English Version
This Site Is Available In English

فرد با فرمانبرداری، تاریکی را در درون خود سلب می‌کند

 فرد با فرمانبرداری، تاریکی را در درون خود سلب می‌کند

چهاردهمین جلسه از دور چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر سیامک با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز پنج‌شنبه  ۱۳ شهریور‌ماه ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛
دستور جلسه این هفته《 از فرمانبرداری تا فرماندهی 》می‌باشد. هر دستور جلسه از ویژگی‌ها و اهمیت بالایی برخوردار است و هر دستور جلسه خاصیتی دارد که برای یک سفر اولی و سفر دومی یک کاری انجام می‌دهد و کلیدی را به‌دست ما می‌دهد که آن، کلید رهایی و آزادی از بندها است. در این هفته سی‌دی (هدف ما ) را در لژیون کار کردیم که یک پیام بسیار زیبایی در سی‌دی وجود دارد که می‌گوید: چون اجسام تابع یکدیگرند چرخش ادامه دارد، هدف ما این است که یکی از اجسام را از حرکت دوار خود متوجه نیروی گریز از مرکز کنیم تا به گذشته بلوکه شده‌ی خود برگردد، برای تکامل خود جهت جذب آماده شوند و این امکان ندارد مگر از توان طبیعت کار اجسامی در بردارد. چیزی که من از این سی‌دی برداشت کردم این بود که انسان‌ها همه یک‌سری چرخش و یک‌سری رفت و برگشت‌هایی را انجام می‌دهند و اگر بخواهند از این چرخش و حرکت دوار خارج شوند باید از یک سری تابعیت‌ها خارج شوند، ما تابع یک‌سری اجسام، مواد، افکار منفی و ..‌. هستیم و این تابعیت مادیات و افکار منفی اجازه این‌که از نیروی گریز از مرکز خارج شویم را نمی‌دهد و نیروی گریز از مرکز همان راه صراط مستقیم است. کنگره‌۶۰ این را به ما یادآوری می‌کند که به گذشته خود برگردیم.
ما باید خوشحال باشیم زیرا در مکانی قرار داریم که آن گذشته بلوکه شده ما یعنی آن هدفی که برای آن خلق شده‌ایم که همان هدف آفرینش است را به ما یاد می‌دهد و یاد می‌دهد که زندگی واقعا آن چیزی نیست که ما تابع آن هستیم و چیزهایی نیست که به آن فکر می‌کنیم و حقیقت در جای دیگری است. برای این‌که به ما بگوید این حقیقت و راهی که می‌رویم، در کجا قرار دارد، برای ما یک معلمی می‌فرستد. در ادامه می‌گوید به یکی از این انسان‌ها که در حرکت دوار قرار دارند یک ضربه وارد می‌کنیم تا از حرکت دوار خارج شوند و آن یک نفر می‌تواند آقای مهندس، یک راهنما و یا یک مرزبان باشد که از حرکت خود در حول افکار منفی و یا اعتیاد توانسته‌اند جدا  شوند. اجسام تابع یکدیگرند و یک راهنما و لژیون آن تابع یکدیگر هستند، کنگره۶۰ نیز تابع آقای مهندس است، شعبه تابع ایجنت و مرزبان خودش است و زمانی که این اتفاق می‌افتد و آن یک نفر خارج می‌شود و چون همه نسبت به یکدیگر تابعیت دارند همه می‌توانند از آن مرکزیت و حرکت دوار خارج شوند. حقیقت این است ما به مکانی آمده‌ایم که به ما معلم داده‌اند و معلم داشتن در این هستی یک نعمت خیلی خیلی بزرگی می‌باشد. در سی‌دی می‌خواهم بدانم می‌گوید خیلی‌ها دوست دارند در این هستی بدانند و بفهمند ولی نمی‌فهمند و آن‌قدر می‌گذرد که به جایی می‌رسد که فرد می‌میرد اگر در زمانی که زنده هستیم متوجه نباشیم برای چه امر و خواسته‌ای آمده‌ایم آن موقع تابع و فرمانبردا معلم خود نمی‌شویم. اصلا چرا باید فرمانبرداری کنیم و چرا ما که یک سری دانش داریم خود را در اختیار دانش راهنما قرار دهیم؟ آیا ما عقل و قدرت تفکر نداریم؟ کنگره‌ می‌گوید شما عقل دارید اما عقل شما فرمانده نیست و فرمانده شما مواد مخدر، افکار منفی، کینه، غیبت و... است و تا زمانی که این موارد فرمانده باشند اجازه این‌که به فرمان عقل برسید را به شما نمی‌دهد  می‌گوید خودت را تحت یک موضوع خاص در اختیار یک سیستمی مافوق سیستم خود بگذار یعنی کسی که راهنما است. در این امر راهنما کسی است که این مسیر را رفته است و تاریکی‌ها و بایدها و نبایدهای مسیر را می‌شناسد و ما باید فرمانبردار راهنما باشیم.
حال فرمانبرداری چه خاصیتی برای یک رهجو دارد؟ زمانی که یک رهجو خود را در اختیار سیستم مافوق خود قرار می‌دهد و در سی‌دی معلم استاد امین می‌فرمایند که تحت‌الامر، تحت‌الحمایت است یعنی کسی که در صور آشکار خود امر و فرمان کسی را اجرا می‌کند در صور پنهان از او حمایت می‌شود و این حمایت، حمایتی است که سیستم از فرد در حال حرکت انجام می‌دهد. مصداق آیه‌ای که می‌گوید: اَللهُ وَلیُ الذینَ آمَنو، خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند و این ایمان آوردن فقط به گفتن نیست. در سوره حجرات نیز می‌گوید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید و نه اسلام آورده‌اید. ایمان به عمل است نه فقط به گفتن.
فرد با فرمانبرداری، تاریکی را در درون خود سلب می‌کند و زمانی که تاریکی سلب شد دریچه القائات منفی شخص بسته می‌شود و کسی که در طول سفر مرتب شکایت و شکوه می‌کند تحت نظر و فرمان مافوق خود نیست و زمانی که تحت فرمان نباشد مرتب القائات منفی به سراغ او می‌آید. زمانی که القائات منفی به سراغ فرد آمد، غیبت، پنهان کاری و سایر ضدارزش‌ها به دنبال آن نیز خواهد آمد.  کسی واقعا فرمانبرداری محض و بدون چون و چرا انجام می‌دهد که ایمان بیاورد و در سی‌دی وظایف رهجو می‌گوید اولین خاصیتی که یک رهجو باید داشته باشد این است که ایمان داشته باشد؛ ایمان به سیستم، روش DST، راهنما و این‌که در مسیری قرار دارم که این مسیر مرا با وضعیت مناسب به مقصد می‌رساند. پایه‌ی ایمان تفکر سالم است و کسانی واقعا ایمان می‌آورند که با یک تفکر سالم این مسیر را انتخاب کرده باشند. در کلام‌الله نیز می‌گوید: فَبَشِر عِبادَ الَّذین یَستَمِعونَ القول و یَتَّبِعُونَ اَحسَنَه؛  بشارت  می‌دهد به کسانی که راه‌ها و روش‌های مختلف را می‌بینند و از بین آن‌ها بهترین راه را انتخاب می‌کنند. کسی واقعا به کنگره۶۰ ایمان می‌آورد که تمام راه‌های مختلف در مورد درمان اعتیاد را می‌داند و با حقیقت راه‌های مختلف که ممکن است چه آسیب‌های به فرد وارد کند آشنایی کامل دارد و درد دیده است و این درد می‌تواند نقطه تفکر را در شخص بیدار کند.

نگارنده و ویراستار: مسافر مسعود
تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران و همسفران نمایندگی بروجن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .