جلسه یازدهم از دوره بیستویکم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دهخدا قزوین به استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر مطهره و دبیری همسفر فاطمه با دستورجلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینماییم)» روز یکشنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را برای فرصت دوباره خدمت شاکر هستم، از آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم که چنین بستری را برای ما مهیا کردند، از ایجنت و مرزبانان بابت زحمات بسیاری که برای شعبه میکشند کمال تشکر را دارم، همچنین از ایجنت دوره پیش، همسفر محدثه بابت انرژی فراوانی که از ایشان میگرفتم بسیار سپاسگزارم، از راهنما سفر اول همسفر فاطمه علیپور بابت انتقال آموزشهای ناب کنگره ۶۰ کمال تشکر را دارم، از راهنمای صبر و استقامت همسفر سمانه بابت تمام زحمات ایشان در سفر دوم بسیار سپاسگزارم.
برای ما انسانها بعضی از روزها در طول سال روز خاص محسوب میشوند، امروز نیز برای من روز منحصربهفردی است، امروز ۱۶ شهریور تولد سه سال رهایی مسافر من است و هدیه این تولد، جایگاه استادی است که نصیب من شده است، بابت این موضوع سپاسگزار خداوند هستم؛ دستور جلسه امروز «رمز راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه که برداشت میکنیم» است.
پیام این وادی برای من این است که من، همسفر معصومه سه سال است که راه خود را پیدا کردهام و این مسئله مهمی است؛ زیرا 15 سال پیش، مسیر خود را گمکرده بودم و این موضوع باعث شده بود که من و مسافرم رو به نابودی برویم؛ زیرا آگاهی لازم را نداشتیم، غرق تاریکیها شده بودیم، همه درها به روی ما بسته شده بود و کلید راه را گمکرده بودیم؛ همانطور که میدانید برای باز کردن هر قفل باید کلید مخصوص به آن را پیدا کنیم.
پیش از آمدن به کنگره با بهوجودآمدن هر مشکل، چمدان خود را میبستم و به خانه پدرم میرفتم، خسته شده بودم، حال مسافرم هر روز بدتر میشد؛ زیرا راه درست را نمیشناختیم، آقای مهندس دژاکام میفرمایند: انسانها به دودسته خردمندان و بیخردان تقسیم میشوند؛ خردمندان پیش از انجام هر کاری ابتدا فکر میکنند که چگونه با مشکلات برخورد کنند، سپس راهحل مناسب را پیدا میکنند.
من به دلیل غرقشدن در تاریکیها اصلاً فکر نمیکردم و به همین دلیل زندگیام مورد قضاوت دیگران قرار گرفته بود، مسافر من درگیر اعتیاد شده بود و من میخواستم او را بهاجبار به روشهای مختلف مانند: سقوط آزاد، رفتن به کمپ و... ترک دهم؛ اما همچنان مصرف و دوباره مصرف سراغ زندگی ما میآمد؛ به گفته آقای امین دژاکام ما از خیلی چیزها محروم شده بودیم تا این که یک روز به روش DST در کنگره محرم شدیم، بله ما درمان شدیم، درمانی که ما را به مقصد واقعی رساند.
اکنون دیگر چمدانی برای قهرکردن بسته نمیشود، پیش از انجام هر کار فکر میکنم، راستیآزمایی میکنم و پذیرفتهام که مشکلات برای ساختن من به وجود آمده است، یاد گرفتم که سختیها برای همه انسانها است؛ بنابراین در برخورد با اتفاقهای زندگی ابتدا عواقب کار خود را ارزیابی میکنم که کدام مسیر من را به مقصد نهایی میرساند، سپس قدم برمیدارم؛ زیرا میدانم هر گام پر از آزمونوخطا، پر از پستیها و بلندیها است؛ اما اکنون برداشت من در این مسیر چیست؟ آیا این قدمهایی که برمیدارم باعث حال خوش است یا نابودی؟ راه کنگره راز پنهانی بود که برای من آشکار شد؛ بنابراین باید در این مسیر که بر پایه حقیقت و عدالت است تمام تلاش خود را کنم تا سالهای پر از خشم، کینه و نفرت را فراموش کنم و بذر عشق، محبت و دوستی را بکارم؛ زیرا راه صراط مستقیم برای من نمایان شده است.
امروز تولد مسافرم است و در این میان یک بازه زمانی سه ساله وجود دارد پیامی که این وادی برای من دارد این است که آیا معصومه امروز با معصومه سه سال پیش فرق داشته است یا خیر؟ پاسخم به خود این است که تمام سعی خود را میکنم تا بهدوراز ضدارزشها باشم، رفتار درست با دیگران داشته باشم، بذر امید در ناامیدیها بکارم، قدمهای محکم در راستای ۱۴ وادی عشق بردارم و ایمان دارم در این مسیری که قدم گذاشتهام بهترینها برایم رقم خواهد خورد.
ودر ادامه اعطای نشان پیمان:




مرزبانان کشیک: همسفر فرزانه و مسافر مجید
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
101