جلسه یازدهم از دوره نوزدهم از سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قیدار با استادی مسافر علیرضا با نگهبانی مسافر حسن با دبیری مسافر سعید با دستور جلسه" وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من" روز سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، از راهنمای خودم آقا نجمالدین تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش ببینم از آقا مسعود راهنمای سالهای قبل که با آموزشهای ناب خود موجب ماندگاری من در کنگره شدند و عشق خدمت را در وجود من پرورش دادند، تقدیر و تشکر میکنم.
اما دستور جلسه هفتگی، وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من است. آقای مهندس همیشه میفرمایند که اگر رهجویی یکی از این وادیها را در زندگی خود عملی کند به آرامش و آسایش خواهد رسید. عنوان وادی هفتم، رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.
رمز و راز را همه میدانیم، رمز یعنی راز نهفته، علامت مخصوص که از آن چیزی یا مطلبی درک شود، مثال ساده، الان گوشی من رمز دارد که دیگران نمیدانند، من خودم میدانم و گوشی خودم را باز میکنم، شما هم برای گوشیهای خود رمز بخصوصی دارید و خودتان میدانید. راز هم یعنی مطلب پوشیده و پنهان، سر،
مشکلات زندگی هم همینطور هستند هر کس از مشکلات خودش خبر دارد و باید رمز و راز مشکل خود را در زندگی پیدا کند، دیگران نمیتوانند مشکل او را حل کنند.
حالا رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، حالا حقیقت چیست؟ حقیقت، خداوند است که هزاران سال پیش وجود داشته و الان هم هست و در آینده هم وجود خواهد داشت. یا دو دوتا میشود چهارتا که از زمان قدیم بوده و الان هم هست و در آینده هم دو دوتا چهارتا خواهد شد. مطلب مهم این است که این دستور جلسه چه ربطی به اعتیاد من دارد؟ یا ممکن است یک سفر اولی از ما این سوال را بپرسد که این دستور جلسه چه ربطی به اعتیاد من دارد؟ باید جواب بدهیم که حتما ربط دارد. سالهای سال هست که بهترین دانشمندان و پزشکان دنیا میگویند که اعتیاد درمان ندارد ولی سی سال پیش آقای مهندس کشف کردند که اعتیاد درمان دارد این عین حقیقت است. اعتیاد در کنگره درمان دارد به شرطی که من خودم را عرض میکنم، آموزشهای آقای مهندس و کنگره و توصیهها و رهنمودهای راهنمایان کنگره را گوش بدهم و همچنین به حرفهای خدمتگزاران کنگره چشم بگویم که به درمان قطعی خواهی برسم، این مثل یک پازل است است اگر به توصیهها و حرفهای یک نفر یا گروه در کنگره گوش نکنم درمانی در کار نخواهد بود. باید تسلیم محض قوانین و حرمتها و آموزشهای کنگره و آقای مهندس باشم تا به درمان قطعی برسم.
بطور مثال عرض میکنم من اغلب اوقات دستم خالی است و کار بخصوصی ندارم به پارک میروم و اطرافم پر از مصرف کننده میشود به جد میگویم اصلاً هیچ توجهی به آنها ندارم و از خودم سوال میپرسم آیا اصلاً میل و هوسی به آنها داری؟ و به خودم جواب میدهم نه واقعا هیچ میل و هوسی به مواد مخدر ندارم پس اعتیاد در کنگره واقعا درمان دارد.
قسمت بعدی این وادی در مورد خردمندان و بیخردان صحبت میکند. خردمندان کسانی هستند که اول فکر میکنند و بعد حرف میزنند یا تصمیم به کاری میگیرند. ولی بیخردان کسانی هستند که اول حرف میزنند یا تصمیم به کاری میگیرند و بعداً فکر میکنند که باعث بوجود آمدن مشکلات برای خود و دیگران میشوند.
من در زمان مصرف شامل بیخردان بودم چون مواد مخدر برای من تصمیم میگرفت. امیدوارم الان با آموزشهای ناب آقای مهندس و کنگره شصت در گروه افراد خردمند باشم از اینکه به حرفهای من گوش دادید از همه شما دوستان عزیز تشکر میکنم.
درج و ارسال: مسافر ابوذر، رهجوی لژیون چهارم
عکس و تایپ: مسافر علی، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
47