این سیدی به دو مکتب فلسفی مهم اشاره میکند. جهان اشراق، جهان پیشرفته؛ اما دست نیافتنی نیست. جهان اشراق، در اینجا و اکنون حضور دارد و تنها فاصله ما با آن، مادیات و خود ما است. برای ورود، لازم است از موانع عبور کنیم و با حسهای فراتر از جسم، به حقیقت نزدیک شویم، این یعنی جهان اشراق. تجربه درونی است، دست یافتنی از دوران و نه دور از آسمان. آقای مهندس در سیدی هیچی، درمورد دو مکتب فلسفی هم اشاره میکنند.
اشراق؛ بر پایه نور و شهود ( دیدن با چشم دل) که توسط شیخ شهابالدین سهروردی مطرح شد. مشاء؛ بر یک منطق، استدلال و عقل، که توسط فلسفه ارسطو شکل گرفته، توسط ابن سینا، فارابی، خواجهنصیرالدینطوسی. آقای مهندس توضیح میدهند که هر کدام از اینها اگر تنها استفاده شود، ناقص است. این دو فلسفه نه در مقابل، بلکه با هم هستند و مکمل یکدیگرند. پس باید تعادل بین شهود و عقل برقرار باشد.
هر چیزی دو چهره دارد؛ چهره آشکار و چهره پنهان. درمان اعتیاد؛ مانند تعمیر خانهای بدون مصالح است. اگر فقط با معنویت یا پزشکی همراه دارو یا کارکرد با قدم باشد بینتیجه خواهد بود؛ باید یک ابزار علمی برای باز گرداندن بیان ژنها به حالت طبیعی وجود داشته باشد که در کنگره۶۰، به آن درمان رسیدهایم، یعنی درمان باید ترکیبی از تکنیک (مانند دارو؛ شربت OT) آموزش، کارکرد و حمایت معنوی باشد.
ترکیبی از مصالح مادی و معنوی است که کنار هم تأثیر میگذارند؛ همچنین باید بدانیم که هیچ چیز مال ما نیست به جز عشق. در زندگی عقل و شهود هر دو لازم هستند. اگر با عقل جلو برویم زندگی خشک و بی روح میشود و اگر فقط با احساسات و شهود جلو برویم، زندگی خشک، دچار توهم و خیالپردازی خواهد شد. انسان زمانی تعادل دارد که بتواند هم از دل و هم از عقل استفاده کند.
امانت داری؛ هیچ چیز مال ما نیست جز عشق. آنچه داریم به غلط، به عنوان مالکیت خود میدانیم در حالی که همه چیز امانت است و به طور موقت در دستان ما است؛ یعنی در مقابل داشتههایمان، شکوفاتر رفتار کنیم. بیشتر ببخشیم، آگاه باشیم که تمام ثروت و امکانات، اختیاری نیستند. انفاق؛ نشانه بزرگی و صبر.
اتفاق نماد بزرگی، صبر و بردباری است؛ وقتی نعمتهایمان را با دیگران تقسیم میکنیم، قدردان هستیم و نشان میدهیم که میدانیم همه چیز در ازی امانت است؛ مثل علم یا ثروت. غم، میتواند انسان را بالا ببرد یا در مقابل، پایینترین سطح بکشاند. بسته به پاسخ ما دارد و غم یک فرصت برای شکوفایی معنوی و رشد درونی است.
اگر از هیچی ننویسیم میفهمیم که همان هیچی میتواند سرچشمه همه چیز باشد. آرامش واقعی وقتی پیش میآید که متوجه شویم، تضادها برای کامل شدن ما لازم و ضروری هستند. نتیجه هیچی در واقع همان نقطهای است که همه چیز از آن شروع میشود؛ اگر بفهمیم که داراییها وقتی هستند، دیدگاهمان عوض میشود و آرام زندگی میکنیم و برای تعادل و موفقیت باید عقل، دل، جسم، روح. به اضافه علم و ایمان را ترکیب کنیم.
منبع: سیدی «هیچی»
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (اژیون سوم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس( لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف ( لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
50