فرمانبرداری و فرماندهی درواقع مسیری را مشخص میکنند که از کجا تا کجا باید حرکت را انجام دهیم. فرماندهی یک هدف بوده و معنای عام دارد؛ یک قانون کلی است که اگر انسان بخواهد در مسئله و مقولهای صاحبنظر و قادر به توان انجامدادن کاری باشد، باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد؛ شرط لازم آن هم این است که فرمانبرداری را کاملاً انجام دهد. زمانیکه راجعبه فرماندهی صحبت میکنیم، درظاهر منظور فردی است که با لباس نظامی ایستاده و به تعدادی سرباز دستور میدهد، این بارزترین حالتی است که ما از یک فرمانده داریم؛ زیرا زمانیکه وارد ارتش میشویم، چیزیکه بیشتر قابل مشاهده است، دستوردادن فرمانده میباشد.
ما در کنگره همهچیز را به صور آشکار و پنهان تقسیم میکنیم؛ صور پنهان فرماندادن، در قسمت درون انسان است. معنی دیگر فرماندهی این است که بعضی قسمتها از من تبعیت کنند؛ اگر بخواهم در ذهن خود تصویری را بهوجود بیاورم و روی آن متمرکز شوم؛ اما چیز دیگری بهجای آن بهوجود بیاید، مانند این است که بخواهم صدایی را بشنوم؛ اما بهجای آن، صدای دیگری میشنوم یا میخواهم یک کلامی بگویم؛ اما کلامی دیگر بهجای آن گفته شود. اگر آن چیزیکه من میخواهم دقیقاً اجرا نشود؛ به این معنی است که فرماندهی من در این زمینه دستخوش مسائلی گردیده و قابل اجرا نیست. شاید فرد سالم، قضیه را اینگونه برداشت نکند؛ یعنی خواستههای شخص و انجامشدن آن خواستهها بدون اشکال انجام میشود؛ اما شخصی که دچار یک بیماری میشود؛ درواقع فرماندهی را از دست میدهد.
انسانهای سالم، زیاد به فرماندهی درون فکر نکرده و در آن تعمق نمیکنند. حال ممکن است یک انسان سالم موقعیکه در شرایط خاصی قرار میگیرد؛ مثلاً میخواهد امتحان دهد، یکدفعه تمامی مطالب از ذهنش پاک میشود، شخص تمرکز میکند و میخواهد تمام مطالب به ذهنش بیاید؛ ولی چیزی به ذهن او نمیآید؛ بنابراین در شرایط خاص هم ممکن است آدمهای عادی، فرماندهیشان را از دست بدهند. برای شخصی که بیماری اعتیاد دارد، بعد از مدتی کاملاً با این مفهوم آشنا میشود که خیلی از چیزهاییکه برای او ممکن بوده است، الآن قابل اجرا نیست؛ یعنی بهصورت مشروط و یا بهصورت نسبی قابل اجرا است؛ بهعبارتی اگر قبلاً میتوانست روزی بیست ساعت کار کند یا مقدار مسافتی راه برود یا ... ولی الآن دیگر قادر به انجام آن کارها نیست، میخواهد انجام بدهد؛ یعنی خواسته درونی وجود دارد و دستور هم میدهد؛ ولی اجرا نمیشود، اگر هم بخواهد اجرا شود، مشروط به این است که مواد را مصرف کند یا مقدار بیشتری مواد استفاده نماید.
برداشت همسفر فائزه:
من از این سیدی فراگرفتم که اگر در زندگی و در هر جایی فرمانبرداری داشته باشم، به بهبود زندگی خودم کمک میکند؛ همچنین قادر هستم با فرمانبرداری درست، بیشتر بهسمت ارزشها قدم بردارم و از ضدارزشها دوری کنم. زمانیکه فرمانبردار خوبی باشم، قادر خواهم بود فرماندهی جسم خود را بهدست گرفته و تصمیمات درستی بگیرم تا درنهایت آینده درخشانی را برای خودم رقم بزنم.
منبع: سیدی از فرمانبرداری تا فرماندهی
رابط خبری: راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
نویسنده: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
99