آموزش وادیها شرایط را برای درک مطالب برای ما فراهم کرده که بتوانیم از ظلمت و تاریکیها خود را نجات دهیم و به سمت صراط مستقیم حرکت کنیم، پس اگر انسان بخواهد تغییر کند باید علم یاد بگیرد، باید با حقیقت یک موضوع کاملاً آشنا باشد تا بتواند درکش کند. انسان زمانی در راستای درست و راستی قرار میگیرد که علم و حقیقت را بداند و در آن مسیر حرکت کند. وادیها برگرفته از قوانین الهی هستند که اجرای آنها برای ما بسیار لازم و حیاتی است؛ چرا که با عمل به آنها شناختی عمیق نسبت به خودمان پیدا میکنیم و دریچه نگاه ما نسبت به انسانها، زندگی و جهان هستی تغییر پیدا میکند تا بتوانیم یک زندگی متعادل و به دور از ضدارزشها را تجربه و نیز خود را برای عبور از گذرگاههای دشوار زندگی آماده کنیم. یکی از مهمترین اصولی که باعث به تعادل رسیدن مسافر و همسفر میشود آموزش ۱۴ وادی و کاربردی کردن آنها است، در واقع وادیها آدرس درونی هر فرد را به او نشان میدهند و راه و روش درست زندگی کردن را آموزش میدهند. وادیها بسان ستونهایی هستند که زیربنای جهانبینی را میسازند. وادیهای کنگره۶۰ از موضوع تفکر آغاز میشوند و در نهایت به موضوع محبت میرسند، تمام آنها روی مقوله زندگی انسان فرود میآیند و قوانین مربوط به زندگی انسان و دوری از ضدارزشها و تعامل ما با عوامل محیطی و زندگی را بیان میکنند.
کلیدواژه: حقیقت؛ رمز؛ راز
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم. در وادی هفتم در مرحلهای قرار میگیریم که عقل باید با نیروی خود بعضی از مجهولات را کشف نماید تا راه درست را به ما نشان دهد، پس در این وادی به اهمیت یافتن راه اشاره میکند؛ زیرا این مسئله خیلی مهمی است. یکی از موارد مهم که در زندگی همه انسانها قرار دارد همان یافتن راه است. یافتن راه مورد مهمی است که ما در زندگی روزمره هم زیاد با آن سروکار داریم حتی در موارد جزئی مثلاً آیا به کنگره بروم یا نه، آیا به این شخص سلام کنم یا نه، آیا این کار را انجام بدهم یا نه؟ چون بهنظرمان مسئله جزئی و پیشپاافتادهای است سریع از روی آن می گذریم، نمیدانیم هر چند جزئی ولی انتخاب راه مهم بوده است. اگر ما راهمان را پیدا کردیم باید بدانیم که خیلی خوشبخت هستیم، زمانیکه یک همسفر میگوید من خیلی خوشحال هستم که خداوند یک مسافر سر راه من قرار داد تا با کنگره آشنا شوم شاید بسیاری از افراد این را درک نکنند؛ ولی آن همسفر خوشحال است که راهش را پیدا کرده است. یکی از مهمترین و حیاتیترین عواملی که آینده، سبک و نوع زندگی ما را تحت تأثیر خود قرار میدهد انتخاب راه است؛ زیرا در هر لحظه و در هر جایگاهی که قرار داریم در شرف قدم گذاشتن در یک مسیر و تعیین یک راه در زندگی هستیم یک برخورد ساده و حتی یک احوالپرسی ساده میتواند آغاز یک راه و یا ایجاد یک مسیر جدید در زندگی ما باشد حساسیت این موضوع در همین ایجاد شدن و خلق شدن ساده و پیشپاافتاده آن است.
انسانها و دوستان زیادی از ما قربانی شدند فقط به دلیل اینکه راه را پیدا نکردند و یا راه را اشتباه رفتند، بعضی از آنها انسانهای بااراده و مصممی بودند؛ اما در اثر انتخاب راه غلط، وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم نمودند؛ زیرا جسم، روان و تفکر آنها به دلیل پیدا نکردن راه از تعادل طبیعی خارج شده بود. همیشه پیدا کردن راه صحیح برای حل مشکلات در تمام زندگی نقش مؤثر و مهمی دارد. فكر نكنیم كه پيدا كردن راه شرايط خاصى دارد؛ مثلاً هر چند سال یکبار سر دو راهی قرار میگیریم و راه را انتخاب میکنیم، هر کدام از ما ممكن است روزى صد بار سر دوراهی قرار بگيريم و بايد تعيين راه كنيم، تعيين راه خيلی ساده و پیشپاافتاده و بیاهمیت جلوه میکند كه نمیتوانید حتى تصورش را بكنيد؛ ولی کمی پیچیده است.
برای کشف حقیقت و یا برای آشکار ساختن اصل هر موضوعی یا حقیقتی که پنهان است ما نیازمندیم تا رمز و راز آن را بگشاییم؛ رمز پیدا کردن راه یا مسیر حرکت و راز آن یعنی آنچه برداشت مینماییم یا طی کردن و پیمودن راه یا مسیر حرکت تا رسیدن به حقیقت، به عبارت دیگر برای باز کردن قفل هر دری یا صندوقی اول باید کلید آن را پیدا کرد و دوم باید با کلید اقدام به باز نمودن قفل نمود، همیشه قفلسازان بسیار و کلیدسازان اندک هستند. در سیدی «قفلساز» آمده؛ قفل به معنای مشکل و یک موضوع پنهان است که اجازه ورود به آن را نداریم، هر مانعی میتواند یک نوع قفل باشد و برای باز کردن قفل باید کلید آن را پیدا کنیم، اگر کلید را پیدا کردیم قفل را باز میکنیم و اگر پیدا نکردیم مجبور هستیم راههای دیگر را امتحان کنیم، اگر بخواهیم گاوصندوقی را باز کنیم باید کلید آن را داشته باشیم و اگر کلید را نیابیم مجبور میشویم با چکش یا دینامیت قفل را باز کنیم که این کار باعث میشود مدارک و اسنادی که درون گاوصندوق است از بین برود بنابراین باید کلید را پیدا کنیم تا به محتویات گاوصندوق آسیب نرسانیم. در مورد اعتیاد نیز همینطور است درمان اعتیاد یک قفل داشت و یک کلید میخواست، سالها تصور میکردند که کلید اعتیاد را دارند اما نداشتند؛ زیرا کلید درمان اعتیاد مانند این است که یک فرد مصرفکننده که درمان شده، در یک انبار مواد مخدر بخوابد و خوابش ببرد. در زندگی انواع مشکلات را داریم باید به دنبال کلید باشیم تا بتوانیم آن را حل کنیم و به این مسئله توجه کنیم که گاهی خودمان با دست خودمان قفل میسازیم؛ اما باید به مرحلهای برسیم که تبدیل به کلیدساز شده و برای موضوعات و مشکلات متعدد کلیدهای مربوطه را بسازیم.
ما میتوانیم انسانها را به دو گروه تقسیم کنیم؛ گروهی که قانون وادی هفتم را در زندگی و کارهای خودشان بهکار میبرند و گروهی که اصلاً به وادی هفتم توجهی نمیکنند. بیاییم با کمی تفکر نگاه کنیم که ما در کدامین گروه قرار داریم؟ اولین گروه کمخردان هستند؛ نشانه کسانی که در این گروه قرار دارند این است که آنها همیشه و اول حرف میزنند، بعد فکر میکنند و همیشه فکر میکنند که بهترین راه کوتاهترین و ارزانترین راه است، آنها اول بدون تفکر و بررسی کاری را انجام میدهند و سپس وقتی که به مشکل برخورد کردند به دنبال بررسی و راه حل میگردند بنابراین همیشه در حال ایجاد مشکل برای خود و دیگران هستند و همیشه در حال معذرتخواهی از دیگران هستند گروه دوم خردمندان هستند؛ نشانه کسانی که در این گروه خردمندان قرار دارند این است که آنها همیشه قبل از لب گشودن برای سخن گفتن اول فکر میکند و چون میدانند که سخن گفتن خود نوعی تعیین مسیر است و یا برای انجام کار، ابتدا با تفکر تمامی اوضاع و شرایط آنها را از تمامی جهات بررسی میکنند و سود و زیان انجام کار را مورد ارزیابی قرار میدهند تا صراط مستقیم را پیدا کنند و بعد اقدام به عمل مینماید، آنها میدانند که بهترین و ماندگارترین گنج، گنج درون خود است، پس افراد خردمند برای یافتن هر راهی اول تفکر و بررسی میکنند تا صراط مستقیم را پیدا کنند. انسان کمخرد از کوچکترین و کماهمیتترین موضوعات، بدترین بحران را ایجاد و زندگی خود و اطرافیان را دچار آسیب و تنش میکند؛ اما انسان خردمند در همه حال وضعیت مناسب را در نظر میگیرد و بانهایت توجه نسبت به جزئیات زندگی خود عکسالعمل نشان میدهد و گاهی نیز با عکسالعمل نشان ندادن به مسائل پیرامونش آگاه است که چگونه عمل کند. این دسته از افراد هر عملی را در شرایط مطلوب انجام میدهند، با امید به اینکه در هر کاری بهترین تصمیمات را در پرتو تعقل و تأمل گرفته و در زمره خردمندان قرار بگیرند. ما اعضاء کنگره بایستی با اصولی که در این مسیر آموزش میبینیم، درستترین حرکتها را در مناسبترین زمان انجام دهیم و آموزشها را به مرحله عمل درآوریم.
راه مستقیم راهی است که انسان را به مقصد راستین میرساند؛ البته یافتن راه و یا پیدا کردن صراط مستقیم بااهمیت است؛ ولی رسیدن به مقصود و یا هدف با وضعیت مناسب هم قابل توجه میباشد. در سیدی «راه مستقیم» آمده؛ صراط مستقیم، کوتاهترین راه میان دو نقطه که ما را به مقصد و خواستهمان میرساند، گاهی اوقات فکر میکنیم اگر بعضی از راهها را میانبر بزنیم راحتتر و یا زودتر به نتیجه میرسیم که این اشتباهی بیش نیست مانند روشهایی که برای ترک اعتیاد وجود دارد، مسیر کوتاه است؛ اما فرد از آن راه به نتیجه مطلوبی نمیرسد. مبدأ صراط مستقیم همین جایی است که ما هستیم و مقصدش بهشت است و هدف آن قرار گرفتن در آرامش، آسایش، نعمت و سایر ویژگیهایی که در بهشت وجود دارد میباشد. برای ورود به صراط مستقیم باید بدانیم مبدأ کجاست؛ یعنی در چه نقطهای قرار داریم؟ آنانی که در مسیر زندگی هستند باید بدانند که در صراط مستقیم بودن کار آسانی نیست.
حقیقت با قوانین هستی همسو است، آنچه بوده، هست و خواهد بود؛ مثل راستگویی، قوانین علم، راستی و درستی و اما تعریف دیگر؛ حقیقت آنچه به نفع من باشد و در این مورد هر چه که خواسته من را برآورده کند و با تعریف من همخوانی داشته باشد یک تفکر ناب میشود، در غیر این صورت تفکر غلط است. در سیدی «حقیقت» آمده؛ گاهی اوقات انسان فکر میکند حقیقت آن چیزی است که به نفع اوست، انسان گاهی از حقیقت به نفع منافع خودش تعریفی میکند، سپس برای آن لباسی میدوزد که همه در جهت منافع خودش است و هر تفکری که به این لباس آسیب بزند غلط است. اگر خواستههای انسان معقول باشد مشکلی بهوجود نمیآید، خواستههای معقول یعنی نیازهای واقعی و با انسانهای دیگر در تضاد نیست زمانی که خواستهها نامعقول میشود مشکل بهوجود میآید، وقتی که خواستهاش انجام شد لذت میبرد و انرژی میگیرد برای همین انسان فکر میکند آن چیزی که خواستهاش را برآورده میکند حقیقت است.انسان برای رسیدن به حقیقت باید آگاهی خود را بالا ببرد وقتی آموزش میبینیم، کلید را بهدست میآوریم؛ اما استفاده از کلید نیاز به معرفت دارد باید بدانیم با کلید چه دری را باز کنیم، چه دری را نباید باز کنیم، باز کردن با کلید نیاز به دانایی و زمان خاص خودش را دارد. دانش کلید معرفت است؛ یعنی کلید را به او دادند و با آن کلید شروع به باز کردن درب میکند، اینکه چه دری را باز کنیم خیلی مهم است، نباید هر دری را باز کنیم، ممکن است کلید دری را داشته باشیم؛ ولی آن در نباید باز شود، آن شناخت و آگاهی است که کمک میکند من کدام در را باز کنم. جهانبینی درست این است که ما یک علمی را یاد گرفتهایم و میخواهیم آن را به دیگران بیاموزیم و برای این کار باید راه درست آن را انتخاب کنیم. ما نباید با داشتن دانش، علم و یادگیری جهانبینی نزدیکان را از خودمان دور کنیم، این فرآیند شاید برای همه اتفاق افتاده باشد. کسی که حقیقت را انتخاب میکند معمولاً فردی است که تلاش، زحمت و سختی را در زندگی خودش متحمل شده است، او هم رنج را میشناسد و هم نقطه تحمل دارد. ممکن است کسی هیچ تلاشی نکند؛ ولی نتیجه بگیرد اینجاست که خرافات به کمک او میآیند و به انسان قدرت و نیرو میدهند تا به نتیجهای که میخواهد دست پیدا کند.
وقتی که میخواهیم راه را پیدا کنیم به وادی هفتم میرویم؛ تمام موجودات هستی باید از یک قانون پیروی کنند و این قانون که در هستی جاری است چرخش آسمانی است؛ یعنی اگر گندم بکاری گندم درو میکنی و اگر دروغ و بدی بکاری همان را برداشت میکنی. در سیدی «گردش آسمانی» آمده؛ وجود انسان همانند کشتی است که برای سفر بسیار طولانی برنامهریزی شده است، اگر رودخانهها خلاف مسیر حرکت کنند و اگر اقیانوسها محو شوند، هرگز خداوند نمیخواهد انسانهای درستکردار به ویرانی برسند، انسانهایی که سختی کشیدهاند مقاوم هستند. هرگاه در مسیر صراط مستقیم باشیم با خواست و گردش آسمانی همگام خواهیم شد، اگر در خلاف مسیر امواج دریا حرکت کنیم، امواج ما را نابود میکنند و اگر در مسیر امواج حرکت کنیم، امواج انرژی خوب به ما میدهند و ما را به آرامش میرسانند. هر چه در صراط مستقیم حرکت کنیم بهتر میتوانیم دشواریهای زندگی را مدیریت کنیم و علم بیشتری را میتوانیم دریافت کنیم.
کنگره۶۰ راه اصولی درمان قطعی اعتیاد را یافته است و کسانی که خواهان رهایی و درمان هستند با این راه میتوانند به درمان قطعی اعتیاد برسند و دفتر اعتیاد را برای همیشه در زندگی خود ببندند. کنگره ۶۰ پیشرفتهترین متد درمان اعتیاد را به جهانیان عرضه کرده است. تاکنون و قبل از کشف این روش در تمام دنیا سابقه نداشته است که فردی پس از سالها مصرف مواد مخدر بتواند اعتیاد خود را درمان کند و پس از قطع مصرف هیچگونه عارضهای و خماری نداشته باشد و هیچگونه میل و یا ولعی نداشته باشد، سابقه نداشته است که مصرفکننده مواد مخدر بتواند اعتیاد خود را درمان کند و پس از درمان از سطحی از تعادل برخوردار باشد که بتواند در سنگینترین رشتههای ورزشی و یا در رشتههای ورزشی که به دقت بالا نیاز دارند حضور مؤثر و موفق داشته باشد. زمانیکه شخص مصرفکننده مواد مخدر با استفاده از متد DST اعتیاد خود را درمان میکند، رمز و راز کشف حقیقت را کشف میکند، تازه متوجه میشود که درمان اعتیاد با آن همه سختی و عظمت که بسان کرکسی خوفناک به زندگی او چنگ انداخته بود اکنون بسان پرندهای کوچک و سفید است که نویدبخش زندگی و رهایی است.
منابع: کتاب ۱۴ وادی برای رسیدن به خود، عشق؛ سخنان آقای مهندس؛ سخنان دیدهبان آقای خدامی
سیدیها: وادی هفتم؛ یافتن راه؛ راه مستقیم؛ قفلساز؛ حقیقت؛ گردش آسمانی؛ کج
نویسنده مقاله: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
80