روی وادی چهاردهم میرویم که مربوط به عشق یا محبت است خوشحال هستم که وادی چهاردهم تمام شد هم وادی چهاردهم هم کل وادیها تمام شدند درست در روز 14 اسفند، وادی چهاردهم به پایان رسید. حجم وادی چهاردهم تقریباً میشود گفت دو برابر وادی سیزدهم است؛ چون الحق پایان وادیها است؛ همچنین جمعبندی وادیها میباشد به جایی رسیده و به نقطهای فرود میآید که عشق و محبت است اگر خوب و با زاویه دید دیگری نگاه کنیم در تمامی ادیان الهی همگی بر مبنا عشق و محبت هستند. ما دینی نداریم که بر مبنا عشق و محبت نباشد و هیچ چیز را نخواستند به انسان تفهیم کنند همه ادیان الهی بهگونهای محبت بودند.
اگر شما کتاب آسمانی خودمان را نگاه کنید قرآن مجید ۱۱۴ سوره دارد که تمام سورهها با بسماللهالرحمنالرحیم شروع میشود یعنی کلام، بیان، حالا به تعبیر فارسیاش بهنام خداوند بخشنده و مهربان میشود این؛ یعنی با بخشندگی و مهربانی؛ یعنی با عشق خداوند بخشنده و مهربان؛ یعنی با اینگونه شروع میشود الان بخواهیم صحبت کنیم میگوییم بسماللهالرحمنالرحیم ما این را میگوییم و رد میشویم؛ ولی به درون این کلام رسوخ نکردیم بعضی اوقات انسانها یک حرفی را میزنند؛ ولی به درون آن پی نمیبرند. یک روستایی بود شبها که میشد وارد طویله میشد به گاوش آب میداد، علف میداد، چک میکرد یک شب توی طویله رفته بود و یک مقدار علف و آب برای گاوش ریخت؛ اما قبلاً یک شیر آمده بود و گاو را خورده بود آن شیر جای گاو نشسته بود با کمال خونسردی علفها و آب را گذاشت و بیرون آمد فردا صبح که میرود و میبیند ای داد بیداد همه جا خون و خونریزی شده گاوش افتاده و میفهمد که دیشب شیری بوده که جلویش علف و آب گذاشته است.
بعضی وقتها کلمات یا مفهوم کلمات مثل این میماند خیال میکنیم چیز سبکی است؛ اما اگر بدانیم پشت این قضیه چه نقاب و چه حجابی نهفته است، آن وقت انسان ممکن است زهر ترک شود؛ بنابراین ما نمیدانیم پشت این بسماللهالرحمنالرحیم، خداوند بخشنده مهربان که میگوییم چه چیزهایی وجود دارد اگر بدانیم چه وجود دارد همانجا به قول امروزیها ممکن است کپ کنیم؛ ولی نه همینطور میگوییم، رد میشویم و میرویم. وادی چهاردهم با پیام محبت آغاز میگردد؛ چون به اعتقاد من، بزرگان، توحید و یگانگی؛ همچنین رسیدن به آن مرحله را بهصورت تعابیر متعدد و مختلف بیان کردند و یکی از آن تعابیر، وادی عشق و محبت است اگر به مرحله خودش برسد، مصادف با همان معانی خودش است که توحید و یگانگی میباشد.
آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است میگوید: آنچه وجود دارد، آنچه قابل ارزش است، آنچه قابل باور است و میتوانیم روی آن حساب کنیم، محبت است، آنچه نیست، ظروف تهی است. ظروف تهی؛ یعنی هیچ چیزی ندارند و خالی هستند اینجا ظروف به معنی انسانها گرفته میشود انسانهایی که درون آنها محبت وجود نداشته گویی هیچ چیزی نیست انسانی که همه چیز داشته باشه از جمله پول، سرمایه، علم؛ ولی این یک قلم را نداشته باشد مثل ظرف خالی است بعد اینجا میگوید چیزی که من دارم میگویم کلام من نیست.
راوی میگوید: که این کلام، کلام من نیست یک موقع یک حرفی را بقال دارد میزند یک ارزشی دارد یک موقع یک استاد دانشگاه در یک مورد خاص مثلاً فیزیک حرف میزند یک ارزش دیگری دارد موقعی یک حرف را بقال میزند یک مفهوم دارد یک کارگر میزند یک مفهوم دیگری دارد؛ همچنین یک نفر که دیپلم دارد وقتی این حرف را میزند یک مفهوم دیگری دارد یک دکترای فیزیک مثل انیشتین اینها با هم متفاوت هستند این گوینده میگوید: اینها را که من میگویم کلام من نیست من نمیگویم آنچه باور است، محبت است آنچه نیست، ظروف تهی است مثلاً من بهعنوان شخص چندان اهمیتی ندارم، ارزشی ندارم میگوید این کلام فردی در بیکران هستی است این کلام از فردی است که در کل هستی فرمانروایی میکند یا بهعبارت دیگر میتوامد این مفهوم را برساند که یک کلام، کلام چی است مثل خداوند میماند از زبان او دارم سخن میگویم یا فردی که خیلی خیلی قدرتمند و باارزش است این فردی که در بیکران هستی است و این باورش کار هر کسی نیست هر کسی نمیتواند این کار را کند مگر معنای آن بداند که آن چیست مگر معنا را بداند، مفهوم را بداند و بداند آن شخص کیست یا این سیستم چیست. ارابهها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین میگذرد، نیازمند است.
منبع: سیدی وادی چهاردهم
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
33