چون راه درست را نمی‌توانستم پیدا کنم قربانی می‌شدم

پنجمین جلسه از دور هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر کرامت با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر؛ 
موضوع جلسه وادی هفتم می‌باشد؛ رمز و راز حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. برای رسیدن به وادی هفتم باید شش وادی قبل را با موفقیت طی کرده باشیم تا بتوانیم در وادی هفتم هم موفق باشیم. چهار وادی اول در مورد تفکر می‌باشد و در وادی پنجم باید آن تفکر را به فعل تبدیل و عملیاتی کنیم، من خودم قبلاً شاید خوب فکر می‌کردم ولی چون نمی‌توانستم عملیاتی کنم در مسیر موفقیت قرار نمی‌گرفتم. وادی ششم هم می‌گوید باید عقل را به عنوان فرمانروا به رسمیت بشناسیم و در وادی هفتم، منظور از رمز همان پیدا کردن مسیر حرکت است و راز یک مطلب پوشیده‌ای هست یعنی یک چیزی هست ولی فعلاً برای ما پوشیده هست نمی‌توانیم پیدایش کنیم، کشف هم یعنی آشکار ساختن حقیقت و معنی راستی و درستی را دلالت می‌کند. مسئله پیدا کردن راه خیلی مهم است، در زندگی‌مان سر دوراهی‌های زیادی قرار می‌گرفتیم و نمی‌توانستیم انتخابی درست داشته باشیم، من تجربه زیادی برای ترک داشتم ولی چون راه درست را نمی‌توانستم  پیدا کنم قربانی می‌شدم، چون خواب راحتی نداشتم، چون جسم من به تعادل نمی‌رسید و موفق نمی‌شدم هر چند هم انسان  بی اراده‌ای نبودم و زحمات زیادی می‌کشیدم ولی در نهایت چون راه درست  را انتخاب نکردم به نتیجه نمی‌رسیدیم.
یافتن راه را جناب مهندس در اختیار ما گذاشت که همان روش DST است . یکی از راه‌های درست و برداشت درستی که طی این مدت یاد گرفتم لژیون جونز بود که خیلی‌ها الان برای لاغر شدن با راه‌های غلط مثل کوچک کردن معده یا روده‌هایشان به خودشان آسیب می‌زنند، و همین‌طور جراحی هایی برای افزایش قد، چون راه درست را انتخاب نکرده‌اند در مسیر موفق نمی‌شوند و به خودشان آسیب وارد می‌کنند، ولی ما در کنگره مسیر درست را پیدا کردیم .در ادامه وادی هفتم که بیان شده است ما در کنگره دو گروه انسان داریم؛ انسان  انسان خردمند و انسان کم خرد، انسان خردمند کسی است که اول فکر می‌کند بعد حرف می‌زند و انسان کم خرد کسی است که اول حرف می‌زند بعد فکر می‌کند.  ما در طول مسیر باید برداشت‌های خوبی داشته باشیم و یکی از برداشت‌های من در طول این سفر لژیون سردار است که باید سپاسگزار خوبی باشیم و برای اینکه سپاسگزار خوبی باشیم باید الگوی خوبی باشیم، در لژیون سردار به ما بخشیدن را می‌آموزد که خیلی مهم است، مثلاً کسی که خون اهدا می‌کند، شاید جامعه نیازی به خون من نداشته باشد ولی وقتی خون می‌دهم یک خون سالم‌تر جایگزین خون من می‌شود و بخشیدن هم به همین شکل است که همان طور که ما در سفر اول دارو را کم می‌کنیم به دانایی ما اضافه می‌شود و دانایی جایگزین داروی ما می‌شود و ما باید سپاسگزاری را یاد بگیریم از خدمتگزاران کنگره سپاسگزار باشیم چون با عشق و معرفت خدمت می‌کنند و از زندگی و وقتشان می‌بخشند.
ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.

نگارنده: مسافر علی
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران نمایندگی بروجن