English Version
This Site Is Available In English

وادی هفتم قانون کشف حقیقت را بیان می‌کند

وادی هفتم قانون کشف حقیقت را بیان می‌کند

ابتدا در این وادی باید بیاموزیم که حقیقت چه چیزی است. حقیقت چیزی است که هست، بوده و خواهد بود. همچنین حقیقت دارای سادگی غیر منتظره‌ای است. ما در کنگره60 می‌آموزیم که مهمترین موضوع یافتن راه است که باید با تفکر درست به سمت راستی و درستی قدم برداریم و از راه‌های ضد ارزشی دور شویم تا بتوانیم به اهداف اصلی خود برسیم. همچنین باید با آموزش و کاربردی کردن جهان‌بینی برداشت درست و مناسب در مورد جهان اطراف خود داشته باشیم. در واقع در وادی هفتم پیدا کردن مسیر درست اصلی‌ترین موضوع است.

همسفر‌ زهرا و مسافرشان جواد با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی قرص و اپیوم وارد کنگره شدند. به مدت 10 ماه و 10 روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر‌ میلاد و همسفر سمیرا سفر کردند. در حال حاضر 7 سال و 7 ماه و 19 روز است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر فوتبال و رشته ورزشی همسفر تنیس روی میز در کنگره‌ است. در این رابطه گفتگویی با همسفر زهرا ترتیب دادیم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت‌ می‌کنیم.

نظر خود را با توجه به وادی هفتم در مورد حقیقت بیان کنید.

به نظر من وادی هفتم یک قانونی را می‌خواهد برای من بیان کند و آن هم کشف حقیقت است که برای رسیدن به آن 2 اصل وجود دارد. در ابتدا باید راه رسیدن به حقیقت را پیدا و رمز‌گشایی کرد تا متوجه شویم که کدام راه منتهی به حقیقت می‌شود و نیازمند چه توشه و ابزاری بوده است. من در کنگره آموختم که حقیقت آن چیزی است که بوده، هست و خواهد بود. برای رسیدن به هر حقیقتی فقط یک راه وجود دارد و آن هم قدم گذاشتن در راه مستقیم است که ما را سلامت به سر منزل مقصود می‌رساند.

چگونه عقل باید نیروی خود را کشف کند و به ما راه درست را نشان دهد؟

زمانی عقل می‌تواند نیروی خود را کشف کند که از کوچکترین کارهای معقول شروع شود و به آن‌ها نظم و سامان داده شود. فرمانبرداری یکی از قوی‌ترین نیرویی است که انسان را به فرمان عقل نزدیک می‌کند. ما با نه گفتن به نفس اماره، خود را ذره‌ذره به نفس سرزنش‌کننده و در انتها به نفس مطمئنه نزدیک می‌کنیم که مثل طنابی ضخیم خواهد شد که پاره شدن آن ناممکن است. آن‌ وقت می‌شود صدای عقل خود را شنید و وارد بهشتی شد که می‌توان آن بهشت را با افکار و اندیشه سالم خود ساخت و راه مستقیم را به‌ راحتی پیدا کرد.

از نظر کنگره‌60 حقیقت و واقعیت چه تفاوت‌های عمده‌ای با هم دارند؟

واقعیت چیزی است که در حال حاظر وجود دارد؛ اما نه در گذشته وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت. مانند جسم ما که روزی توسط پروردگار خلق شده و با مرگ از بین می‌رود؛ ولی حقیقت چیزی است که همیشه بوده، هست و خواهد بود مثل وجود قدرت مطلق یا درستی و نادرستی، عقل، روح و نفس.

اگر حقیقت درمان اعتیاد را در نظر بگیریم چه پارامترهایی را باید دنبال کنیم؟

در کنگره پارامتر زمان بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین در این مکان به من آموختند فردی که سال‌ها مصرف‌کننده بوده و به تدریج مواد مخدر او زیاد شده است، نمی‌تواند طی مدت کوتاهی مواد خود را قطع کند و به درمان برسد؛ باید صبوری که یکی از شاه کلیدهای کنگره‌60 است، را در دست داشته باشد تا بتواند درهای بسته را یکی پس از دیگری باز کند. گر صبر کنی زغوره حلوا سازی.

چرا بسیاری از انسان‌هایی که به شدت خواستار رهایی بودند نتوانستند راه را به‌ درستی پیدا کنند؟

انسان برای انجام هر کاری تا زمانی‌که راه آن‌را پیدا نکند نتیجه مطلوبی به‌ دست نخواهد آورد. در رابطه با درمان اعتیاد در دنیا زحمات زیادی کشیده شده است؛ ولی چون صورت مسئله اعتیاد یا همان راه درمان را پیدا نکردند هنوز هم راه حلی ارائه نداده‌اند و خیلی از این افراد مواد مخدر را کنار گذاشته‌اند یا به قول معروف ترک کرده‌اند؛ ولی آن تعادل لازم را ندارند و همیشه وسوسه مواد را دارند؛ چون جسم‌ آن‌ها هنوز به مواد مخدر نیاز دارد.

چرا در کنگره60 فرد رها شده از اعتیاد به تعادل کامل دست پیدا می‌کند؟

از نظر کنگره‌60 درمان فوق ترک و رسیدن به تعادل فوق درمان است. برای این کار فرد نیازمند آموزش‌های قوی و نیروی مکمل درونی بوده و آن نیرو در جسم افرادی که در کنگره‌60 به درمان رسیده‌اند، همان راه افتادن سیستم مواد شبیه‌افیونی یا سیستم‌ایکس است و بعد به درمان رسیدن روان و جهان‌بینی که درمان شدن در این 3 مقوله نشان‌دهنده تعادل در فرد است.

آقای مهندس دژاکام در سی‌دی پرده در مورد نیروهای خفته چه می‌فرمایند؟

انسان مانند زمین حاصل‌خیز است؛ یعنی هر چیزی را بکاریم همان را برداشت می‌کنیم؛ اگر عشق و محبت کاشته شود همان برداشت می‌شود؛ اگر حنظل بکاریم همان را درو می‌کنیم و اگر باد بکاریم طوفان برداشت می‌کنیم. ما باید سعی کنیم نیروهای مؤثری را در وجود خود بیدار نمائیم تا بتوانیم با آن زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند، نه این‌که با بیدار کردن یک‌سری نیروهای منفی حق زندگی را از خود و دیگران بگیریم. برای بیدار کردن نیروی عشق و محبت که مهمترین صلاح یک انسان است؛ باید سر از بیغوله‌ها در آورد؛ چون نیروی عشق مانند گنجی است که زیر خروارها خاک پنهان شده است که با سعی و کوشش می‌شود به آن دست پیدا کرد و بهشت را به بها دهند نه به بهانه.

در آخر سپاسگزاریم از همسفر زهرا برای فرصتی که در اختیار ما قرار دادند‌.

طراح سوال و مصاحبه‌کننده: همسفر سودابه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .