برداشت می‌شود، مشارکت یا برداشت من به این‌گونه است که هر روز از صبح بعد از بیدارشدن از خواب با مسائل گوناگونی روبه‌رو می‌شویم که همه آن برگرفته از نوع نگاه و جهان‌بینی ما نشئت می‌گیرد. صبح که از خانه بیرون می‌آییم نگاهمان نگاه جنگ است یا نگاه صلح است با اطرافیان خود که داِئم در حال انتخاب راه می باشیم و حتماً دنبال مسیری هستیم که به نفع ما است و ما را به سرمنزل مقصود می‌رساند که در این وادی به ما یک پیشنهاد می‌دهد که قبل از انتخاب راه یا مسیرهایی را که سر راهمان است بررسی کرده و گذشتگان که از این مسیر گذر کرده‌اند به کجا رسیده‌اند .
 کسی که دایم با دنیا سر جنگ دارد به چه نتیجه‌ای رسیده است؟ و یا کسی که دایم به فکر منافع خودش است به کجا رسیده است؟ و یا مسیرهای مختلف درمان اعتیاد کدام یک صحیح‌تر است که آن را انتخاب می‌کنیم که در وادی به این‌گونه افراد به‌عنوان افراد خردمند یاد شده است.
 قسمت بعدی مربوط به برداشت ما از این مسیر است، به طور مثال من برای درمان خود مسیر کنگره 60 را انتخاب کردم و راهنمای من یک برنامه به من داده است که در این مسیر با دستورات راهنما، مرزبان یک سری اتفاقات برای من رخ می‌دهد. راهنما به من می‌گوید هفته‌ای یک سی دی بنویسم که بعد از شروع به نوشتن متوجه می‌شوم که دست و چشم‌هایم زود خسته می‌شود و یا وقت زیادی صرف این کار شد، این یک برداشت است .
 برداشت دیگر می‌تواند این باشد که دست‌های من ضعیف است یا چقدر خوب شد به‌جای گذراندن وقت در فضای مجازی وقت خود را در این مسیر صرف کنم . وقتی که برداشتهای من از این راه به این‌گونه باشد همه توشه راه من خواهد شد. پس برداشت از هر مسیری نکته بسیار حایز اهمیت است .
 وقتی من به‌صورت منظم و رأس ساعت در جلسات شرکت نمی‌کنم با تذکر راهنما خود مواجه می‌شوم که متوجه این امر می‌شوم باتوجه‌به شخصیتی که دارم،برداشت من می تواند این باشد که در تنظیم وقت خود ناتوانم یا می‌تواند این باشد، چرا راهنما به من این تذکر را داده است، این دو برداشت مختلف خیلی مهم بوده و ادامه مسیر را برای من مشخص می‌کند .
 در یک قسمت از وادی به من پیشنهاد صراط مستقیم را می‌دهد که نشانه این راه رسیدن به مقصد با کمترین تخریب است شاید با راه‌های مختلفی به مقصد برسم؛ ولی باید ببینم که کدام‌یک هزینه کمتری دارد؛ چون برداشت‌ها متفاوت است؛ ولی مهم کمترین تخریب و هزینه در انتخاب راه است.

  ممنون از این که به صحبت‌های من گوش دادید.

 

تصویربردار: مسافر مسعود لژیون یکم
تایپ و ویرایش: مسافر مهدی
ارسال خبر: مسافر مرتضی لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی علی عصارزاده

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .