انگار آن کلید را پیدا کردم

سومین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر(موقت) محمد ناصر و دبیری(موقت) مسافرمهدی با دستور جلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من" سه شنبه 18 شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
خدا را شکر می کنم توانستم این جایگاه را تجربه کنم از استاد عزیزم آقای مجید تشکر می کنم که این فرصت را دوباره به من داد. از ایجنت محترم و مرزبان های شعبه هم تشکر می کنم که این فرصت را به من دادند. از وادی هفتم بخواهم بگویم تجربه ای که خودم پیدا کردم این است که اول وادی می گوید رمز و راز از کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می کنیم این دقیقا برمی گردد به روز اولی که من آمدم کنگره یعنی راهش را پیدا کردم و حقیقت یعنی راهش را پیدا نکرده بودم نمی دانستم کجا بروم که بتوانم راحت موادم را بگذارم کنار و زندگی ام را از آن آشفتگی در بیاورم روز اولی که آمدم در کنگره ۶۰ کلید را من پیدا کرده بودم ولی به بعدش بستگی داشت که خودم چگونه استفاده کنم و خودم چگونه از معمایی که در کنگره ۶۰ هست بتوانم به نحوه احسن انجام دهم یعنی بگویند پیراهن سفید بپوش بپوشم به موقع بیایم و سی دی هایم را بنویسم و مواردی که راهنمایم به من می گفتند و قوانین را اجرا کنم اینطوری می شود انگار آن کلید را پیدا کردم و توانستم راه را بروم و گرنه در غیر اینصورت اگر من بیایم در کنگره شصت کلید راه را پیدا کنم ولی استفاده نکنم یا به بی راهه بروم مطمئنا برمی گردم به قبل چون در وادی می گوید اگر می خواهی کلید موفقیت را پیدا کنی اول باید اصول را رعایت کنی دانایی ات را ببری بالا و در جلسات و لژیون ها شرکت کنی وقتی دانایی ات را ببری بالا خیلی راحت تر می توانی با مشکلات کنار بیایی این موضوع شامل همه جاها می شود چه بیرون از کنگره چه خانواده چه جامعه به عنوان مثال خودم وقتی بخواهم یک جای جدیدی کار کنم آنجا این کلید به من داده شده انگار راه را به من نشان داده اند به بعدش به من بستگی دارد من مجتبی آنجا چطور کار کنم و قوانین را چگونه اجرا کنم تا موفق باشم یعنی اینجا جایی است که ما راه را پیدا کردیم ولی به بعدش بستگی دارد چگونه استفاده کنیم

حتی خوردن شربت هم در اختیار خودمان است ولی بستگی به خودمان دارد که پله ای که راهنما به من دادند درست استفاده کنم وقتی درست استفاده کنم از این سفر رضایت دارم یعنی شامل همه کارها می شود حتی کار و زندگی مثلا خانواده وقتی یک کاری می خواهم انجام دهم وقتی کار برای من پیدا می شود باید بیایم تفکر کنم که این کار برای من درست شده حالا چکار کنم که فرد موفقی باشم باید قوانینی که آنجا دارد را بیایم احترام بگذارم یعنی وقتی قوانین را احترام بگذارم آنجا پله پله بالا می رود و راه هایی که مرا به موفقیت می کشاند پس باید بیایم آن اصول را رعایت کنم و قدم هایم را محکم بگذارم و راه درست را انجام دهم من روز اولی که آمدم کنگره هدفم این بود که فقط مواد را بگذارم کنار وقتی آمدم سعی کردم تمام اصول را رعایت کنم و سر ساعتی که می گویند اینجا باشم و اگر می گفتند هفته ای یک یا دو سی دی بنویس باید من می نوشتم و با خودم می گفتم اگر این سی دی ها را که می گویند بنویس بنویسم مطمئنا با نوشتن دانایی من می رود بالا و خیلی چیزها می فهمم و راحت تر با مشکلات کنار بیایم وقتی آدم بخواهد سفر را طی کند خیلی از مشکلات جلوی راه آدم سبز می شود و با نوشتن سی دی ها و گوش دادن به مشارکت های دوستان تجربه ام می رود بالا و خیلی چیزهایی که نمی دانستم می فهمم و برمیگردد به خودم که وقتی شعبه برپاست بتوانم از این شعبه استفاده کنم چون بالاخره بودن دوستانی که این قوانین را رعایت نمی کردند و رفتند این را می خواهم بگویم وقتی می آیید کنگره ۶۰ باید اصول را رعایت کنید باید راه را انتخاب کنید دارو را بیشتر بخوری یا کمتر بخوری این سی دی که می گویند بنویسی یا ننویسید این ها که شک و تردید داشته باشی چیزی نیست که تو به موفقیت برسی برای رسیدن به موفقیت باید همه را کامل انجام دهی و از اول جلسه تا دعای آخر سر جلسه باشی و وقتی اینطوری باشی مطمئن باش یک سفر خوبی را پشت سر می گذارید.

متشکرم که با سکوت زیبایتان به حرف های من گوش کردید.

تایپ: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی