همانطور که آقای مهندس فرمودند، دو مکتب فلسفی وجود دارد:
۱- مکتب اشراق:
این مکتب توسط شیخ شهابالدین سهروردی در قرن هفتم پایهگذاری شد. مبنای فکری آن بر این اساس است که همهچیز از نور است؛ نوری که در قالب جسم و عالم مادی قرار گرفته است. با تزکیه و توجه به نیروهای ماورایی میتوان به آن نور دست یافت؛ اما در برخی مواقع، اگر غفلت کنیم و محضِ مادیات شویم، آن نور را از بین میبریم. دقیقاً مانند حوضی که ابتدا پر از آب زلال است؛ اما اگر به گل و خاک آلوده شود، بوی تعفن و لجن میگیرد.
۲- مکتب مشاء:
این مکتب بر پایه نظریات ارسطو شکل گرفت. مشائیان بر این باور بودند که هرچه در طبیعت و عالم هستی وجود دارد، قابل استدلال است.
هر دو مکتب درست هستند؛ اما بهجای آنکه در کنار هم قرار گیرند، در مقابل یکدیگر ایستاده و همدیگر را رد میکنند. این تقابل در زمینه درمان اعتیاد هم دیده میشود:
انجمن معتادان گمنام: بدون توجه به ساختار جسم، فقط بر معنویات تکیه میکند؛ که این کافی نیست.
پزشکان: با دارو و قرصهای مختلف به درمان میپردازند؛ که این هم بهتنهایی کامل نیست.
حال سؤال این است: آیا هر دو روش کامل هستند؟ قطعاً نه؛ اما اگر این دو در کنار هم قرار گیرند و به هم کمک کنند، نتیجه بسیار بهتری حاصل میشود.
نکته مهم دیگر این است که نباید در طول زندگی همه وقت و فکر خود را صرف مادیات کنیم؛ زیرا مادیات گذرا هستند و مالک واقعی آنها ما نیستیم. در حقیقت مالک اصلی خداوند است و این اموال فقط به امانت در دست ما قرار گرفتهاند. بیشترین سودی که از این اموال نصیب ما میشود، در بخشش و خدمت به همنوع است.
موضوع دیگر اینکه باید تمرین کنیم و بیاموزیم نه در گذشته زندگی کنیم و نه در آینده؛ بلکه فقط در «حال». زندگی در زمان حال آرامش و حال خوش را به دنبال دارد. شرط کسب این آرامش نیز فرمانبرداری از راهنما و کسانی است که میتوانند مسیر درست زندگی را به ما نشان دهند. وظیفه ما تنها این است که تابع نظرات آنها باشیم.
نویسنده:همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
56