برداشت از سیدی وادی هشتم (با حرکت راه نمایان میشود)
وادیها قوانین زندگی کردن را به ما آموزش میدهند و زنجیروار به هم متصل هستند. شرط لازم زندگی کردن این است که ما قوانین مهم زندگی را یاد بگیریم تا بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم و با مشکلات زندگی کنار بیاییم. راهحل مناسب برای مشکلات و مسائل زندگی خودمان پیدا کنیم.
گاهی ما راه را میبینیم و در آن مسیر شروع به حرکت میکنیم و گاهی هم برعکس شروع به حرکت میکنیم و سپس راه برایمان نمایان میشود. میتوانیم این طور تصور کنیم که جاده زندگی مانند بازی مارپله بسیار پیچ در پیچ است و ما باید در این بازی راه را پیدا کنیم.
ما در مسیر یک دیدگاه کلی داریم که همان جهانبینی است که از طریق آموزش گرفتن میتوانیم دید بهتری نسبت به زندگی و مسیر خوب آن داشته باشیم. تنها چیزی که در زندگی اهمیت دارد، این است که هیچ وقت نباید در حالت سکون باشیم اگر در حالت سکون باشیم، تعادل زندگی نظم، انضباط و قوانین زندگی به هم میخورد.
این وادی به ما میگوید: با حرکت راه نمایان میشود، اما ما نمیتوانیم بدون مقدمه، تفکر و مطالعه حرکت کنیم و بگوییم با حرکت راه نمایان خواهد شد. اگر بخواهیم به جاده کوهستانی برویم، بدون نقشه و برنامه یا بدون وسایل و تجهیزات مورد نیاز نمیتوانیم قدم برداریم و بگوییم با حرکت راه نمایان میشود، یا بگوییم، الهی به امید تو!
بدون هیچ برنامه و نقشه و وسایل مورد نیاز بگوییم به امید خدا میرویم، هیچ چیزی هم با خودمان نبریم و برنامهریزی نکنیم. نه، به این ترتیب راه برای ما نمایان نمیشود که هیچ، به مشکل و سختی هم بر میخوریم. زمانی با حرکت راه نمایان میشود که حساب کتاب و برنامه داشته باشیم، همینطور الکی نیست.
این وادی به ما میگوید: وقتی خواستیم حرکت کنیم با جمعآوری اطلاعات کافی و دانستن مسیر حرکت کنیم. برای حرکت کردن، اطلاعات اصلی، لازم و ضروری است، اطلاعات جزئی زیاد مهم نیست، چون مسیر خودش به ما راه را نشان میدهد. اگر ما در زندگی مشکلی داریم، مثلاً مشکل کاری داشته باشیم، اگر در خانه بنشینیم، فقط فکر کنیم و کاری نکنیم و فکرمان را عملی نکنیم، مشکل ما هرگز حل نخواهد شد.
پس باید حرکت کنیم. با حرکت کردن خودمان راهحل برای مشکل ما نمایان خواهد شد. در سکون هیچ زایشی به وجود نمیآید، تولیدی نیست یا هیچ چیزی خلق نمیشود. پس همه چیز با حرکت نمایان میشود. البته در مسیر حرکت هم فقط یک راه مستقیم وجود ندارد، هزاران جاده انحرافی در مسیر حرکتمان قرار دارد.
مجموعه این جادهها به دو راه تقسیم میشود، راههای ارزشی و ضد ارزشی یا راههای الهی و شیطانی. وقتی کسی راه مستقیم را انتخاب میکند، خردمند است، چون به مسیر مستقیم و اصلی میرود و کاری به هیچ چیز ندارد. ولی بعضیها راههای ضد ارزشی را انتخاب میکنند، مسیر زندگی خودشان را تاریک و کج کرده و به بیراهه میروند.
مثل مسافران ما که زمانی مواد مخدر مصرف میکردند، در مسیر ضد ارزشی قرار داشتند، ولی خدا را شکر که با آمدن به کنگره جاده اصلی و ارزشی مسیر زندگی را پیدا کردند و با حرکت کردن، خودشان راه را نمایان کردند. پس قبل از حرکت کردن باید مقصد و هدف مسیر را نگاه کنیم تا به بیراهه نرویم و در راه صراط مستقیم قرار بگیریم.
نویسنده، ویراستار و ارسال: همسفر یلدا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
267