از فرمانبرداری تا فرماندهی

پنجمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی راهنمای محترم مسافر سعید، نگهبانی مسافر ایرج و دبیری مسافر علی با دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی پنجشنبه 13 شهریورماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز از فرمانبرداری تا فرماندهی می باشد، به نظره بنده انسان ذاتا فرماندهی کردن را دوست دارد، برای مثال با نگاهی به دوران دبستان می بینیم که اکثردانش آموزان دوست داشتند که جایگاه مبسری را تجربه کنند یا این که اکثرا دوست داشتیم که کاپیتان تیم ورزشی خود باشیم و رهبری کردن برای انسان ها معمولا دلچسب می باشد، از نشانه هایش هم این می باشد که افراد هرگاه یک ورزشکار ویا یک فرد موفق را می بینند دوست دارند در جایگاه آن شخص باشند و آن کار را انجام بدهند.
مسئله اینجاست که بنده قبل از انجام آن کار باید آموزش هایی را دریافت کنم، در واقع کیفیت فرماندهی هر فردی بستگی به نوع آموزشی دارد که فرد دریافت می کند، بنده زمانی که وارد کنگره60 شدم هیچ آشنایی با درمان و مدل درمان کنگره60 نداشتم و در ادامه متوجه این موضوع شدم که باید مسائلی را رعایت کنم و کارهایی را انجام بدهم، سفر اولی هایی را هم می بینم که سوال می کنند که برای این که یک سفر اولی خوب باشیم چه کارهایی را باید انجام بدهیم؟
رهجویی که فرمانبردار باشد قطعا یک سفر اولی خوب است و سفری با کیفیت را پشت سر خواهد گذاشت و در نهایت فرماندهی جسم خود را در دست خواهد گرفت، نکته اینجاست که فرمانبرداری کردن سخت است، اما کنگره60 مانند خیلی از مسائل دیگر مسئله فرمانبرداری را در زمینه اعتیاد برای افراد ساده سازی و قابل انجامش کرده است، یکی از مراحل ساده سازی این است که راهنما با این که فرمان را برای رهجو صادر می کند همزمان تا جای ممکن به جای رهجو فکر هم می کند، برای بنده به همین شکل بود.
هنگامی که وارد کنگره60 شدم با کلماتی مانند نفس، روح و خیلی از چیزهای دیگر شدم که بنده تا قبل از ورودم به کنگره60 کاملا برداشت دیگری نسبت به این کلمات داشتم، هنگامی که برای اولین بار در کنگره60 با کلمه جهان بینی آشنا شدم با خود گفتم که این کلمات برای من سخت است و قابل فهم نیست و جایی در این جا ندارم، اما زمانی که این مسئله را با راهنمایم در میان گذاشتم به بنده گفتند اصلا نیازی نیست که این کلمات و آموزش ها در همان اول مسیر درک کنی و متوجه بشوی.
فقط ذره ذره تمرین کن و حرف گوش کن باش، نکته بسیار مهمی که در سفر اول وجود دارد این است که من بدانم چه کارهایی را باید در سفر اولم انجام بدهم و چه کارهایی را نباید انجام بدهم، یکی از مثال های طلایی که بنده در کنگره60 یاد گرفته ام این است که چشم 50 درصدش برای دیدن است و 50 درصدش برای ندیدن و همچنین زبان و گوش هم به همین صورت، بنده در زمان مصرفم خیلی سعی داشتم فرماندهی را در جایگاه شغلی یا در جامعه به دست بگیرم.
اما همیشه قبل از انجام هر کاری باید مواد خودرا مصرف می کردم که کمی اعتماد به نفس به دست بیاورم اما مسئله اینجاست که موفق نمیشدم و اعتماد به نفسم به مراطب پایین تر هم می آمد، اما در کنگره60 یاد گرفتم که ذره ذره با فرمانبرداری کردن فرماندهی جسمم را به دست بگیرم و هر روز با اعتماد به نفس بیشتری در جامعه قدم بگذارم.
و مهم ترین مسئله در این دستور جلسه همین است که قبل از هرچیزی فرماندهی جسم خود را در دست بگیریم. از این که به صحبت های بنده توجه کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر پیمان لژیون یکم
تنظیم و ارائه: مرزبان خبری مسافر محمدرضا