کسی که وادی هفتم را میخواند یا میشنود، پیام آن برایش میتواند این باشد که راه و مسیر درست و تجربهشده پیدا میشود. این وادی میخواهد به شخص بیاموزد که چگونه با داشتن آگاهی، به نتیجهای ثمربخش و اثرگذار برسد. طبق قوانین و نوشتارها؛ سیدیها، آموزشهای کنگره تنها به مصرفکنندگان مواد مخدر مربوط نمیشود چون اهداف کنگره فراتر از درمان اعتیاد است و مهمتر از همه پیشگیری و مهار اعتیاد را دربرمی گیرد. در کنار درمان اعتیاد؛ ابتدا به شناخت این بیماری پرداخته میشود، شناخت اینکه اعتیاد کدام قسمتهای وجود انسان را درگیر میکند، ما که عضو کنگره هستیم و آموزشهای لازم را دریافت کردهایم، متوجه شدیم که اعتیاد بیشترین تأثیر را بر جسم میگذارد، طوری که ابتدا به فرد انرژی کاذب میدهد و او حس قدرت میکند ولی بهمرورزمان زمینگیر میشود تا جایی که دیگر هیچ اختیاری از خود ندارد و فرماندهی عقل و عملکرد او به دست مواد مخدر صورت میگیرد. تمام این مشکلات صرفاً به دلیل ناآگاهی است که خود شخص عامل و مسبب آن است.
وقتی وارد کنگره شدم؛ هدفم درمان مسافرم بود. به دلیل نداشتن اطلاعات، مشکلات زیادی را تجربه کرده بودیم ولی متأسفانه نتیجه نگرفتیم، آخرین امید و تیر خلاص ما؛ مراجعه به کنگره ۶۰ بود. من بهعنوان یک همسفر زمانی که در لژیون و تحت آموزش راهنما قرار گرفتم، متوجه شدم که انسان چه موجود پیچیدهای است، چون هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد؛ بنابراین باید نسبت به خود و محیط اطرافش شناخت و آگاهی داشته باشد؛ همچنین به این آگاهی رسیدم که این قسمت مربوط به جهانبینی میشود و باید تا زمانی که انسان در قید حیات است ادامه داشته باشد. کمکم چراغ امید در دل من جان گرفت و متوجه شدم، راهی که آمدهام و مسیری که انتخاب کرده و در آن قرارگرفتهام، باید درست و تجربهشدهای باشد؛ زیرا بهوضوح انسانهایی را دیدم که درگذشته؛ حالوروز ما را داشتند اما با گرفتن آموزشها و فرمانبرداری جسم خود را درمان و درنهایت به راهنما تبدیل شدند. این راهی درست و تنها مسیری است که میتوان به آن اعتماد کرد تا به درمان برسیم.
در طول این آموزشها، متوجه شدم که بهعنوان یک رهجو باید چهارده وادی که هرکدام بهنوبه خود دنیایی از علم و آموزش به همراه دارد را در زندگی کاربردی کنم در غیر این صورت تلاش من نتیجه نخواهد داد و ممکن است دوباره سر از مسلخ دربیاورم. با فرمانبرداری از راهنمایم و کلیه خدمتگزاران در شعبه؛ خواستار رهایی هم برای خودم و هم برای مسافرم شدم. خوشبختانه مسافرم به کنگره آمد و پلهپله توانست با صبر و حوصله، دوره آموزش این سفر را که ده ماه و حداکثر یازده ماه بود طی کند، طبیعی بود که چالشهای سختی هم در انتظار ما باشد چون هیچ کاری بدون زحمت و رنج میسر نخواهد شد. تجارب و راههای گذشته به ما این پیام را داد که کوتاهترین راه بهترین راه نیست. آنچه باعث شد در طول یک سال به رهایی برسیم و تلخیها به شیرینی و اشکها به لبخند تبدیل شوند، در اصل گرفتن اطلاعات، آگاهی و شناخت توسط کنگره بود، بنابراین راه و مسیر درست است؛ اما گاهی اوقات به دلیل شتابزدگی و نداشتن اطلاعات کافی؛ ممکن است در میانه راه دچار تردید شویم و شاید نفس اماره و خواستههای نامعقول بر آنچه خیر و سلاح ماست پیروز شود.
انسانی که به دانایی رسیده باشد، در انتخاب راه درست تردیدی به خود راه نمیدهد و بدون تفکر و اندیشیدن، زبان به سخن نمیگشاید، چون میداند ممکن است مشکلساز شود و از هدف اصلی دور شود. در کنگره به چنین افرادی بیخرد گفته میشود؛ آنها تا زمانی که فرمانبردار نباشند و صبر و حوصله پیشه نکنند قطعاً نمیتوانند به هدف برسند و موفق شوند. برای رسیدن به مقصد نهایی که همان زندگی در صلح و آرامش و آسایش است، باید علم زندگی کردن را بدانیم. خوشبختانه در چهارده وادی در کنار آموزش و درمان، حتی پیشگیری از اعتیاد؛ رمز و رازهای درست زندگی کردن و چگونه در مسیر درست قرار گرفتن را میآموزیم و به مقصد نهایی که همانا صراط مستقیم و پیروی از فرمانهای الهی است میرسیم تا بتوانیم در صلح و آرامش و آسایش زندگی کنیم.
منبع: سیدیهای وادی هفتم
نویسنده و رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویرایش و ویراستاری: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
18