تو همان جایی باش که از دردهایش پله میسازد و از ناامیدیهایش امید میگیرد. خدایا شکرت که فرزندم وارد چرخه اعتیاد شد. ۱۷ سال تاریکی، ناامیدی و اعتیاد را پشت سر گذاشتم، در دل این تاریکیها فریاد زدم و به دنبال راهحل بودم. با حرکت، راه نمایان شد و من خیلی خوشبخت هستم که اعتیاد در زندگیام نقش کلیدی و آموزشی داشت. اعتیاد آمده بود تا من را بیدار کند و خودم را به خودم نشان دهد. اکنون که نگاه میکنم، روزهای سخت گذشته تمام شده است. امروز میبینم کجا هستم؛ در حال آموزش و انرژیام را از نوشتن سیدیها میگیرم. صحبتهای آقای مهندس برای من حکم مدیتیشن را دارد.
در زندگی، زمان برای من مهم است و برای کارهایم برنامهریزی دارم. وقتی خودم را با ۸ سال پیش مقایسه میکنم، میبینم چقدر آرامتر شدهام و حال بهتری دارم. من از دردهایم پله ساختم و از ناامیدیها امید گرفتهام. با آموزشهای ناب کنگره۶۰ فهمیدم که بهتر از این نمیشد؛ برای هر مشکلی حتی فکر نمیکردم، اما حل شد. برای درمان اعتیاد فرزندم، آیا راهحلی وجود دارد؟ آیا درمان میشود؟ راه برای من نمایان شد. در کنگره۶۰ یاد گرفتم که باید شکرگزار باشم؛ شکرگزار کنگره۶۰ که مسیر را برای من روشن کرد. خدایا بابت حال خوبم شکر میکنم. مسافرم ۲ سال پیش در آزمون راهنمایی قبول شد و اکنون خدمتگزار سیمرغ است.
چه چیزی زیباتر از این؟ اینکه تو از هدف و آرامش برخوردار هستی و هر روز به سمت جلو حرکت میکنی. ما به مهمانی بزرگی دعوت شدهایم؛ مهمانی خدا و کنگره۶۰ که حلقهای از نور در آسمانها است. هر نعمتی که در جهان است باید قدر آن را بدانم. من ایمان دارم که هر اتفاقی در بهترین زمان رخ خواهد داد. هر مشکلی که داشته باشیم با آموزشهای کنگره۶۰ حل خواهد شد. تمام خوشبختی زندگیام را مدیون آقای مهندس و راهنما همسفر افسانه هستم. روزی دست تکتک دردهایم را میبوسم که باعث شدند به فکر پریدن، پرواز و صعود بیفتم. زندگی گاهی تو را میشِکند تا دوباره قدرتمند بلند شوی. خدایا شکرت برای هر لحظهام با حرکت راه نمایان میشود شکر، شکر.
نویسنده و رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم) دبیر دوم
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم) نگهبان
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
144