وادیهای کنگره بهترین ابزار برای زیستن را در اختیار ما قرار میدهند. آنها درواقع سرنخی برای باز کردن گرههای وجودی دست ما میدهند و نقش شگرفی در تغییر نگرش و جهانبینی ما دارند. درواقع این وادیها هستند که مکانیزم انسان را مشخص میکنند و هرچه پیش میرویم شناخت عمیقتر نسبت به خود و دنیای درونمان پیدا میکنیم تا به صلح و آرامش که پس از آن دریافت کردیم برسیم. تمام وادیها مجموعههایی هستند که افکار و خواستهها را شکل میدهند.
تاکنون 6 وادی را پشت سر گذاشتهایم که ۴ وادی اول روی مسئله تفکر و درست اندیشیدن و به هر چیزی فکر نکردن تمرکز میکند و یاد میگیریم از هیچ کس، هیچ انتظاری نداشته باشیم و تنها انتظار باید از خودمان باشد و این را بدانیم که انسان چیزی نیست؛ مگر سعی و تلاش خودش که در تلاطمها و مشکلات زندگی باید حرکت و تلاش کند و این را بداند که در سکون هیچ اتفاقی نمیافتد، نتیجه سکون فرورفتن در اعماق تاریکی است.
باید دانستهها و تفکرات را از قوه به فعل دربیاورد و این کار امکانپذیر نیست؛ مگر اینکه فرماندهی عقل را به رسمیت بشناسید که همه اینها برمیگردد به دانایی و حس انسان، هر چه حس بیشتر پالایششده باشد عملکرد عقل هم بهتر است میتواند تصمیم و مسیر درست را انتخاب کند. همانطور که در عنوان وادی هفتم هم میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن را و دیگری آنچه برداشت مینماییم. در اینجا ما با چند واژه برخورد میکنیم (رمز، راز، کشف، حقیقت)
راز: مطلب پوشیده و پنهانشده، رمز: مطلب یا امر غیر مفهوم که برای هر مسئله یا هر قفلی ما به کلید نیاز داریم. حقیقت یا حق: هر چیز راست و درست را حقیقت موضوع میگویند. کشف: یعنی آشکار و پیدا کردن. ما در این وادی میخواهیم بدانیم حقیقت چیست؟ درواقع حقیقت یکی از مقولات و مفاهیمی است که همیشه برای انسان سؤالبرانگیز است و خود این واژه ما را به تفکر وامیدارد و در ذهن ما این سؤال را پیش میآورد که تفاوت حقیقت و واقعیت چیست؟ چه کاربردی دارد؟ چگونه آن را بشناسیم؟
درواقع حقیقت راهی است که ما را به هدف میرساند و همیشه هست و خواهد بود؛ مثل خداوند که همیشه هست یا مثل راستی و درستی. یکی دیگر از موضوعاتی که در کنار حقیقت خود را نشان میدهد، واقعیت است. واقعیت چیزی است که در حال حاضر وجود دارد؛ اما نه درگذشته و نه در آینده وجود نخواهد داشت؛ بهعنوانمثال مسئله بیماری اعتیاد که در اکثریت جوامع اروپایی و کل دنیا بهعنوان بیماری لاعلاج، پیشرونده و غیرقابل درمان شناختهشده است؛ درصورتیکه حقیقت اعتیاد چیز دیگری است و آن صورتمسئله اعتیاد است که در کنگره60 رمز و راز آن پیدا شد.
درکنگره و وادی هفتم میگوید: برای رسیدن به حقیقت درمان اعتیاد تنها دانستن کافی نیست ابتدا باید راه درست را پیدا کرد؛ چون اگر در مسیر اشتباه باشیم هر چهقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم به مقصد برسیم؛ پس باید برداشت و درک صحیح از آن راه داشته باشیم؛ چون حتی در مسیر درست اگر برداشت و فهم ما غلط باشد باز هم نتیجهای نخواهیم گرفت؛ پس یافتن راه و حرکت کردن در این راه مسئله خیلی مهمی است.
وقتیکه خداوند انسان را خلق کرد با اختیاری که به انسان داد گفت: مسیر را خود انتخاب کنید؛ پس سرنوشت انسان با توجه به اختیاری که دارد و انتخاب صحیحی که انجام میدهد بستگی دارد و اینجاست که مشخص میشود که اعمال ما در تقدیر ما نقش مهمی دارد. در اثر انتخاب و تفکر غلط همیشه دنبال آسانترین و کوتاهترین راه برای از بین بردن مشکلات ازجمله اعتیاد بودیم.
همین موضوع باعث میشود با شکست مواجه شویم. این موضوع نشان از کمخرد بودن فرد میدهد چراکه قبل از پیدا کردن راه و تعیین مسیر حرکت میکنیم و در اکثر اوقات هم از بیراهه سر درمیآوریم؛ اما اگر یاد بگیریم که با تفکر و بررسی درست میشود بهترین راه که انسان را به مقصد راستین برساند انتخاب کنیم؛ قطعاً در صراط قرار میگیریم که این مقصد میتواند رسیدن به بهشت برین یا رسیدن به یک هدف معقول یا کشف یک حقیقت باشد. امیدوارم همه ما با تفکر درست بتوانیم در زندگی بهترین مسیرها را انتخاب کنیم.
منابع: کتاب عشق، سیدی وادی هفتم
نویسنده: راهنما همسفر سمیه (لژیون پنجم)
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
129