جلسه دهم از دوره سیودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا به استادی راهنمای ویلیام وایت همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر رحیمه و دبیری همسفر شهلا با دستور جلسه «وادی هفتم (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که توفیق قرار گرفتن در این جایگاه و دریافت آموزش از شما عزیزان را پیدا کردم. دستورجلسه این هفته وادی هفتم بوده که آموزشهای این دستورجلسه قصد دارد به ما بیاموزد که پیش از ورود کنگره و پس از قرارگرفتن در این مسیر چه اتفاقاتی برای ما افتاده است.
عنوان وادی هفتم بیان میکند که «رمز و راز کشف حقیقت در دوچیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.» که ما به میگوید: رمز آن رازی است که کشف حقیقت را در پی دارد؛ بهعنوان مثال: حقیقت درمان اعتیاد، زندگی زناشویی، مالی، لژیون تغذیه سالم، درمان نیکوتین و برخورداری از حالخوب است؛ بنابراین پیش از ورود به سیستم درمانی جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ برای اینکه از وجود این مکان آگاهی نداشتیم، حقیقت درمان اعتیاد را در کمپها، NA و گروه معتادین گمنام مشاهده میکردیم؛ زیرا مطلع نبودیم که در وجود ما سیستم ایکسی وجود دارد که چشمههای تولید مواد شبهافیونی آن خشک شده است.
ما ترکهای ۳۰روزه، سقوطآزاد و سمزدایی را انجام میدادیم که بهجای قرارگرفتن در مسیر درمان، یک پله به عقب برمیگشتیم و از چاله به چاه میافتادیم؛ زیرا روش DST میگوید که برای درمان اعتیاد ۱۰ الی ۱۱ماه زمان لازم است که بایستی طی این پروسه، داروی مناسبی استفاده شده تا سیستم شبه افیونی بازسازی و به مرور زمان این دارو حذف شود و با فعال شدن موادمخدر طبیعی جسم، این حالخوب به شخص هدیه بدهد؛ اما در مکانهای دیگر این کار انجام نمیشود؛ بهعنوان مثال: برای رهایی از اضافهوزن راههای متعدد، عملهای گوناگون، رژیمهای بسیار وحشتناک و داروهایی را که از استاندارد برخوردار نبودند مورد استفاده قرار دادیم که بهجای رسیدن به وزن متعادل، تازه قوزه بالا قوز نیز شد.
ما حتی حقیقت حالخوب را نمیدانستیم و برای دریافت حالخوب به روانشناسان مراجعه میکردیم که تجربه شخصی بنده از این موضوع، پرداخت هزینههای بالا و عدم دریافت انرژی و حالخوش بود و تا چهاندازه مشاورههای اشتباه گرفتیم؛ زیرا حقیقت را نمیدانستیم و راه را پیدا نکرده بودیم. گاهیاوقات نزد فامیل و آشنایانی میرفتیم که زندگی خودشان سراسر مشکلات و تجربههای غلطی بود که موجب گمراهی ما میشد و به ما رکب میزدند، یعنی راز نگهدار نبودند و سخنان ما را به دیگران انتقال میدادند؛ اما ما با ورود به کنگره، یک راهنما انتخاب میکنیم و علاوه بر اینکه حالمان خوب میشود، انرژی و آموزش نیز دریافت میکنیم.
ما همسفران بر حسب عدم آگاهی، افکار منفی و مصرف دخانیات به سیستم ایکس خود آسیب وارد میکنیم که برخی از این اشخاص تنها با افکار منفی و برخی دیگر علاوه بر افکار منفی با دخانیات نیز باعث تخریب سیستم ایکس خود میشوند و عمل جایگزینی انجام میشود.
سیستم شبه افیونی علاوه بر اینکه سیستم ایکس را تخریب میکند، عمل جایگزینی نیز در جسم صورت میگیرد. جسم ما یک ماده شبه افیونی بهنام نیکوتین تولید میکند که ما با مصرف نیکوتین بیرونی، این چشمه را نابود کرده و سیستم ایکس را تخریب میکنیم؛ بنابراین زمانیکه حال ما خراب است به سراغ سیگار که یک نیکوتین خشک شده و شارژی است میرویم و این عمل مانند رابطه موبایل و شارژر است که موبایل اگر شارژ نداشته باشد به شما کار نمیدهد و شبه افیونی نیز اگر نیکوتین نداشته باشد به ما کار نمیدهد؛ بنابراین زمانیکه یک الی دو ساعت از روز میگذرد، اثرات آن مشخص میشود، خواب بههم میریزد، خوراک از دست میرود، حوصله ندارید، کسل هستید و خشم دارید که من جزو آن دسته از افرادی بودم که با عدم استفاده، خشم بسیار زیادی داشتم.
دستورجلسه بیان میکند که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم؛ بنا به تیتر وادی هفتم من زمانیکه وارد کنگره شدم مسیرم را پیدا کردم و برداشتم این بود که از حالخوبی برخوردار نبودم؛ زیرا حوصله، خواب و خوراک نداشتم و برداشت من در گذشته اشتباه بود؛ بنابراین باوجود دریافت آموزشها و انرژی دریافتی که داشتم باز قلیان یا سیگار میکشیدم؛ اما هرگاه اثر آن از بین میرفت، حالم بد میشد و حوصله نداشتم؛ بنابراین بهطور دائم میگفتم: چرا فلانی این کار را کرد، چرا این اتفاق افتاد و حال بدی داشتم؛ زیرا نیکوتین به من نمیرسید و مجبور بودم مصرف کنم تا سیستم من بازسازی شود و حالخوبی پیدا کنم تا دوباره ادامه دهم.
بنده با مصرف نیکوتین نمیدانستم که یک عمل جایگزینی در سیستم ایکس من رخ داده است؛ چراکه حقیقت حالخوب من در کنگره بود که راه برایم باز شد. من در گذشته آموزشها را میگرفتم و هنزل میکاشتم؛ اما میگفتم که چرا حالم خوب نیست؛ زیرا با قرارگرفتن در مسیر غیر مستقیم، هنزل میکاشتم و همان تلخی را میخوردم؛ اما اینک که سفر نیکوتین انجام دادهام، نیکوتین خودش را بازسازی کرده و حال من خوب است.
اکنون مشارکت را به یکی از اعضا که وارد لژیون شدهاند میدهم تا متوجه بشوید تا چه اندازه از حال خوب برخوردار شدهاند؛ زیرا با دریافت آموزش بهنتیجه میرسند و برداشت او گندم، جو و سیب قرمز است. در پایان امیدوار هستم که با ورود به لژیون ویلیام برای حالخوب خود قدم برداریم؛ زیرا حالخوب در دیگران و دخانیات نیست. آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی سیگار و جایگزینی میفرمایند: من با استفاده از دخانیات حال خودم را خراب میکنم.

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر عباس
تایپیست: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مرضیه مرزبان خبری
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
383