بحثی که امروز میخواهم برای شما راجعبه آن صحبت کنم مربوط است به سال ۱۳۷۵. ما پس از چندی فارغ از خیلی مسائل دوباره در کنار جوی آب و درختان بههم نزدیک آمدیم و بهتنهایی خودمان به تفکر مشغول هستیم و جهانها همه درحال حرکت میباشند. تمام هستی در داخل یکدیگر از حلقهای به حلقهای، با حرکت فرمانی خویش در جهت آنچه باید باشند است و همه در یک ارتباط نزدیک و مخصوص در ادامه آنچه است، امواج اتصال این درختان و برگ آنها را بههم متصل میسازد و بعد با جلای نور به آنها نیرو داده میشود و هریک را برای کاری و انجام وظیفه حکم نمودند و همچنان با نگاه و اندیشه نمیتوان به هسته هریک پی برد؛ اما نظم آنها حاکی از فرمانی است که ما درپی آن هستیم. در اینجا به تفکر اشاره دارد که تفکر همه چیز را مشخص میکند؛ البته خداوند هم در قرآن میفرماید: «نشانهها برای افرادی هستند، که تفکر میکنند.» آیه یعنی نشانه، پس تمام نشانههای هستی و هرآنچه که ما میبینیم، متفکران میتوانند به عمق آنها ذرهذره پی ببرند.
در ادامه از تحرک سخن گفتیم که همه جهانها در حال حرکت میباشند. از حلقهای به حلقهای با حرکت فرمانی و بارها گفتیم هیچ چیز در حالت سکون نیست، همه چیز در حال حرکت است و وقتی در حال حرکت باشد تغییر میکند. مثل یک سیب وقتی آن را بالا میاندازیم به هزار شکل میچرخد تا به زمین برسد؛ انسان هم همینطور است در مسیر حرکتی که است همه چیز به وجود میآید در سکون هیچ چیزی نیست و اگر انسان بخواهد ساخته شود، با حرکت و تغییر این اتفاق میافتد، تا تغییر نکند، تبدیل حاصل نمیگردد و تا تبدیل رخ ندهد ترخیص هم اتفاق نمیافتد. مثال: کسیکه میخواهد اعتیاد را کنار بگذارد اما هیچ تغیری نکند یا میخواهد عشق بورزد یا میخواهد بخشایش انجام دهد، ولی هیچ تغییری نکند، هیچ تبدیلی انجام نمیشود. تمام کسانیکه بیماریهای مختلف دارند، باید تغییر کنند که اگر تغییر کنند، آن بیماریها ذرهذره بهبود مییابند. شما گندم، میکارید این گندم ذرهذره سبز و بعد علف میشود، بعد آن خوشهها به حالت شیری هستند و کمکم پر و کامل میشوند؛ پس همه چیز در حال تغییر و تبدیل است. این سیستم به همین شکل بنا شدهاست که باید بدی و خوبی هر دو باشند؛ باید سختی و مشقت، شکست و پیروزی باشند، همیشه فرازونشیب است و زندگی بدون اینها هیچ معنایی ندارد.
اگر یک روزی برسد که همه چیز برای ما مهیا باشد و هیچ کموکسری نباشد، دیگر با زندگی کاری نداریم و باید از این جهان برویم. همیشه انسانها در حرکت و تغییر هستند؛ درست مثل راهنمایان در کنگره۶۰ که روزی حال آنها خوب نبود و همه را اذیت میکردند؛ ولی الان راهنما انسان دیگری هستند. پس، تاریکی و سیاهی تا ابد نیست؛ چون همه در حال تغییر هستند. در چرخشها هیچچیز پایدار نيست ممکن است شاه گدا شود و همینطور برعکس. کل مطلب این است: که ما باید تلاش و کوشش کنیم و با تمام وجودمان به تلاش ادامه دهیم و هر آنچه باعث ارتقا ما میشود را بهدست بیاوریم؛ اگر با درس خواندن است درس بخوانیم، اگر با کارکردن است آن را انجام دهیم. با اینکه مشکلات هستند ما باید درصدد حل آنها باشیم و بایستی تردید نداشتهباشیم و در هر لحظه زمان را از دست ندهیم و از فرصت استفاده کنیم. من بهخاطر همین به بچههای کنگره گفتم: که ادامه تحصیل بدهند و درس بخوانند و اکثراً لیسانس گرفتهاند و بعد از آن به دنبال دکترا میروند؛ چون نباید زمان خود را بیهوده از دست بدهند. زمان در بعد زمین است با گذراندن زمان کار مفید انجام دهیم، در آن صورت مورد عنایت قدرت مطلق قرار خواهیم گرفت. آنچه را که میبینیم و آنچه را دریافت میکنیم، خوب به آن توجه کنیم که در ادامه به آنچه میخواهیم دست خواهیم یافت و آنگاه تاریکی و ظلمت مانند روز روشن میگردد.
منبع: سیدی تغییر
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
56