شاد و شاکر خداوند بزرگ هستم، به خاطر اینکه در بهترین مکتب آموزشی زمان خودم آموزش میگیرم و راه درست زندگی کردن همراه با عشق را تجربه میکنم.
اگر از چگونه حال من بپرسند، خواهم گفت: بسیار خوب، آنقدر خوب که در هیچ دوره از زندگی اینگونه نبودم، در کنار مشکلات هستم ولی حال دلم بسیار خوب است. اگر بخواهم حال اکنون را با حال گذشته که داشتم مقایسه کنم، باید بگویم در گذشتهی قبل از ورود به کنگره، بسیار ناامید از زندگی و ازدواجی که داشتم، ازدواجم چیزی که میخواستم و انتظارش را داشتم، نبود؛ با حسی که خوشبخت نیستم، همیشه آه میکشیدم و در ناامیدی به سر میبرم، مگر می شود صبوری کرد ابن همه وعدهی خداوند کجای زندگی من دیده میشد.
صبوری نبود چون طبق آموزشهای کنگره تحمّل همراه با امید بود ومن کُلاً ناامید بودم، یا باید مسافرم تحت هر شرایطی مواد را کنار میگذاشت تا من از زنگی راضی باشم یا باید به بدبختی وحتّی گاهی به طلاق هم فکر میکردم. این فقط بخش کوچکی از مشکلات زندگی بود که با عشق آغاز شده بود و فکر میکردم با ازدواج شاهزادهای، سوار بر اَسب سفید میآید و مرا خوشبخت میکند.
به خاطر اعتیاد مسافرم، در زندگی یک فرد ناامیدی شده بودم که اگر کسی درباره زندگی من نظر میداد حتّی یک بچهی دو ساله باور میکردم و بیشتر درگیر ناامیدی و افسردگی میشدم حال و حوصله هیچ کاری را نداشتم، با ورود به کنگره بود که حال روح، روان وجسم من به مراتب بهتر شد کمکم ورزش کردن، فعالیت هفتگی کنگره را، طبق آموزشها وارد زندگی خود کردم انرژی گرفتم، به موارد منفی زندگی، سعی میکردم کمتر فکر کنم؛ ادّعا نمیکنم که از اول آموزشهای کنگره را گرفتم، امّا چون سعی کردم فرمانبردار بیچون و چرای راهنمای خود باشم، من در کنگره و با آموزشهایی که یاد میگرفتم، سعی کردم این آموزشها را در زندگی خود اجرایی کنم، و سختی به این خاطر بود که ما به آن هدف اصلی که درمان مسافرم بود نرسیده بودیم.
و با راهنماییهای راهنمایی عزیزم، سعی کردم هر مشکلی که در زندگی دارم را درون خودم پیدا کنم؛ و این شد که ذرّهذرّه در زندگی آن حال خوشی را اکنون دارم پیدا کردم. امروز منتظر نیستم دیگران و اطرافیان من را خوشبخت بدانند، انسان باید خوشبختی را با مَدد خداوند و کشف انرژیهای درونی خود باید بدست آورد گاهی نمیشود که نمیشود، گاهی با تمام کمکها و حمایتها نمیتوان چیزی را تغییر داد اما انسان میتواند خودش را تغییر دهد و با این تغییر کردن خرابیهای پشت سَر را که قبلا بر اثر نادانی و جهالت درست کردهای تغیر داد در جهت درست و اساسی شدن.
و آن زمان است که به قول شاعر که میفرماید: (گاهی بساط عشق خودش جور میشود) طبق آموزشها اگر دنبال نقطه ضعف خود باشیم بهترین قاضی خود ما هستیم و بهترین حکم را در مورد خودمان به اجرا در خواهیم آورد. امّا زمانی که روی عیبهای دیگران تمرکز میکنیم نه قاضی خوبی میشویم و نه زندگی خوبی خواهیم داشت سعی کنیم در زندگی مثل خورشید باشیم که انرژی حرکت به تمام موجودات است، و با این تفکّر، به حال خوش در زندگی دست پیدا کنیم.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر بتول
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
152