عنوان وادی هفتم، رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینماییم. این عنوان من را بر آن داشت که مروری بر وادیهای گذشته کنم، تفکری درست، بجا و هدفمند داشته باشم، حقیقت هستی خود را دریابم، مسئولیت حیات و تکامل خویش را پذیرا باشم، خدا را خالق تمام هستی بدانم نه مشکلاتی که خود، گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه، بر سر راه خویش قرار دادهام. در این مسیر، حرکت کنم و برای رسیدن به اهداف خود، تلاش لازم را داشته باشم، عقل را بشناسم و حکم آن را لازمالاجرا بدانم.
حال میدانم که مشکلات، پلههایی برای بالا رفتن و ارتقای سطح آگاهی من هستند. مشکلات، آموزگار کسب مهارتهای لازم و ضروری زندگیاند؛ مهارتهایی چون صبر، استواری، عشق و باور عمیق و واقعی نسبت به خود و هستی. ندانستههای من آنقدر زیاد هستند که لازم است گاهی خود با قدم گذاشتن در راه درست و حرکت کردن، این رمزها را بیابم و رازهای وجودم را هویدا کنم یا گاهی لازم است در پی حل مسائل زندگی خود و حتی در صورت توانمندی، کمک به اطرافیانم، به رمزها برسم و رازها را از بین هیاهوهای اطرافم روشن سازم.
این امر چگونه امکانپذیر است؟ فقط باید در لحظه زندگی تفکر کنم. با کسب دانایی، سعی کنم مسیرهای بهتری را انتخاب کنم. هر جا حس کردم و دریافتم مسیر پیشرو اشتباه است، هراس به دل راه ندهم و برگردم و قدرتمندتر ادامه دهم و نگرش خود را تغییر دهم یا بستر مناسب فراهم کنم. وقتی راه درست را یافتم، رمز آن مشکل، سختی یا چالش برای من آشکار میشود. با دانستن این رمز، میتوانم قدمهای محکم و استوار بگذارم تا رازها را پیدا کنم؛ راز زیستن و از حیات به شکلی واقعی و قابل لمس بهره بردن، گوهر وجودم را یافتن. چه حسی ارزشمندتر از اینکه من میتوانم بر مسائل فائق بیایم؟ چه انتخابی بهتر از اینکه من انتخاب کردهام در زمره افراد خردمند باشم؟ دریچه نور و آگاهی درونم را از یک روزنه کوچک به یک دریچه بزرگ تغییر دادهام. حال میدانم که هیچ نمیدانم و تشنهام؛ نه برای آب، برای روشنگری و برای دانستن و قدم گذاشتن در راهی که سراسر نور و روشنایی است.
من انسانیت را باور میکنم و با تمام وجودم سعی دارم آن را زندگی کنم. این راز را وقتی کشف میکنم که به رمز آن رسیده باشم؛ گاهی با تفکر خود و گاهی با کمک و یاری دیگرانی که در این راه قدم برداشتهاند. گوارای وجود آنانی که رمزهای ناشناخته را از دل سیاهی مییابند و رازها را از اسرارهایی فاش میکنند که تا دیروز شاید دستنیافتنی بودهاند و امروز در کنگره شاهد آن هستم که چگونه میشود به این رازها رسید. فقط میخواهم در این مسیری که قبلاً هموار شده، محکم قدم بردارم تا من هم شاید در پرتو این نور، به اندازه وسع خود، دریافت داشته باشم.
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
2183