جلسه هشتم از دوره هفتم لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرستار به استادی همسفر نازنین، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر الهه با دستورجلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.) و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۱۸شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
تا اینجا شش وادی را گذراندیم و شش کلید در دست ما است. حالا سراغ هفتمین کلید یا وادی میرویم.
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.
همه ما در هر مسئلهای، نه صرفاً اعتیاد، در زندگی دنبال راه بودهایم؛ راهی که یا آن را پیدا کردیم و به نتیجه رسیدیم یا اشتباه رفتیم و گیر کردیم و به ناکجاآباد رسیدیم و به خود و اطرافیانمان آسیب رساندیم. دلیل این اتفاق، عدم تفکر ماست؛ چون قبل از اینکه وارد مسیری شویم، درست فکر نکردیم.
برای اینکه وارد مسیری شویم، چند مؤلفه است که باید آنها را انجام دهیم:
ابتدا بالا بردن دانایی است که با آموزشها میتوان به دست آورد، و بعد توکل به خداوند، صبر، تزکیه و پالایش، کار کردن روی حسهایمان و پاک کردن قلبمان است.
ما اگر راهمان را پیدا کنیم و در مسیری قرار بگیریم، ولی ضد ارزشها و حسهای منفی در قلبمان باشد؛ مثل کینه، نفرت و حسادت، ما را گیر میاندازند و اجازه نمیدهند آن مسیر را ادامه دهیم.
بزرگترین خصلتی که خداوند به انسان داده است، قدرت اختیار است.
در این وادی در مورد دو گروه صحبت شده است: گروه خردمندان و کمخردان.
وقتی ویژگیهای این دو گروه را بشناسیم، به واسطه اختیاری که داریم، بهتر میتوانیم انتخاب کنیم.
یافتن راه برای رسیدن به حقیقتی که دنبال آن هستیم، کافی نیست؛ برداشت هم مهم است. کسانی به نتیجه میرسند که بهای چیزی را که میخواهند، میپردازند تا برداشت داشته باشند.
به گفته استاد امین: «تا محروم نشوی، محرم نمیشوی.» یعنی من کنار یک مصرفکننده دچار یک سری محرومیتها بودم که اکنون اینجا هستم و توانستم محرم شوم.
مسیرم را پیدا کردم، ولی تا بهایی پرداخت نکنم، آن چیزی را که میخواهم به دست نمیآورم.
من وارد لژیون ویلیام شدم، چرا؟ به این دلیل که مسیر را پیدا کرده بودم؛ ولی آن حقیقت همینطوری به من داده نمیشد؛ متوجه شدم که باید بهایش را پرداخت کنم.
اگر در مورد لژیون سردار بخواهم بگویم؛ زمانیکه مسافرم تصمیم گرفت دنور شود، تازه رها شده بود، حسهای بههمریخته داشت، وضعیت مالی خوبی نداشت، ولی قاطعانه تصمیم گرفت. چند روز بعد به او زنگ زدند که حقوقش زیاد شده است. ما دنبال پول نبودیم؛ دنبال حقیقت بودیم و خودش به سمت ما آمد. فقط کافی بود حرکت کنیم. زمانی که نوبت خودم رسید، آن ترسی که سال قبل داشتم، دیگر وجود نداشت.
برای رسیدن به هر چیز درستی که دنبالش هستیم، فقط در مسیر قرار گرفتن مهم نیست؛ برداشتمان هم مهم است. برای آن برداشت باید بها بدهیم و این را باید درک کنیم.
.jpg)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم) دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
94