یاس و ناامیدی

سلام خدای مهربانم امروز راهنمایم خانم مریم وقتی برای دلنوشته انتخابم کرد مطمئن بودم این دعوت از سمت خدا بوده، خدای مهربانم امروز با تک‌تک سلول‌ها امانتی که به هم بخشیدی شاکر و سپاس‌گزارم، چون مرا در مسیر بهبودی رشد آگاهی دانایی قرار داده‌ای. من قبلاً زندگی بدی داشتم زیرا روش درست زندگی کردن را بلد نبودم، امروز بابت وجود مسافرم سپاس‌گزارم، درسته است که کنارش خیلی زمین‌ها خوردم ولی از عالم غیب در تاریکی‌ها دستم را گرفتی و بلندم کردی از یاس و ناامیدی نجاتم دادی. امروزم دلیل حکمت هر چه را با عشق لمس می‌کنم پیام بذر رشد نمو را متوجه می‌شوم، امروز با وادی‌های باارزش جناب مهندس پیامبر زمان خودم چگونه زیستن را آموختم و آموزش دیدم، که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال است. امروز نفس و آگاهی من بیدار شده است، روحم‌ از تاریکی‌ها و تخریب‌ها و فشارها و افکار منفی و ضد ارزشی بسته‌شده، امروز من با چهارده وادی روحم را سوهان می‌کشم و صیقل می‌دهم، ولی سهل هست چون به ذات الهی و قدرت الهی نزدیک می‌شوم و درنهایت پاک و زلال مثل قطره‌ای به اقیانوس وصل می‌شوم... خدا را شاکر و سپاسگزارم که کنگره را بر سر راه من قرارداد. درآخراز راهنمای خودم و خدمتگزاران سایت کمال تشکر رادارم.

نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ويرايش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین