وادی هفتم قلب وادی‌هاست

چهارمین جلسه از دور هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه؛ «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» با استادی: مسافر منصور، نگهبانی، مسافر قاسم، دبیری: مسافر محمد در روز سه‌شنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۶/۱۶ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد: 

سلام دوستان منصور هستم مسافر. خداوند را سپاسگزارم که یک بار دیگر به من توفیق داد که در این جایگاه قرار گرفته و آموزش بگیرم. از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم، همچنین از راهنمایان عزیزم علی آقا و آقا سعید و در مجموع از تمام خدمتگزاران و از شما عزیزان سفر اولی سپاسگزارم که با حضور در اینجا باعث دلگرمی خدمتگزاران هستید.

دستور جلسه این هفته وادی هفتم است؛ این وادی می‌گوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه  برداشت می‌نماییم.» من احساس می‌کنم همانطور که سوره یاسین قلب قرآن بوده، وادی هفتم هم قلب چهارده وادی است؛ یعنی تمام وادی‌ها جمع می‌شوند که من راه را پیدا کنم و می‌خواهند به من بگویند که همه این تلاش‌ها برای این است که راه درست را پیدا کرده و در آن راه برداشت مناسب را داشته باشم.

راه چیست؟ انسان‌ها برای تمام کارهایی که می‌خواهند انجام بدهند دنبال یک راه می‌گردند؛ به طور مثال در همین مسئله اعتیاد، اکثراً راه‌های درمانی مختلفی را امتحان کردیم؛ ولی به آن خواسته‌ای که تعادل و آرامش روان بوده، نرسیدیم پس راه را اشتباه رفته بودیم؛ یعنی هدف به آرامش و تعادل رسیدن و مصرف نکردن مواد بوده که به آن نرسیدیم. حال یک راه خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟ وقتی می‌توانم بگویم من راه درست را پیدا کردم؛ باید ویژگی‌های آن راه را بررسی کنم و ببینم که آیا من را به سلامت به هدف مورد نظر می‌رساند یا خیر؟ به طور مثال هدف خریدن یک خانه است و باید راهی را برای خریدن انتخاب کنم که به سلامت من را به هدفم برساند؛ نمی‌توانم با سرقت از بانک و پول دزدی به هدفم برسم. ویژگی بعدی راه این است که کمترین هزینه را داشته باشد؛ یعنی نخواهم هزینه‌ای گزاف کنم که ارزش نداشته باشد. اگر به کوهنوردی در مسیرهای کوهستانی دقت کنید، مسیر مستقیم نیست، همانطور آقای مهندس همیشه می‌فرمایند مسیر صراط مستقیم صاف نیست؛ مثلاً من اگر می‌خواهم به قله کوه برسم نمی‌توانم با طی کردن یک مسیر مستقیم به قله برسم باید پیچ و خم‌های کوهستان را طی کنم تا به هدفم که فتح قله است، برسم. مسیر کنگره هم همینطور است وقتی من وارد کنگره می‌شوم راهنمای تازه واردین می‌گوید مدت سفر تو در این مسیر، ده یا یازده ماه است؛ اینکه من بخواهم یک خط مستقیم را گرفته و زودتر پله‌هایم را پایین بیاورم به هدفم نمی‌رسم.

باید در مسیر زندگی راه درست را پیدا کنیم؛ مراقب رفتار، گفتار و کردارمان باشیم؛ زیرا گاهی اوقات افکار ما، راه را به ما نشان می‌دهند؛ گفته می‌شود از کلامت بر تو حکم می‌شود؛ یعنی هر چه که از دهان آدم بیرون بیاید و از ذهن او گذر کند تمام کائنات جمع می‌شوند تا بگویند که او درست می‌گوید. اگر من بگویم حالم بد است؛ تمام دنیا دست به دست هم می‌دهد تا ثابت کند که من راست می‌گویم و حالم بد است و بالعکس. اگر بگویم من تا به حال چندین روش درمان اعتیاد را امتحان کردم به درمان نرسیدم؛ کائنات کاری می‌کند که درستی حرف من را نشان دهد و بگوید من به درمان نمی‌رسم. وادی هفتم انسان‌ها را به دو بخش تقسیم کرده است: خردمندان و کم‌خردان. کم‌خردان هیچ وقت فکر نمی‌کنند، با یک اتفاق زود عصبانی یا شروع به تفسیر می‌کنند، پیش قضاوت کرده و در پایان به این نتیجه می‌رسند که اشتباه کرده و ای کاش این کار را نکرده و یا این را نگفته بودند. انسانهای خردمند اول تفکر می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند. یک موضوع دیگر انسان‌های خردمند در وجود خودشان دنبال گنج می‌‌گردند، آقای مهندس می‌فرمایند گنج درون خودتان را پیدا کنید. ان‌شاالله سفر اولی‌های عزیز که سفرشان تمام می‌شود حسشان باز شده و خودشان را بیشتر کشف می‌کنند و به اهدافی که در زندگیشان دارند، خواهند رسید. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و متشکرم.

ارسال: مسافر سیروس