سیزدهمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور با استادی مسافر اکبر، نگهبانی: مسافر امیر و دبیری مسافر محمدعلی، با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» پنچ شنبه 13 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، اکبر هستم مسافر. ابتدا از نگهبان جلسه تشکر میکنم بابت خدمتی که در این جایگاه انجام میدهند و خدا را شکر میکنم که دوباره این توفیق نصیبم شد تا در کنگره حضور داشته باشم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز «از فرمانبرداری تا فرماندهی» است. به نظر من وقتی وارد کنگره میشویم باید همه چیز را پشت در بگذاریم. اگر با غرور و منیت وارد شویم، هرگز نمیتوانیم به حرفهای راهنما گوش دهیم.
من خودم وقتی در زمان مصرف بودم، اصلاً درست فکر نمیکردم. یادم هست یکبار همین دستور جلسه در شعبه عطار مطرح شد و من با خودم میگفتم این چه ربطی به مصرف من دارد. اما واقعیت این بود که مواد آنقدر بر من غلبه کرده بود و من آنقدر درهم شکسته بودم که فکر میکردم هیچکس به اندازه من نمیفهمد. این طرز فکر باعث شد بیشتر سقوط کنم، تا جایی که گاهی میگفتم کاش بمیرم تا این داستان تمام شود.
اما امروز نگاه میکنم و میبینم جناب مهندس و خدمتگزاران کنگره ۶۰ چه بستری فراهم کردهاند تا ما بتوانیم درمان شویم. واقعاً باید قدر این صندلی که روی آن نشستهایم را بدانیم. باور من این است که اگر اذن الهی صادر نشود، هیچکس نمیتواند روی این صندلی بنشیند. بیرون از کنگره فرمانهای زیادی وجود دارد اما ته آن را که نگاه میکنی، خیر و صلاح تو را نمیخواهند. در حالیکه اینجا هر راهنما، مرزبان و خدمتگزار با پیوند عشق و محبت کار میکنند. همین عشق است که ما را نگه میدارد.
فرمانبرداری کار سختی نیست. در این یازده ماه فقط کافیست به حرف راهنما گوش دهیم؛ شربت را درست مصرف کنیم، سیدیها را بنویسیم، روز نخوابیم و آموزشها را جدی بگیریم. اگر دنبال رهایی و سلامتی هستیم، اینجا بهترین مکان است. من در بیش از چهل سال زندگیام هیچ آموزشی مثل این ندیده بودم. در این چهار سالی که در کنگره هستم همه چیزم تغییر کرده و این تغییر را مدیون آموزشها هستم.
راهنما هفتهای سه بار وقتش را برای ما میگذارد. اگر ما سیدی ننویسیم، شربت را درست مصرف نکنیم یا آموزشها را جدی نگیریم، ضررش فقط به خودمان برمیگردد. اگر واقعاً میخواهیم فرمانده زندگیمان شویم، باید فرمانبردار خوبی باشیم.
یادم هست وقتی وارد کنگره شدم همه چیزم را از دست داده بودم و چارهای جز گوش دادن نداشتم. شما هم اگر گوش کنید، مطمئن باشید بد نمیبینید. از راهنمای عزیزم، آقا محمد، ممنونم؛ چون بعد از سه چهار سال تازه میفهمم حرفهایی که ایشان یا جناب مهندس میزدند چقدر دقیق بوده است. نظمی که در کنگره ۶۰ وجود دارد را هیچ جای دنیا ندیدهام.
سعی کنید مسئولیت درمان را خودتان بپذیرید، چون این تنها کلید رسیدن به فرماندهی است. چیزی که بیش از همه در کنگره به من کمک کرد، بخشندگی بود. هر کمکی که کردم چندین برابرش به شکلهای مختلف به زندگیام برگشت. همیشه هم پول نیست؛ گاهی فقط همین که بتوانی با خانوادهات سر یک سفره بنشینی و خوشحال باشی، بزرگترین پاداش است. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، متشکرم.

عکس و تایپ مسافر بهروز
ویراستاری مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
85