جلسه دهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی بروجرد با است<پهلوان همسفر عسل> ،نگهبانی راهنما همسفر معصومه و دبیری همسفر میترا با دستور جلسه "وادی هفتم وتاثیر آن روی من " روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد
خلاصه سخنان استاد
ابتدا از آقای مهندس سپاسگزاری میکنم که چنین بستری فراهم کردند تا بتوانم در خدمت شما عزیزان باشم، همچنین از راهنمای عزیزم بسیار ممنونم، چرا که تمام دانش و آموزشهای ایشان مرا به این نقطه رسانده است.
دستور جلسه این هفته: «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» میباشد. این وادی میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه از آن برداشت میکنیم».
وادی هفتم ما را به یک جستوجوگر تبدیل میکند؛ یعنی باید در پی حقیقت باشیم. چرا باید جستوجو کنیم؟ چون تنها از طریق جستوجو و تفکر میتوانیم راه درست را بیابیم و بدانیم چگونه باید در آن مسیر قدم برداریم.
لژیون سردار نیز در همین راستا به ما کمک میکند. وقتی راه را پیدا کردیم، باید نور آن را بیشتر کنیم و روشنتر ببینیم. فرض کنید در جادهای تاریک قرار گرفتهایم، اگر چراغ نداشته باشیم، نمیتوانیم حرکت کنیم. لژیون سردار همان چراغ است، نوری که مسیر را برای ما قابل دیدن و طیکردن میکند.
در زندگی، برای باز کردن گوشی، نیاز به رمز داریم. اگر رمز را ندانیم، نمیتوانیم از گوشی استفاده کنیم. آقای مهندس برای ما رمز را فراهم کرده و مسیر را نشان دادهاند که اگر به آن باور داشته باشیم، میتوانیم به درک عمیقی از زندگی برسیم. تنها کافی است کمی تفکر کنیم.
اگر راه را داشته باشیم؛ ولی در آن تفکر نکنیم، مثل این است که بخواهیم از جادهای خاکی عبور کنیم، بدون آنکه بدانیم چگونه باید پیش برویم. مثلاً: اگر بخواهم به بروجرد بروم؛ ولی بلد نباشم کدام مسیر درست است، ممکن است وارد مسیر قدیمی یا اشتباهی شوم که برایم دردسر ایجاد کند.
ما پیش از ورود به کنگره۶۰ هدف مشخصی نداشتیم. آقای مهندس به ما آموختند که زندگی تنها همین جسم نیست. این جسم تنها ابزار و دریچهای برای رسیدن به درک بالاتر از زندگی میباشد. ما به این دنیا آمدهایم تا یاد بگیریم، رشد کنیم و به زندگی دیگری منتقل شویم.
وقتی به این تفکر رسیدم که مرگ وجود ندارد و تنها انتقال از یک زندگی به زندگی دیگر است، بسیاری از دیدگاههایم تغییر کرد. وقتی متوجه شدم خانهای که در آن زندگی میکنم، مانند هتلی است که قرار نیست با من به دنیای دیگر برود، آنوقت دریافتم که باید سبک زندگیام متفاوت از کسانی باشد که این آگاهی را ندارند.
دنیای ما کوچک نیست. ما در کنگره۶۰ دنیای خود را گسترش دادهایم و افق دیدمان بازتر شده است. دیگر نمیتوانیم مثل گذشته رفتار کنیم؛ باید طوری عمل کنیم که این اندیشه و درک در ذهنمان شکل گرفته باشد.
بهترین چیزی که در این مسیر میتوانیم با خود به همراه ببریم، سهمی است که در لژیون سردار داریم. بهترین سرمایهگذاری ما در کائنات، همین کمکهایی است که در این مسیر انجام میدهیم.
ما پیش از کنگره۶۰ هم شاید میخواستیم کمک کنیم و گاهی هم کمک میکردیم؛ اما آن کمکها لزوماً عمل صالح نبودند و بیشتر ظاهر نیکی داشتند. مثلاً: به یک فقیر غذا میدادیم که شاید همان لحظه او را سیر میکرد؛ ولی برای آیندهاش هیچ فایدهای نداشت؛ اما در کنگره۶۰ وقتی از ما دعوت میشود که در لژیون سردار سهمی داشته باشیم، میدانیم این کمک تأثیر واقعی دارد؛ چون این پول و حمایت تبدیل به نوری میشود که در مسیر دیگران روشنایی میآورد.
سلام دوستان، لیلا هستم، همسفر.
برداشتی که من از وادی هفتم دارم این است که در جهان هستی، هیچ راهی بدون برنامهریزی به نتیجه نمیرسد. اگر فردی در زندگی هدف مشخصی نداشته باشد، مانند کسی است که ناگهان تصمیم میگیرد بدون مقصد، نقشه یا مسیر معلوم، به سفر برود. در چنین شرایطی، حتیٰ اگر حرکت کند، احتمالاً به جایی نخواهد رسید یا سر از جای نامعلومی درمیآورد. این وادی به ما میآموزد که داشتن هدف و روش صحیح، لازمهی رسیدن به هر نتیجهای در زندگی است. بدون هدف و برنامه، تلاشهایمان بیثمر و گمراهکننده خواهند بود. در ارتباط با لژیون سردار نیز میتوان مفاهیم این وادی را به خوبی مشاهده کرد. از نظر من، وقتی فرد تصمیم میگیرد بخشی از مال و دارایی خود را ببخشد، گامی آگاهانه در مسیر روشن و پر برکت برمیدارد. این انتخاب نه تنها نشاندهندهی رشد فکری و معنوی او است؛ بلکه موجب گسترش آرامش درونی و رضایت قلبی نیز خواهد شد.

تایپیست لژیون سردار:همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفرمعصومه (لژیون اول)
عکس:همسفر سارا رهجوی راهنما همسفرمعصومه (لژیون اول)
ارسال:همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفرمعصومه (لژیون اول)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
138