《هرجا نوشتم خدا امید جوانه زد》
خداوند را هزاران بار شاکر هستم که راه درست زیستن را در مسیر زندگی من قرار داد. راز حقیقت در دو نکته نهفته است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه از آن برداشت مینماییم. در زندگی خیلی از مسائل است که انسانها به دنبال آن هستند، مانند آرامش، آزادی، رهایی از درد و رنج، درمان اعتیاد، افسردگی، مشکلات ذهنی یا خانوادگی؛ اما در بسیاری از مواقع ما راه را اشتباه میرویم، چه بسا یا عجله داریم یا کورکورانه از دیگران تقلید میکنیم و یا به دنبال راههای سهل و سریع هستیم؛ اما وادی هفتم به ما میگوید؛ باید اول راه درست را یافت، که این راه با تفکر، تجربه، مطالعه و راهنمایی گرفتن از انسانهای درست و آزمون و خطا به دست خواهد آمد.
هیچ کس نمیتواند یک دفعه راه درست را به درون ذهن پریشان ما انتقال دهد؛ باید خودمان هدف و مسیر را بیابیم و به دنبال حقیقت برویم. مثلا فرض کنیم یک نفر مصرفکننده موادمخدر است و متوجه میشود که راهکار درمان آن در آموزشهای ناب کنگره60 است، راه را مییابد؛ اما اگر فقط بنشیند، بدون هیچ حرکت و تحولی، فقط و فقط گوش بدهد و ببیند؛ ولی مصرف را قطع نکند و یا به آموزشها عمل ننماید و دل نبندد، در نتیجه هیچ تغییری در درون و در جسم او ایجاد نمیشود؛ چون برداشت درستی از این درمان پیدا نکرده است و راه و مسیر را درست نرفته است؛ ولی اگر بهطور جد و مصمم گوش فرا دهد، سیدی بنویسد، سفر اول خود را طبق فرامین کنگره و راهنما پیش ببرد، راهنمای خود را قبول داشته باشد، با دستورات راهنما سفر را در پیش بگیرد، خدمت را سرلوحه کار خویش قرار دهد و مشارکت نماید، آن هنگام است که موقع برداشت او، از راه درست میسر میشود و کمکم از دام اعتیاد رهایی خواهد یافت یا اینکه یک نفر دائم عصبی، ناراحت و دارای حس بد میباشد و از خود میخواهد که آرام شود؛ اگر به سراغ موادمخدر، فرار از خانه یا دعوا برود به یقین راه را اشتباه رفته است؛ ولی اگر به سراغ یادگیری، حرف زدن، ورزش، مراقبه و گفتگو با انسانهای صالح برود اینجا به این معنا است که راه و مسیر را درست پیدا کرده است و اینجا است که نوبت به مرحله دوم میرسد؛ باید آرامش را تمرین کند و در زندگی خویش پیاده کند و به این راه جامه عمل بپوشاند تا مسیر را درست به پایان برساند.
در نتیجه اینکه، به دنبال حقیقت بودن کافی نیست؛ باید بدانید که از کجا و به چه شکل راه را پیش ببرید و به جلو حرکت کنید، چه چیزی از این مسیر دریافت خواهید کرد و راه و مسیر را برای خود نمایان و آشکار بنمایید. مثالی دیگر برای اینکه بطن موضوع را بهتر لمس کنیم، دانش آموز پایه نهم برای اینکه بخواهد معدل درسی او عالی شود و به آن رشتهای که میخواهد دستیابی پیدا کند، فقط خواسته او کافی نمیباشد تا شخص به هدف و رشته مورد علاقه خود برسد. صد البته که او؛ باید انتخاب مسیر درست که نقش بسیار کلیدی دارد را بیابد. یعنی اینکه راه به او میگوید؛ باید درس را به صورت مفهومی و تفسیری بخواند، برنامهریزی درسی داشته باشد و تمرین نیز بکند. پس فردی موفق میشود که هم راه درست را پیدا کند هم درست از آن راه استفاده کند تا به هدف یا اهداف خود دست پیدا کند.
برداشتی که از مسیر داریم یعنی چطور نگاه میکنیم؟ چطور یاد میگیریم؟ چقدر عمیق فکر میکنیم؟ ما؛ باید مسیر درست زندگی یا درمان را پیدا کنیم. هر مسیری مناسب ما نیست، بعضیها به دنبال راههای سریع یا دروغین مثل ترکهای غیر اصولی میروند؛ولی کنگره به ما میآموزد که؛ باید راه واقعی را به چه شکل پیدا کنیم. راهی که با تجربه و دانایی ساخته شده است. وقتی وارد مسیر شدیم، فقط رفتن کافی نمیباشد؛ باید بفهمیم این مسیر به ما چه آموزشی میدهد. بهطور مثال فردی شروع به ورزش کرده است؛ ولی چون از باخت یا سختی آن ناراحت میشود، مسیر را در وسط راه رها میکند؛ اما فردی که برداشت درست در این زمینه دارد، متوجه میشود که این سختیها بخشی از رشد میباشد.
پس باید اول راه درست را پیدا کرده و بعد یاد بگیریم چطور این مسیر را بپیماییم. راه فقط یک مسیر نیست، یک دریچه تازه است که حتی؛ اگر در مسیر باشیم؛ اما با نگاه اشتباه از مقصد دور خواهیم ماند. در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که: برداشت از مسیر، مهمتر از خود مسیر میباشد.
نویسنده: همسفر فاطیما رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
133