بنام قدرت مطلق الله
دلنوشته مسافر ابولفضل رهجوی راهنمای محترم مسافر ابراهیم از لژیون پنجم نمایندگی فردوسی مشهد در مورد دستور جلسه : از فرمانبرداری تافرماندهی
به سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر مدت تخریب هشت سال، با انواع آنتی ایکس، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت 40 روز سفر میکنم به روش دی اس تی، داروی درمان شربت اوتی، به کمک راهنمای توانمندم آقا ابراهیم عزیز از لژیون پنجم شعبه فردوسی مشهد، ورزش در کنگره پیاده روی وشنا، تی دی اس در حال مصرف 3 سی سی.
(4).jpg)
موضوع دستور جلسه : از فرمانبرداری تا فرماندهی این دستور جلسه به من میگوید در رأس امور اولین کار یک رهجو فرمانبردار بودن است تا بتواند یک فرمانده قوی و بادانش از خود بسازد اگر جسم خود را به یک شهر تشبیه کنیم این شهر به یک فرمانده قوی که در صراط مستقیم باشد نیاز دارد و فرمانبرداری این شهر، صور آشکار و پنهان من هستند این فرمانده شهر من هستم که قبل از ورود به کنگره وظیفهام را خوب انجام نمیدادم بنابراین اکثر نقاط شهر در اختیار نیروهای نفسانی بود. صور آشکار و صور پنهان من فرمانبردار بودند ولی فرمانبرداری آنها از دستوراتی بود که فرمانده فرمان اشتباه صادر میکرد اما خدا را شکر این فرمانده باعث نابودی این شهر نشد. حالا من ذرهذره خیلی از چیزها را متوجه میشوم اوایل که وارد کنگره شده بودم درک درستی از این موضوعات و دستور جلسات نداشتم ذرهذره فهمیدم و با آموزشهای که در این مدت کسب کردم این را فهمیدم که تا وقتی فرمانبردار نباشم. فرمانده که هیچ حتی به درمان و رهایی از بند اعتیاد نخواهم رسید پس حتماً باید یک سرباز گوشبهفرمان باشم تا تبدیل به یک فرمانده قوی و بادانش و آگاهی شوم من اگر در این مدت سفر فرمانبردار خوبی باشم یعنی دارم سلسلهمراتب را طی میکنم و همه آموزشهایی که به ما میدهند را خوب یاد بگیرم وکم کمتجربه در وجود من شکل میگیرد و مثلث دانایی ایجاد میشود کسی که میتواند فرمانبردار خوبی باشد که همواره مرتب و منظم باشد و بهموقع در جلسات حضورداشته باشد او باید آموزش ببیند یک سفر اولی در اثر استفاده از مواد مخدر فرماندهی وجود خود را ازدستداده وقتیکه وارد کنگره 60 میشود و آموزشهای لازم را میبیند و کسانی موفق هستند در این راه به رهایی و درمان میرسند که فرمانبردار خوبی باشند که به حرفهای راهنما گوشداده و عمل کنند. رهجو در کنگره 60 آموزش میبیند تا در مسیر درست قدم بردارد و آنچه در این مسیر لازم است را به نحو احسنت انجام دهد تا بتواند فرمانبردار خوبی باشد و باید فرمانده عقل شویم و تمام خواستههای خود را عملی کنیم و امیدوارم با فرماندهی صحیح به رهایی برسیم. و در پایان سخن تشکر ویژهای از فرمانده بزرگ خانواده کنگره 60 جناب مهندس دژاکام دارم وفرمانده عزیز و زحمتکش خودم آقا ابراهیم که با تمام وجود سختیها و مشقتها این راه را تحمل میکنند تا من مسافر یک فرمانده ی بادانش همانند خود ایشان بشوم.
سپاس از همه زحمت کشان کنگره۶۰، ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

تنظیم و ارسال: مسافر محمدحسین لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
52