English Version
This Site Is Available In English

رمز و راز کشف حقیقت

رمز و راز کشف حقیقت

جلسه هشتم از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی چرمهین به استادی راهنما همسفر لیلی، نگهبانی همسفر کبری و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه *« وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم.)و تأثیر آن روی من»*روز دوشنبه ۱۷شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه این هفته وادی هفتم و تاثیر آن روی من است.  قسمت مهم این دستور جلسه همین تاثیری است که می‌گذارد یا قرار است بگذارد. ما در وادی‌های اول چگونه تفکر و این‌که اصلا تفکر چی هست را یاد گرفتیم و متوجه شدیم تفکر به تنهایی هیچ فایده‌ای ندارد؛ باید عملیاتی شود، به حرکت دربیاید و با استفاده از نیروی عقل این حرکت و مسیر را برای خود مهیا کنیم. در این وادی از مسیر و چگونگی راه برای ما سخن می‌گوید. اگر به تیتر وادی دقت کنیم به ما می‌گوید؛ «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم». 

من فقط با یک نگاه به تیتر وادی می‌توانم کلمات مهم تیتر وادی را پیدا کنم و ببینم چه چیزی برای من دارد. ابتدا می‌گوید رمز راز کشف حقیقت، یافتن مسیر و برداشت راه، این چند کلمه کلیدی را به من نشان می‌دهد. رمز و راز کشف حقیقت یعنی کلید یا شاه کلیدی که قرار است برای من حقیقت را پیدا کند و من مسیر درست و اصولی را پیدا کنم؛ بنابراین اول باید حقیقت را پیدا کنم. آیا حقیقت همان واقعیت است یا تفاوت دارد. واقعیت یعنی همین میز یا صندلی که واقعی است و من با چشم آن‌ها را می‌بینم؛ اما فردا می‌تواند نباشد؛ اما حقیقت چیزی است که امروز، فردا و آینده و ابد هست و به صورت حقیقی و پابرجا وجود دارد.

 رسیدن به حقیقت یک رمز یا کلیدی دارد که به واسطه آن قرار است من نکات پنهانی را به‌دست بیاورم یا به اهدافم برسم. همه ما برای باز کردن قفل‌ها به یک‌سری کلید نیاز داریم و می‌دانیم هر کلیدی به هر قفلی نمی‌خورد‌ هر شخصی مشکلاتی در زندگی دارد و هر مشکلی یک راه‌حل خاص برای خود دارد. ما نمی‌توانیم همه مشکلات را با یک دیدگاه حل کنیم؛ بنابراین چه باید کرد. من با دقت در این وادی متوجه شدم که هر قفلی یک کلید دارد و من در کنگره به این نتیجه رسیدم که مسیرها خیلی مهم هستند و انتخاب مسیر بسیار مهمتر است که من کدام مسیر را برای رسیدن به آرامش انتخاب کنم. 

به عنوان مثال من مصرف‌کننده مواد مخدر هستم و می‌خواهم که دیگر مصرف نکنم؛ یک مقداری در مورد خود تفکر کردم و متوجه شدم، فکر کردن تنها راه چاره نیست؛ باید وارد مرحله عملیاتی شوم. شاید به فرمان عقل رسیدم و تصمیم گرفتم مواد را کنار بگذارم؛ اما چه راهی را انتخاب می‌کنم مثلا اگر سراغ انواع ترک‌ها بروم مثل سقوط آزاد آیا درست است و من را به هدف درمان می‌رساند؟ شاید تا مدتی آزمایش ادرار منفی باشد؛ اما بازگشت دارد پس به دنبال مسیری می‌روم که حقیقت داشته باشد و صراط مستقیم باشد تا من را به آرامش برساند.

روش درمان در کنگره راه حلی است که می‌دانم نتیجه مطلوبی دارد البته درمانگر اصلی خود ما هستیم حال چه همسفر یا  مسافر باشیم. اگر حال خوب می‌خواهیم؛ باید بدانیم درمانگر اصلی خود ما هستیم البته همه کمک می‌کنند و دست به دست هم می‌دهند تا من به هدف خود برسم؛ اما اصل کار خود من هستم که باید فکر کنم، در مسیر درست حرکت کنم، شاه کلید اصلی را پیدا کنم، در آن مسیر قدم بردارم و ببینم چه برداشتی دارم و آیا به درمان واقعی می‌رسم. این وادی به من می‌گوید هر مسیری، مسیر درست نیست و هر راهی را نمی‌توانم بروم و قبل از آن باید فکر کنم شاید برای پیدا کردن یک مسیر روزها و ماه‌ها تفکر کنم، از قوه عقل به خوبی استفاده کنم و راه‌حل را پیدا کنم تا در مسیر درست حرکت کنم.

مسیر درست مسیری است که در صراط مستقیم است و من را با حال خوب به پایان خط می‌رساند؛ زمانی که من بعد از انجام کاری حالم خوب نیست یعنی مسیر من، مسیر درستی نبوده و یک‌جای کار را اشتباه رفته‌ام. طبق این وادی افراد به دو گروه تقسیم شده‌اند؛ افرادی که وادی را اجرایی می‌کنند و افرادی که اصلا این وادی را مدنظر قرار نمی‌دهند مثل افراد کم‌خرد و خردمند. خردمندان افرادی هستند که اول تفکر می‌کنند و بعد حرف می‌زنند؛ زیرا می‌دانند؛ زمانی‌که صحبت کنند یعنی مسیر را رقم زده‌اند‌. مثلا یک پیشنهادی به من داده می‌شود آیا من همان لحظه قبول می‌کنم یا در مورد آن فکر می‌کنم بهترین کار این است که قبل از جواب دادن چند ثانیه مکث کنیم، فکر کنیم و بعد جواب بدهیم این افرادی هستند که این وادی را اجرایی می‌کنند‌.

 افراد کم‌خرد که اول کار خود را انجام می‌دهند و بعد در مورد آن فکر می‌کنند که اصلا اصولی نیست؛ زیرا صحبت کردن سریع تعیین مسیر است؛ زمانی‌که یک پیشنهادی به من داده می‌شود من در مسیر هستم؛ باید انجام بدهم؛ بنابراین باید دقت کنم و همین وادی تفکر به من کمک می‌کند و بزرگ‌ترین و زیباترین حس‌ها را در زندگی ما رقم می‌زند، اگر آن را اجرایی کنیم. زمانی‌که می‌خواهم کلید را پیدا کنم و برداشتی از مسیر داشته باشم برمی‌گردم به وادی اول که تفکر است؛ باید تفکر درست داشته باشم و در ادامه وادی‌ها را پشت سر هم طی کنم تا به وادی هفتم برسم و این را فراموش نکنم وادی هفتم یا باید تاثیری روی من داشته باشد یا خواهد داشت اگر خودمان را با وادی‌ها به چالش بکشیم قطعا موفق خواهیم بود.

تقدیر و تشکر از دبیر دوره اول:

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر سعیده توسط راهنما همسفر محدثه:

مرزبانان کشیک: همسفر الهه و مسافر علی
تایپیست: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیون پنجم)
عکاس: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .