English Version
This Site Is Available In English

رهایی راهی برای فرماندهی عقل

رهایی راهی برای فرماندهی عقل

چهاردهمین جلسه از دوره سی ام کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی‌پاستور با استادی راهنمای تازه واردین مسافر کاظم، نگهبانی مسافر سامان و دبیری مسافر حسام با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» چهارشنبه 12 شهریورماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا تشکر می‌کنم از آقا سامان (نگهبان جلسه) و آقا حسام (دبیر جلسه) که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
هزاران بار خداوند خودم را شکر می‌کنم که در جمع شما دوستان حضور دارم.
از ایجنت محترم، مرزبانان، راهنمایان و همه خدمتگزاران شعبه تشکر می‌کنم که به بهترین شکل خدمت می‌کنند تا یکی مثل من، کاظم، به رهایی برسد.

دستور جلسه امروز «از فرمانبرداری تا فرماندهی» است. دستور جلسات کنگره مانند زنجیری به هم متصل هستند؛
دو جلسه قبل موضوع «فرماندهی عقل» بود، جلسه قبل «دانایی مؤثر» و حالا «از فرمانبرداری تا فرماندهی»

زمانی که من مواد مخدر مصرف می‌کردم، اختیار همه چیز از من گرفته شده بود. انگار حجابی روی عقل من کشیده بودند که جز مواد مخدر چیزی حس نمی‌کردم.
از صبح که چشم باز می‌کردم، تا وقتی تریاک یا شیره مصرف نمی‌کردم، نمی‌توانستم حتی از جا بلند شوم. دیگر عقل به من فرمان نمی‌داد، بلکه این مواد مخدر بود که تعیین می‌کرد چه کار کنم.

اما وقتی با کنگره آشنا شدم و آموزش گرفتم، دیدم قصه کاملاً فرق می‌کند. اینجا می‌گویند: ابتدا باید فرمانبردار باشی تا بتوانی فرماندهی جسم خود را به دست بگیری.

راهنمای محترم به من گفت:
از روزی که وارد کنگره شدی باید فرمانبردار باشی؛ سر ساعت در جلسه حاضر شوی، کارگاه‌های آموزشی را شرکت کنی، سی‌دی‌ها را بنویسی و به موقع مشارکت کنی.

فرمانبرداری در کنگره از همین کارهای کوچک آغاز می‌شود تا به «شو شود» برسیم. اصلاً نیاز نیست کارهای بزرگ انجام دهیم؛ همین کارهای ساده کافی است.

حتی بیرون از کنگره، در خانه هم با کارهای کوچک مثل مسواک زدن یا به موقع بیرون گذاشتن زباله می‌توان فرمانبرداری را تمرین کرد.

یادم هست در زمان مصرف، یک چک داشتم که باید ساعت ۸ صبح به بانک می‌رفتم تا آن را پاس کنم. اما چون تا ۵ صبح مصرف کرده بودم و تازه خوابیده بودم، نتوانستم بیدار شوم و در نتیجه چکم برگشت خورد. در واقع عقل به من فرمان نمی‌داد، بلکه این مواد مخدر بود که فرمان می‌داد.

ما در کنگره باید یاد بگیریم که در درجه اول فرمانبردار خوبی باشیم. وقتی فرمانبردار خوبی شدیم، آن‌وقت می‌توانیم بر جسم خود نیز حاکم باشیم.

البته باید در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم. مسیر ارزش‌ها یعنی راست بگوییم و دروغ نگوییم، حق کسی را نخوریم، ظلم نکنیم. اگر در مسیر ضد ارزش‌ها حرکت کنیم، اسیر نفس می‌شویم و در آن حالت دیگر عقل به ما فرمان نمی‌دهد و وقتی اسیر نفس شدیم، راه به قهقرا، ظلمت و تاریکی می‌برد.

ممنونم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید.


ضبط و تایپ: مسافر یوسف (لژیون ۱۱)
ارسال: مسافر حمید
ویرایش: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگی لویی‌پاستور)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .