وادی هفتم نیز همچون سایر وادیهای جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰، یکی از قوانین حاکم بر هستی و حیات انسان را بیان میکند. قوانینی که چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی ما حاکم هستند؛ درصورتیکه آنها را بیاموزیم و به کار ببندیم میتوانیم در مسیر پرفرازونشیب زندگی عملکرد مطلوبی داشته و از گذرگاههای دشوار عبور نماییم؛ در غیر این صورت عبور از این مسیرها برای ما امکانپذیر نخواهد بود.
شاید یکی از سختترین گذرگاههایی که یک انسان در طول زندگی خود با آن مواجه میشود گذرگاه درمان اعتیاد است. عبور از این گذرگاه بدون شناخت و بهکارگیری قوانین زندگی امکانپذیر نیست. چنانچه فرد نخواهد این قوانین را بیاموزد، روزگار او را بهاجبار به سمت آموختن سوق خواهد داد تا این مرحله 6 وادی را پشت سر گذاشتهایم؛ وادیهایی که در اعماق اندیشهها و نگرشهای انسان نفوذ کرده، دیدگاههای نادرست و منفی را اصلاح میکنند و زمینه بهرهمندی از جهانبینی سالم و بهدور از افکار اعتیاد گونه و ضد ارزشها را فراهم میسازند.
وادی هفتم چنین بیان میکند: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری برداشت صحیح از آن. مفهوم «حقیقت» همواره پرسشی بنیادین برای انسان بوده است. این واژه بهتنهایی انسان را به تفکر وا میدارد: حقیقت چیست؟ چه تفاوتی میان حقیقت و واقعیت وجود دارد؟ آیا حقیقت در جزئیات نهفته است یا در کلیات؟ و حقیقتِ درمان اعتیاد چگونه تبیین میشود؟
در آغاز وادی هفتم با واژگان «رمز و راز» مواجه میشویم؛ اصطلاحاتی که غالباً در مواقعی به کار میروند که موضوع در عین پیچیدگی، از سادگی خاصی نیز برخوردار است. حقیقت نیز چنین است؛ در عین پیچیدگی، واجد سادگی شگفتانگیزی است. برای نمونه مانیتوری که در حال حاضر در برابر شما قرار دارد، مصداق واقعیت است؛ زیرا در گذشته وجود نداشته و در آینده نیز وجود نخواهد داشت یا ساختمانی که در آن ساکن هستیم ممکن است 50 سال دیگر اثری از آن باقی نماند؛ بنابراین واقعیت امری است وابسته به زمان حال؛ اما حقیقت امری است که همیشه بوده، هست و خواهد بود.
بارزترین نمونه آن ذات پروردگار متعال است. در مرتبهای پایینتر، میتوان به انسان اشاره کرد. نفس انسان پیش از تولد وجود داشته و پس از مرگ نیز باقی خواهد ماند و هیچگاه از میان نخواهد رفت؛ بنابراین انسان نیز حقیقتی ماندگار است. همچنین مفاهیمی چون راستی و درستی از قوانین تغییرناپذیر هستی به شمار میروند؛ قوانینی که پیش از ادراک ما وجود داشته و تا ابد نیز باقی خواهند ماند. قانون ساده ریاضی «4=2+2» نیز ازجمله حقایق جاودانه است.
حقیقت درمان اعتیاد مطالعه کامل وادی هفتم نشان میدهد بسیاری از انسانها باوجود خواست قلبی برای رهایی از دام اعتیاد، به دلیل نیافتن راه اصولی درمان، بارها اقدام به ترک کردهاند؛ اما نتیجهای نگرفتهاند. این تلاشها نهتنها به رهایی منجر نشده بلکه آنها را گرفتارتر ساخته است؛ زیرا هر بار بهسوی مواد مخدر خطرناکتری روی آوردهاند و اعتیادشان تشدید شده است؛ بنابراین نخستین گام در کشف حقیقت یافتن راه صحیح است. جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ توانسته است راه اصولی درمان قطعی اعتیاد را شناسایی نماید. کسانی که خواستار رهایی و درمان هستند با پیمودن این مسیر میتوانند برای همیشه پرونده اعتیاد را در زندگی خود ببندند.
کنگره۶۰ با ارائه روش پیشرفته درمان اعتیاد (DST)، این امکان را فراهم ساخته است. این روش برای افرادی که خواهان درمان واقعی و پایدار هستند و میتوانند نیروهای درونی خویش را بهکار گیرند نتیجهبخش است؛ اما برای کسانی که بی تعهد زندگی میکنند و قصد تفکر و تلاش ندارند یا کسانی که همزمان در پی لذت اعتیاد و لذت رهایی هستند هیچ نتیجهای نخواهد داشت. ازاین رو کنگره۶۰ به مسافران سفر اول توصیه میکند به موضوع جهانبینی اهمیت فراوان دهند، نوشتارها را مطالعه کرده و در مسیر درمان خود به اجرا بگذارند؛ چراکه بدون آن ادامه درمان امکانپذیر نخواهد بود.
تجربه شخصی من از این وادی این است که مسافر من سالها درگیر اعتیاد بود؛ اعتیادی که از پیش از آغاز زندگی مشترکمان شکلگرفته بود. وی در دوران تدریس در بلوچستان، بهاجبار و تهدید اشرار مسلح وادار به مصرف مواد مخدر شد. علاوه بر آن مشکلات خانوادگی نیز سبب شد تا پس از مصرف نخستین بار تریاک احساس کند بخشی از رنجها و ناراحتیهایش تسکین یافته است. از همان زمان به مصرف ادامه داد و گرفتار شد.
در ابتدای زندگی مشترک از موضوع بیاطلاع بودم؛ اما هنگامیکه برای نخستین بار مشاهده کردم که مصرف میکند، رنج فراوانی بردم. بارها و بارها میان ما اختلاف و مشاجره پدید آمد. او مصرف را تفننی میخواند؛ اما در عمل روزبهروز بیشتر درگیر شد. این روند بارها زندگی ما را تا مرز طلاق پیش برد و درگیریهایمان در حضور فرزندان نیز ادامه یافت.
هر بار که اقدام به ترک میکرد به دلیل شرایط جسمی و سن بالا، با مشکلاتی نظیر فلجی پا مواجه میشد. درنهایت من دیگر اصراری به ترک نمیکردم؛ اما همواره از خداوند میخواستم راهی برای رهایی او بگشاید؛ راهی که بدون رنج و درد بتواند این بلا را از زندگی ما دور سازد.
شکر خدا مسیر کنگره۶۰ در زندگی ما قرار گرفت. مسافرم توانست بدون مشکل درمان شود و به رهایی برسد. زندگی ما از تلخی و تخریب نجات یافت و امروز حال خوشمان را مدیون تلاشهای آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان، راهنمای وی مسافر جواد، راهنمای خودم همسفر مهدیه و تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰ هستیم. امید است کنگره۶۰ همواره پایدار و استوار باقی بماند.
منابع: سیدی وادی هفتم، آموزشهای کنگره۶۰
نویسنده: همسفر امالبنین رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
264