مشارکت همسفر پروانه از وادی سیزدهم
انسان در هر کجا که قرار دارد، اختیار کامل به او داده شده است او این اختیار را دارد که در هر لحظه، خط یا مسیر زندگی خود را اگر بر وفقمرادش نبود تغییر دهد و خط جدیدی را ترسیم کند. این تغییر بستگی به خود ما دارد که در پایان هر خط، نقطه را کجا بگذاریم چرا که نقطه، شروع و پایان یک دوره است. این نشانهها مسیر زندگی را به ما نشان میدهند حال این نشانهها میتوانند زشت یا زیبا باشند.
انسان با اختیار، میتواند خطوط زشت را به خطوط زیبا تبدیل کند؛ البته با تفکر، اندیشه، تلاش و کوشش خود هر روز از صبح تا شب با دست خودمان خطوطی را ترسیم میکنیم و نقطههایی میگذاریم و خط دیگری را شروع میکنیم خطی که از آن راضی نیستیم و بارها آن را تکرار کردهایم. آیا از خود پرسیدهاید! چرا؟
بدون تفکر جملهای را مینویسیم یا خطی را ترسیم میکنیم، نقطه پایان میگذاریم و خط بعدی را شروع میکنیم بدون اینکه از خود بپرسیم: آیا این خط جدید، ادامه همان خط قبلی است که باید حل شود؟
برای مثال: شخصی که موادمخدر مصرف میکند و بارها اقدام به ترک کرده است در هر مرحله از قطع مصرف، نقطه پایان را گذاشته و گفته است دیگر مواد مصرف نمیکنم؛ اما باز بعد از مدتی، مصرف را شروع کرده چرا؟ چون خطی را ترسیم کرده که قبلاً آن را رفته در حالیکه مسیر درمان را به اشتباه طی کرده است.
بارها همان خطی را که باعث رنج ما شده، دوباره تکرار میکنیم یا فقط یک خط را طی میکنیم. این خطوط میتوانند مربوط به کار، مواد مخدر، مقام، پول، تحصیلات و … باشند. اگر این خطوط بدون تفکر و اندیشه ترسیم شوند یا فقط در یک مسیر محدود حرکت کنیم، باعث آزار و رنج خود و دیگران خواهیم شد.
گاهی اوقات، خطوط زندگی را گم میکنیم؛ حتی نمیدانیم نقطه پایان آن خط کجاست مانند کلاف کاموایی که درهم پیچیده و سر آن گم است. هر چه با استرس و نگرانی میگردیم، آن را بیشتر به هم میریزیم، غافل از این که این کلاف سردرگم را خودمان با انتخابهای غلط ترسیم کردهایم.
عبارت نقطه سر خط را زیاد شنیدهایم مخصوصاً زمان تحصیل، که معلم با صدای بلند میگفت: «نقطه سر خط» اما توجهی به این نقطهها نداشتیم. فقط نقطه را میگذاشتیم و خط بعدی را شروع میکردیم، بدون آنکه بدانیم چقدر این نقطهها و خطها در زندگی ما مؤثر و سرنوشتسازند در زندگی، هزاران بار نقطه سرخط گذاشته میشود.
در وادی سیزدهم آمده است: مشکلات به گونههای مختلف همیشه وجود دارند؛ اما مسئله اصلی این است که ما چگونه و از چه راهی، برای حل این مشکلات اقدام میکنیم. تا زمانی که حل کردن مشکلات را یاد نگیریم و به گونهای عمل نکنیم که در مسیرمان مشکل جدید ایجاد نشود، نخواهیم فهمید که تمام آوارگیهای انسانها به علت نبودن تفکر و اندیشه در آنها است.
منبع: کتاب عشق وادی سیزدهم
نویسنده: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون سوم)
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
44