English Version
This Site Is Available In English

باورهایت را عوض کن

باورهایت را عوض کن

دلنوشته‌ای از یک مادر:
من احساس می‌کنم خوشبخت‌ترین انسان روی زمین هستم که با کنگره ۶۰ آشنا شدم؛ روزی تفکرم این بود که آدم معتاد یا همان مصرف‌کننده اصلا نباید روی زمین وجود داشته باشد وقتی دو پسرم مصرف‌کننده شدند گفتم مگر می‌شود من که حتی یک جا سیگاری در خانه نداشتم باورش برایم سخت بود البته ناگفته نماند که من هیچ اطلاعی از رفتار یک مصرف‌کننده نداشتم عصبانیت ،پرخاشگری،تغییر ناگهانی رفتار ،عوض شدن صحبت‌ها در مدت زمان کوتاه و…
می‌دانید فکر می‌کردم جادو شدند. وقتی وارد کنگره ۶۰ شدند تغییر رفتار آن‌ها را دیدم که چقدر آرام شدند. هم اکنون پسرم، دخترم، دامادم همه راهنما هستند باید اعتراف کنم هیچ‌گاه چنین تربیتی را نمی‌توانستم انجام دهم با آموزش‌های کنگره ۶۰ فرزندان من تربیت شدند و من مادر خوشحال هستم و هیچ آرزویی جز این نداشتم.

حالا از خودم بگویم وقتی به پارک می‌آمدم ایستگاه همت پیاده می‌شدم چون طبق طرز تفکر قبلی خودم نمی‌خواستم با مصرف‌کنندگان روبه‌رو شوم انگار هنوز باور نداشتم که خودم دو مصرف‌کننده داشتم تا مدت‌ها نمی‌خواستم با واقعیت روبه‌رو شوم روزی با اصرار بچه‌ها از ایستگاه میرداماد وارد پارک طالقانی شدم
اما با تعجب فراوان! ورزش؟ خانواده‌ها را به چالش کشیده بودند و چقدر سر زنده و شاد! باورم نمی‌شد این‌ها یک روز مصرف‌کننده بودند یک روز پرخاشگر و‌ بی‌مسئولیت بودند ولی الان خوب، شاد و پرانرژی هستند؛ علاقه‌ام به پارک بیشتر شد گویی تلنگری به من زدند. باورهایت را عوض کن!واقعیت را بپذیر. راستی وقتی پذیرفتم احساس سبکی کردم حتی آدم‌های که کنگره‌ای نبودن و در پارک حضور داشتند و نگاهی معنادار به همسفران می‌کردند برایم مهم نبود چون من در حال آموزش بودم و فراتر از آن‌ها تفکر می‌کردم و خداوند را برای همیشه شاکرم که مرا با کنگره ۶۰ آشنا نمود.

نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .