English Version
This Site Is Available In English

رمزورازکشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌ نماییم

رمزورازکشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌ نماییم

دوازدهمین جلسه از دور سی و نهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی فردوسی؛ با استادی مسافر محمد حسن، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر بهزاد در روز یکشنبه 16 شهریور ماه 1404 با دستور جلسه «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» در ساعت 17 شروع به کار نمود.

سلام دوستان محمدحسن هستم مسافر

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی هفتم وتاثیر آن روی من

وادی هفتم به ما می‌گوید رمزورازکشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. مسیر یافتن راه خیلی مهم است جناب مهندس می‌گوید مسیر زندگی هرکس به خاطر پیدا کردن راه درست و غلط می‌تواند تغییریابد اکثر کسانی که درگیر اعتیاد هستند اگر از آن‌ها سؤال بشود که چرا درگیر اعتیاد شده‌اید می‌گویند رفیق ناباب تأثیر این موضوع روی خود من ده درصد اتفاق افتاده است بیشترین مشکل برای من آن منیتی بود که داشتم چون خودم را از اطرافیانم بالاترمی دانستم ومی گفتم من مصرف کننده نمی شوم ولی شدم و این موضوع را مادرم متوجه شده و شنیده بود روزی به من گفت شما خودت همه را نصیحت می‌کردی چطور شده که خودت درگیر مصرف این مواد شدی و  با این حرفش خیلی خجالت کشدم و خرد شدم دوست داشتم زمین باز بشود و داخل زمین فروبروم و یک‌مرتبه دیگر هم خیلی به ظاهر  خودم رسیده بودم تا به مهمانی منزل دایی‌ام به باغشان برویم وقتی همه دورهم جمع بودیم دایی من در حضور مادرم به من  گفت چرا صورتت این‌قدر زرد شده است ،مگر بافور کشیده‌ای  و من پیش ایشان و مادرم خیلی خجالت کشیدم .در آن زمان مواد شده بود فرمان روای زندگی من، فقط دستور از مواد می‌گرفتم.

وادی هفتم می‌گوید یافتن راه. دریک قسمتی آقای مهندس می‌گوید گاهی اوقات شما واقعاً مصمم هستی یک کاری را انجام بدهی و راه راست را بروی ولی راه را پیدا نکرده‌ای، مثل من که رفتم کلاس‌های یک انجمن دیگر و ولی یک هفته بیشتر طول نکشید و در  راه دوم برای ترک اعتیاد داوطلبانه و خودمختار رفتم کمپ، آنجا هم یک هفته بیشتر طول نکشید به علت کرونا تعطیل شد به مدت چهار ماه بعد از آن پاک بودم ولی به خاطر اینکه روانم درست نشده بود دوباره لغزش کردم.

تا اینکه یک روز همسرم گفت مکانی به نام کنگره 60 هست که یکی از آشنایان نزدیکمان که هفته گذشته تولد یک سال رهایی داشتند ،  در آنجا در حال درمان اعتیادش است و بسیار جای خوبی است ولی چون من تجربه منفی زیادی از ترک اعتیاد داشتم،ناامید بودم و گفتم که مثل دفعات قبلی این هم نمی شود برای همین گفتم هر وقت که آن آقا پاک شد، بیا با من صحبت کن ولی وقتی که تغییرات مثبت و چشمگیر زیادی  را در زندگی ورفتارآن شخص دیدم ، جذب کنگره شدم اما باز هم در ابتدا اینقدرذهن من خراب و منفی بود که دنبال مصرف شربت و یا تبدیل شربت  بودم تا کمک مالی به من شود.

وقتی‌که وارد کنگره شدم  این تصاویر، وادی ها و همه‌چیز برای من گنگ و نامفهوم بود بعد از سه جلسه اول متوجه شدم که اینجا بدتراز من هم کسانی هستند که رهایی گرفته اند و  گفتم اگر این افراد توانسته اند به در مان برسند پس حتما من هم در اینجا خواهم توانست به درمان برسم و لذا آن‌ها را الگوی خود قراردادم.از راهنمایم سؤال کردم امکان دارد که من ده ماه سفر کنم و تبدیل به کسی شوم که  قبل از مصرف بودم راهنما گفت نه اصلاً امکان ندارد، باید در این ده ماه که سفرمیکنی طوری فرمان‌بردار باشی که وقتی رفتی بیرون از اینجا اصلاً اعتیاد برایت معنا نداشته باشد و حتی در شریط مصرف و در حضور مواد و مصرف کننده های مواد شما هم هیچ تمایلی به مصرف مواد نداشته باشی،حرف‌های راهنما واقعاً روی من تاثیرگذاشت وازطرفی شما باید خروجی های اینجا  را هم ببینید و همانطور که در خلقت و هستی ،خدا هم بعضی‌اوقات می‌بینید که بعضی انسان‌ها و موجودات ناقص به دنیا می‌آیند، درطول این سفر و اینجا هم امکان دارد بعضی‌ها به رهایی نرسند ولی درصد آنها خیلی کم می‌باشد.

من سعی می‌کنم هنوز هم  که به رهایی رسیده ام بازهم در کارگاه‌های آموزشی و کلاس ها  شرکت کنم و در کنگره ۶۰باشم تا بیشتر آموزش بگیرم .

ممنون که با سکوت قشنگتان به حرف‌های من گوش کردید.

تایپ:مسافر علیرضا لژیون پنجم و مسافر مرتضی لژیون دهم 

ویرایش: مسافر محمد حسین لژیون پنجم

تصویر و ارسال خبر:  مسافر محسن راد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .