English Version
This Site Is Available In English

کشف حقیقت با قدم در صراط مستقیم

کشف حقیقت با قدم در صراط مستقیم

 جلسه چهارم از دور ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوندبا استادی‌ راهنما امیر و نگهبانی مسافراله یار و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه ((وادی هفتم و تاثیر آن روی من))در تاریخ 15 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
خدارا شاکرم که توفیق شد در شعبه دماوند حضور داشته باشم درمورد دستور جلسه وادی هفتم و تاثیر آن بر روی من، مقداری در مورد تجربه خود صحبت میکنم . در صورت مسئله وادی هفتم میگوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است پیدا کردن راه و آنچه ما برداشت میکنیم تمامی دستور جلسه ها و وادی ها فرمولی هستند که به کیفیت زندگی می پردازند. با انسانیت زندگی کردن احتیاج به فرمولی دارد که در وادی های اول تا ششم هم به آن اشاره میکند. وادی اول به تفکر اشاره میکند و وادی دوم و سوم ایمان به خود را تاکید می کند و مسئولیت کارهای خود را بپذیر تا در نهایت به  وادی هفتم می رسیم که تمامی این وادی ها پیوسته به هم و فرمول راه می باشند. در تمام مسائل زندگی انسان احتیاج به رمز و راز و فرمول دارند چه در مسائل اجتماعی، چه مسائل خانوادگی و چه در مسئله اعتیاد و این احتیاج به آموزش و آگاهی دارد.
اگر بخواهم درک بیشتری از مفاهیم این وادی ها داشته باشم اول باید رمز و راز آن را بدانم .در وادی هفتم سخن از یافتن راه است که به نظر و تجربه من تاریکتر از گم کردن مسیر راه در تمام وجوح زندگی وجود ندارد ضمن این که  در صورت گم کردن راه به هیچ نتیجه ای نمیرسی و ه جای اینکه ه مرغزار برویم به مسلخ می رویم که در دنیای امروز فراوان می بنیم اشتباهات را خیلی ها مثال می خواهند از کوتاه ترین راه به هدف خود برسند مثال اضافه وزن دارند به عمل جراحی روی می اورند یا در زندگی زناشویی به مشکل می خورند سریع به سراغ طلاق می روند و این برای این است که رمز و راز حقیقت را گم کرده از روز اول که انسان آفریده شد همیشه بر سر دو راهی بود و این به علت اختیاری است که در اختیار انسان گذاشته شده حیوان ها اختیاری از خود ندارند.
در کتاب ادموند هلیا می گوید که خداوند به انسان گفت نزدیک ان رودخانه نشو و انسان سرپیچی کرد و به این سرنوشت دچار شد این قانونی است که در مورد همه مسایل صادق است که اگر می خواهی در هر زمینه ای خوب باشی باید این قانون را اجرا کنی من می خواهم اعتیاد خود را درمان کنم رمزش این است که حضور داشته باشی در لژیون و شعبه و باید این ها را رعایت کنی تا به رمز و راز این موضوع پی ببری و وقتی وارد این باغ شدی می توانی از میوه های آن که صحبت های راهنما و مشارکت و سفر کردن است و وقتی این ها را انجام می دهی یواش یواش به حقیقت درمان اعتیاد می رسی که تعادل می باشد اگر به تعادل نرسیم اتفاقی برای ما نمی افتد.
هر کس در زندگی می خواهد به حقیقت زندگی خود برسد پس برای همه این قوانین وجود دارد و یکسان می باشد اول باید بدانم کجا هستم و به کجا می خواهم بروم  وارد لژیون شدم باید برداشت داشته باشم و اگر اینطور باشد به نتیجه می رسم مگر نه اینکه خیلی ها در بیرون شربت تریاک مصرف می کنند آیا به درمان هم می رسند؟ تمام این مساِل در گرو حس من می باشد اگر من حسم را تذکیه و پالایش کنم در زندگی خود موفق خواهم شد مثال می گوید حسادت چه ربطی به درمان اعتیاد دارد اما شما وقتی کینه و حسادت یا منیت داری اصلا برداشتی از حرف های راهنما نمی توانی بکنی مثال راهنما دارد صحبت می کند قضاوت می کنی و می گویی راهنما ی من چیزی نمی داند و برداشتی هم نخواهی کرد و بعد می گوید من کنگره هم رفتم نتیجه نگرفتم.
در قران هم می گوید اگر هر چیزی می خواهی به سمت من بیا تا  ببینی چگونه نتیجه می گیری این را کسانی که خدمت گذار هستند این وادی را به خوبی می توانند درک کنند شخص می آید از جیب خود هزینه می کند برای کنگره دلیلش این است که به حقیقت موضوع پی برده .استاد می گوید حقیقت چیزی نیست که ما فکر می کنیم مثال من فکر می کنم پول ندهم در کنگره پولم زیاد می شود اما بر عکس می باشد خدا جناب مهندس  و کنگره را حفظ کند که این فرمول ها را در اختیار ما می گذارند تا بتوانیم جزو افراد خردمند باشیم. افراد خردمند کسانی هستند که اول فکر می کنند و بعد صحبت می کنند.با آرزوی بهترین ها برای خوانندگان این مطلب.

در ادامه رهایی مسافر جمشید و مسافر حسین لژیون دوم راهنما محمد رضا

رهایی سیگار مسافر اله یار و مسافر مهدی لژیون دوم راهنما محمد رضا

تنظیم و ارسال:گروه سایت نمایندگی دماوند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .