English Version
This Site Is Available In English

برداشتی که ما در مسیر داریم

برداشتی که ما در مسیر داریم

اولین جلسه از دوره چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی حر به استادی راهنمای محترم مسافر جهانگیر، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه « وادی هفتم و تاثیر آن روی من »و« تولد دهمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر علیرضا» در روز شنبه پانزدهم شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :

سلام دوستان جهانگیر هستم یک مسافر خداوند را شکر می‌کنم که یک بار دیگر فرصت داد تا در کنار شما عزیزان باشم. انشالله که بتوانیم در کنار همدیگر جلسه خوبی داشته باشیم و یک روز به یاد ماندنی را برای علیرضای عزیز به عنوان جشن رهایی ده سالگی به یادگار بگذاریم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که همیشه خودم را وام‌دار این عزیزان می‌دانم تشکر می‌کنم از خدمتگزاران شعبه که این محیط امن را برای ما مهیا کرده‌اند. دستور جلسه امروز دو بخش است وادی هفتم(رمز و راز کشف حقیقت در ۲ چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم) که دستور جلسه هفتگی است و تولد دهمین سال رهایی علیرضای عزیز.

مهم‌ترین اصل در کنگره این است که یک سفر اولی بتواند به راحتی برداشتی از جلسات داشته باشد. اصولاً وقتی که یک مصرف کننده به این فکر می‌افتد که مشکل اعتیاد را در خودش حل کند چقدر تلاش می‌کند و سختی‌های زیادی را تحمل می‌کند ولی نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود و ناامید به کنگره می‌آید. در زندگی هر انسانی دو آیتم مهم وجود دارد یکی آیتم زمان و دیگری آیتم انرژی است وقتی که شخص مصرف کننده که بعد از سال‌ها اعتیاد و اینکه همه روش‌های ترک را امتحان کرده و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است هم، زمان را از دست داده و هم کلی انرژی گذاشته است اینجا وادی هفتم نمود پیدا می‌کند. رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگر آنچه برداشت می‌کنیم. یافتن راه خیلی مهم است ولی از آن هم مهم‌تر آن چیزی است که ما در مسیر آموزش می‌بینیم حالا خوشبختانه راه توسط آقای مهندس پیدا شده است ولی رمز آن این است که باید گوش به فرمان باشیم اگر گوش به فرمان بودیم و از آموزش‌های کنگره و راهنما استفاده کنیم حتما به درمان و تعادل که هدف کنگره است می‌رسیم پس این وادی‌ها را باید جدی بگیریم و وقتی که به وادی هفتم رسیدیم باید شش وادی قبل را بلد باشید. ولی بنظر من مهم‌ترین قسمت وادی هفتم برداشتی است که ما در مسیر داریم.

قسمت دوم دستور جلسه درباره تولد علیرضای عزیز است اگر در کنگره مسیر درمان و خدمت را با هم طی کنیم نماد علیرضا می‌شویم، امروز تولد دهمین سال رهایی علیرضا است و همگی دوستان قدیمی از بیوگرافی ایشان آشنا هستند ولی بچه‌های جدید فکر می‌کنند که علیرضا پاستوریزه و پاک بوده است معمولا یک مسافر که به کنگره راه پیدا می‌کند از ته اعماق جهنم آمده است ولی در کنگره تصفیه و پاک می‌شود. تمام بچه‌های سفر دومی این مسیر را طی کرده‌اند. علیرضا هم مستثنی از این قضیه نیست.

علیرضا جایگاه‌های خدمتی‌ زیادی را تجربه است. نشریات، اوتی، مرزبانی، جایگاه راهنمایی و ایجنتی را تجربه کرده است و جالب اینجاست که در هر جایگاه خدمتی که بوده، حاصل و نتیجه کارش عالی بوده و من به شخصه می‌توانم علیرضا را به عنوان یک الگو به بقیه معرفی کنم. علیرضا در سفر اول خدمت اقای فیض‌آبادی بوده و بعد در سفر دوم وارد لژیون من شد. ورود علیرضا به لژیون من باعث خیر و برکت برای لژیون بود. چون علیرضا به قدری شعور بالایی داشت که بقیه بچه‌ها را هم راهی مسیر می‌کرد و بسیار تاثیرگذار بود و کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کرد. برای علیرضای عزیز آرزوی سلامتی دارم و انشاالله همیشه موفق باشد. انشاالله اگر عمری باقی باشد تولد پنجاه سالگی علیرضا را جشن بگیریم. همسفر علیرضا هم خیلی در این مسیر تاثیرگذار بوده است. امروز را به همسفر ایشان تبریک می‌گویم. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

مشارکت راهنمای محترم مسافر علیرضا :

سلام دوستان علیرضا هستم مسافر
آخرین آنتی‌ایکس مصرفی انواع مواد مخدر
مدت سفر : ۱۲ ماه
نام راهنما : جناب آقای جهانگیر مصدقی
رهایی از بند مواد : ۱۰ سال و ۴ ماه

و در ادامه سفر سیگار داشتم
مدت سفر : ۱۰ ماه
نام راهنما : جناب آقای مجید مغانی
رهایی از بند سیگار : ۹ سال و ۶ ماه

با قدردانی از خداوند بزرگ و آقای مهندس که شرایط را فراهم کردند از راهنمای عزیزم آقای فیض‌آبادی و آقا جهانگیر تشکر می‌کنم که من را در این مسیر یاری دادند تشکر می‌کنم از تمام دوستانی که در این مسیر به من کمک کردند و در زندگی من اثر مثبت داشتند اگر من بخواهم درباره مصرف کننده شدن خودم برای شما بگویم یک اصل مهم در این مسئله، بسیار مهم است و اینکه در سن پائین با مواد آشنا شدن از روی ناآگاهی است من در سن پانزده سالگی با مواد آشنا شدم و در آن زمان بسیار از آن لذت می‌بردم تا روزی که صاحب کسب و کار شدم و ازدواج کردم روزی که من ورشکسته مالی شدم روز سقوط من بود. بعد از آن بهترین مونس من مواد بود و وقتی با آن وقتم را می‌گذراندم خیلی آرامش داشتم ولی این اوضاع زیاد طول نمی‌کشید و چند ساعت بعد از مصرف دوباره حالم بدتر از قبل می‌شد و مواد چشم‌های من را می‌بست که سقوط کردن خودم را نبینم و حال بد خودم را گردن همسفرم می‌انداختم.

مدتها گذشت تا روزی که من با کنگره آشنا شدم چون من فقط از خدا می‌خواستم که من را از این حال نجات دهد و از آنجا که وعده خداوند صادق است کنگره را بر سر راه من گذاشت و خدا را شکر می‌گویم نور خورشیدی مثل جناب مهندس دژاکام را بر زندگی من تاباند و من شروع به سفر در کنگره کردم و متوجه شدم که چقدر انسان‌های خوب در کنگره زیاد هستند و چقدر اینجا مکان امنی است ذره ذره حال خوب وارد زندگی مشترک من و همسفر من شد و با حضور همسفرم به کنگره و آموزش‌های ناب کنگره مسیر زندگی من تغییر کرد و سعی کردیم تا جایی که برای ما امکان‌پذیر است در کنگره بمانیم و خدمتگزار باشیم. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما تشکر می‌کنم.

مشارکت راهنمای محترم همسفر زهرا :
سلام دوستان زهرا هستم راهنمای یک همسفر، خداوند را شاکرم که توانستم دوباره در این جایگاه قرار بگیرم و در جشن دهمین سال رهایی آقای علیرضا حضور داشته باشم. به جناب مهندس و خانواده ایشان و همچنین به راهنمای محترم آقای جهانگیر و راهنمایانی که برای خانم منصوره عزیز زحمت کشیدند تبریک می‌گویم. دستور جلسه امروز وادی هفتم است که کشف رمز و راز حقیقت در دو چیز است، اول یافتن راه و دوم آنچه ما برداشت می‌نمائیم. این دستور جلسه به ما این زوج عزیز را نشان می‌دهد و از مسیری که عبور کردند برداشت‌های خیلی ارزشمندی داشتند. علاوه بر تربیت فرزندانشان، در کنار هم امروز خیلی آرامش دارند. که چطور با آموزش‌های کنگره ۶۰ توانسته‌اند به آرامش برسند؟ با خدمتگزار بودن. خدمتگزاری ایجنت و خدمتگزاری مرزبانی. که از مهم‌ترین جایگاه‌های خدمت‌های کنگره ۶۰ می‌باشد.تبریک می‌گویم به این عزیزان که نماد عشق هستند برای بسیاری از مسافران و همسفران. از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید ممنونم.

مشارکت مرزبان محترم همسفر منصوره :
در این خاک، در این خاک به جز مزرعه پاک، به جز مهر، به جز عشق دگر بذر نکاریم
سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر، خداوند بزرگ را شکرگزار هستم که امروز در جمع شما عزیزان هستم. من هم به نوبه خودم تشکر می‌کنم از تمام کسانی که در این سال‌ها کنار ما بوده‌اند تا ما امروز به این حال خوش برسیم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم و بی‌نهایت از ایشان قدردانی می‌کنم که مسیر و راه کنگره را به ما نشان دادند. از راهنمای محترم آقای فیض‌آبادی تشکر می‌کنم انشالله هر کجا که هستند سلامت باشند. از آقای جهانگیر مصدقی تشکر می‌کنم که به ما مسیر درست زندگی کردن را آموختند و با انرژی و حمایت ایشان امروز ما اینجا هستیم، انشالله همیشه سایه ایشان مستدام باشد. زندگی من دو بخش دارد یکی قبل از کنگره و دیگری بعد از کنگره است. قبل از کنگره خیلی زندگی سختی داشتم. چون زندگی با فرد مصرف کننده خیلی سخت است و علیرضا اصلا قبول نمی‌کرد که مصرف کننده است. ولی من از روزی که مطمئن شدم علیرضا به کنگره می‌آید لوگوی کنکره ۶۰ را سرچ کردم. حالم خیلی بد بود تا روزی که خودم هم به این جمع پیوستم و خدا را شکر می‌کنم که امروز به واسطه مصرف مواد مسافرم مسیر زندگی‌ام به کنگره وصل شد.

انشاالله که آقای فیض‌آبادی هر کجا که هستند سلامت باشند. با آموزش‌ها و حمایت‌های این عزیزان (خانم زهرا عبدی، اقای عبدالله ملکی، اقای خسرو باباخانی، اقای منوچهر اسلامی) بنده امروز در اینجا هستم. تقریبا اوایل یکی دو ماه از کنگره دور شدم ولی مجدد با حمایت و همدلی خانم زهرا و اقای فیض‌آبادی دوباره برگشتم و معجزه کنگره را دیدم.تسلیم نشدم و ادامه دادم.این‌ها همه و همه بخاطر آموزش‌ها و حمایت‌های راهنمایان خوبم بود. انشاالله همه عزیزان که در مسیر درمان هستند، هرگز امیدشان را از دست ندهند و ایمان داشته باشند که قطعا رهایی و حال خوب ممکن است. از خانم سمیرا راهنمای اولم، خانم زهرا محقق و خانم فاطمه بیرانوند صمیمانه تشکر می‌کنم. این عزیزان با تجربه که دانش در اختیار من قرار دادند، کمکم کردند که ایمان داشته باشم و باور کنم که روزی میتوانم خودم را در این جایگاه‌ها ببینم. از خانم الهام، ایجنت دوره قبل شعبه خیلی تشکر می‌کنم. از خانم ظریفه ایجنت فعلی شعبه تشکر می‌کنم. خیر مقدم عرض می‌کنم خدمت خانم بابایی عزیز و خانم لیلا عزیز. خیلی ممنون که حضور داشتید و جشن را پر رنگ کردید. از علیرضا ممنونم که خیلی محکم قدم برداشت و سفرش را ادامه داد که الان در این جایگاه ایشان را می‌بینم. از ایجنت گروه مسافران و مرزبانان محترم تشکر می‌کنم که این عزیزان با عشق و با نظم خدمت می‌کنند.آرزوی سلامتی خواستار قلبی من برای شما عزیزان است. ممنون از اینکه به صحبت‌های گوش کردید

رهایی مسافر نوروز رهجوی راهنمای محترم مسافر حسین(از بند مواد)

رهایی مسافر میلاد رهجوی راهنمای محترم مسافر مرتضی(از بند مواد)

رهایی مسافر محمد رهجوی راهنمای محترم مسافر احمد(از بند مواد)

تایپ : مسافر حسین
ویراستاری : مسافر مهدی
عکس/بارگزاری : مسافر سعید
مرزبان کشیک : مسافر مرتضی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .