جلسه یازدهم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی ایمان به استادی راهنما تازهواردین همسفر نسیم، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی رافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم) و تأثیر آن بر روی من» روز سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر میکنم که دوباره بعد از مدتها در این جایگاه قرار گرفتم. دستور جلسه در مورد وادی هفتم است (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.) این دستور جلسه در مورد حقیقت صحبت میکند، خود من قبل از ورود به کنگره نمیدانستم حقیقت و واقعیت اصلا با هم تفاوتی دارند یا نه؛ هر چیزی را که میشنیدم و لمس میکردم آن را حقیقت میپنداشتم. کنگره۶۰ اومد و واقعیتها را برای ما باز کرد؛ برای مثال الان داخل ساختمانی هستیم که ممکن است سال دیگر، ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال دیگر نباشد و این واقعیت است؛ ولی حقیقت آنچه هست و خواهد بوده است؛ مثل ذات پروردگار، نفس انسان یا راستی و درستی.
در ادامه میگه ما برای اینکه رمز و راز این راه را پیدا کنیم باید چه کاری انجام دهیم. اولین قدم یافتن راه است. در مورد مسیر اعتیاد فکر کنم همه تجربهای داشتهایم؛ من اولین بار که فهمیدم همسرم مصرف کننده است، داخل روزنامهها دنبال راه درمان میگشتم، فکر میکردم مراکز ترک اعتیاد درستترین راه است، هزینهی زیادی پرداخت کردیم اما هیچ اتفاق خوبی نیفتاد؛ و همینطور در این مسیر راههای مختلفی که هیچکدام به نتیجه نمیرسید را امتحان کردیم تا اینکه آمدیم کنگره۶۰. حالا این سوال پیش میآید که چرا بعضیها وقتی این مسیر را پیدا میکنند یکی دو ماه میآیند و میروند؛ ولی بعضیها میان و ماندگار، رها، راهنما و خدمتگزار میشوند؛درواقع به نظر من برداشت ما از این راه اشتباه بوده است.
راه درست DST است که بهترین راه برای درمان اعتیاد است. به نظر من برای درست برداشت کردن، کار سختی لازم نیست انجام شود، کافی است استمرار داشته باشیم و تلاش و کوشش کنیم. در کنگره۶۰ باید خدمتگزار بود، نباید تماشاچی باشیم که حالا من چه کاری انجام دهم. نگهبان نظم، مهماندار و کوچکترین کارها را باید انجام داد. تمام اینها باعث میشود که برداشتمان درست شود از مسیری که در کنگره داریم در آن حرکت میکنیم. همیشه گفتم که این وادی میخواد یک کلید بهت بده و اون کلید چی هست؟ این وادی برای خود من گنج درون بود که آقای مهندس میفرمایند: شما برای اینکه بخواهید به چیزی برسید اول باید خودتان را پیدا کنید.
من نسیم قبل از کنگره۶۰ حالم به حال مسافرم وصل بود؛ اگر حالش بد بود حال من هم خراب میشد؛ اگر پسرم بیمار بود یا خواهرم اتفاقی برایش میافتاد، زندگی من تعطیل بود درواقع حال من بسته به حال دیگران بود ولی کنگره۶۰ این را به من یاد داد که اول خود را پیدا کن تو اول باید حالت با خودت خوب باشه، باید اول با خودت به صلح برسی؛ اصلاً اگر همه دست به دست هم دادند که حال تو را خراب کنند، تو گنج درون خود را پیدا کن و به آرامشی که میخواهی برس و همه اینها را مدیون کنگره۶۰ هستم. در ادامه امروز را به عزیزانی که شال نارنجی دریافت کردند و امروز لژیون میزنند تبریک میگویم، ان شاءالله لژیون پرباری داشته باشند، سفر اولیها بدانند این عزیزان برای این جایگاه تلاش کردهاند و خواست درونی داشتند، امیدوارم لژیونشان پر از آگاهی باشد.
تقدیر از لژیون سردار:
.png)

مرزبانان کشیک: همسفر شهلا و مسافر محسن
تایپیست: همسفر آرنیکا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم) دبیر دوم
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
222