جلسه دوم از دوره سیودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حر به استادی همسفر لیلا، نگهبانی همسفر فرحناز و دبیری همسفر ناهید با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینمائیم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خود را شاکر هستم به خاطر مسیری که سالها دنبالش بودم و سر راه من قرار داد. از بنیانگذار این مسیر آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم. از راهنمایم همسفر نسرین تشکر میکنم امیدوارم هر کجا که هستند، سلامت باشند. از راهنما همسفر رویا تشکر میکنم؛ بابت زحماتی که برای من کشیدند و اینکه اجازه دادند، من در این جایگاه خدمت کنم. از مرزبانان، ایجنت شعبه و تمام خدمتگزارانی که در این مسیر تلاش میکنند تا تمام اعضا به حالخوش برسند، تشکر میکنم.
دستور جلسه وادی هفتم و تأثیر آن روی من و عنوان وادی «رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینمائیم.» همه انسانها برای اینکه به آرامش برسند، نیازمند یک مسیری هستند و باید آن مسیر را درست انتخاب کنند. اگر مسیر درست نباشد، هرچهقدر تلاش کنند؛ قطعاً به آن موفقیت، هدف و در آخر به آن حال خوب نمیرسند. من هم از آن دسته افرادی بودم که سالها برای آرامش جنگیدم و انواع کلاسها را رفتم تا به آرامش برسم. یک دوره خودشناسی رفتم و از مدیتیشن کمک گرفتم، یک مدت یوگا رفتم و در آخر هم در یک NGO دیگر سالها مشغول به آموزش شدم. خوب بود، آگاهی من بالا رفت از چیزهایی که یاد گرفتم تاریکیهایم را شناختم و نقصهایم را متوجه شدم و در آنجا آموزش گرفتم که باید نقصهای شخصیتم را برطرف کنم.
در آنجا دوازده قدم کار کردیم، قدم سوم این بود که باید نقصهای شخصیتی را به خداوند بگویند؛ باید روحم را پالایش میدادم. در آنجا آموزش گرفته بودم؛ روح در اختیار انسان، موقع تولد پاک قرار میگیرد و انسان با نقصها و تاریکیها آن را آلوده میکند. حال باید با آموزشها، روح را به آن پاکی اولش برسانم. همینطور ادامه پیدا کرد و در آنجا یاد گرفتم که اعتیاد درمانی ندارد و مثل بیماری دیابت میماند و فقط باید کنترل شود. با این آگاهی که نسبت به اعتیاد داشتم به مسافرم که برادرم و مصرفکننده بود؛ با ترسی که داشتم به او گفتم: اگر میخواهی، مصرف کنی؛ باید قید من و خانواده را بزنی و ایشان با اینکه وابسته خانواده بود، متأسفانه مصرفش را انجام میداد و انکار میکرد.
من پنج سال در این مسیر آموزش دیدم و ادامه دادم؛ ولی به یک بنبستی رسیدم. رسیدم به جایی که یکسری سؤالها و جوابهایی که به من میدادند؛ قانع کننده نبود و کارهایی که انجام میدادم، آن آموزشهایی که باید اجرا میکردم، یک جاهایی اوضاع خیلی بدتر میشد. خدا را شکر آن معجزه در زندگی من رخ داد و یکی از خواستههایم این بود که اگر راه درستی وجود دارد به من نشان بدهد و همین اتفاق افتاد. یادم هست که کرونا شد جلسات ما هم چند سالی تعطیل شد؛ چون مکان مشخصی نداشت. من توسط یکی از دوستانم با کنگره۶۰ آشنا شدم و با راهنمایم در NGO صحبت کردم، اینجا را قبول نداشت ولی من برخلاف میل ایشان تصمیم گرفتم که این مسیر را انتخاب کنم و وارد کنگره۶۰ شدم و واقعاً همه چیز من تغییر کرد. یادم است اولین جلسه که وارد کنگره۶۰ شدم زمانی که حرمتها خوانده شد، دیدم مشکلهایی که من آنجا داشتم، واقعاً کنگره از این ابتدا جلسه، جلوی همه آنها را میگیرد.
این مسیر را ادامه دادم و هرچهقدر جلوتر رفتم، تشنهتر شدم؛ جوریکه فقط دوست داشتم، گوش باشم، بنویسم و برای رهایی ۴۰ سیدی من ۷۰ تا سیدی نوشتم و هرچهقدر که جلوتر رفتم، متوجه شدم، این مسیرهایی که من رفتم واقعیت بودند؛ ولی حقیقت نبودند و حقیقت برای من کنگره بود. خیلی از جوابهای سؤالاتم را اینجا گرفتم و آموزشها آنقدر ناب و بینظیر بودند که هیچگاه نظیرش را ندیدم. آقای مهندس میفرمایند: «این آموزشها را در هیچ قوطی عطاری هم نمیتوانید پیدا کنید.» همینطور ادامه دادم، ضعیف بودن و ناامیدی را کنگره از من گرفت و متوجه شدم این مسیر، حقیقت است؛ چون پیشرو خداوند است.
الگوها را میدیدم، از آقای مهندس گرفته تا هزاران هزار انسان در این مسیر حرکت کرده بودند و به درمان و حالخوش رسیده بودند، همه آنها الگوهای بارزی هستند که در کنگره۶۰ میتوان دید. همهچیز در این مسیر مشخص بود، الگوها مشخص بودند، مبدأ و مقصد مشخص بود و هزاران ابزاری که به دستت میدادند تا اگر خواستی، حرکت کنی و به مانعی برخورد کردی، بتوانی بگذری. در این مسیر همه چیز به شما بستگی دارد؛ اینکه با آن حرکت درست طبق، آموزشها و قوانین جلو بروید؛ قطعاً به موفقیت میرسید و بهترین برداشتها را داشتهاید. خدا را شاکرم، قدردان این مسیر هستم، امیدوارم فراموشکار نباشم و در کنگره۶۰ خدمتگزار باشم.
در ادامه دریافت نشان پیمان راهنمای ویلیام همسفر الهام توسط راهنما همسفر زهرا


مرزبانان کشیک: همسفر خاطره و مسافر رضا
تایپیست: همسفر المیرا رهجوی راهنما همسفر لیلا لژیون (هفدهم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
111