English Version
This Site Is Available In English

شرکت در لژیون سردار یعنی قدردان کنگره بودن

شرکت در لژیون سردار یعنی قدردان کنگره بودن

دومین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار نمایندگی جهانبین شهرکرد به استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی" و "بخشش" در روز سه‌شنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ١۵:۳۰ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر؛

 از آقا یاسر نگهبان جلسه و گروه مرزبانی و ایجنت گرامی تشکر می کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و از همه شما عزیزان آموزش بگیرم. قبل از هر چیز تبریک عرض می‌کنم خدمت همه عزیزانی که به تازگی شال راهنمایی را از دستان جناب مهندس دریافت کردند. خدا را شکر می‌کنم که این مکان امن وجود دارد تا هر موقع من دچار آشوب و چالش می‌شوم به اینجا پناه بیاورم، زیرا تنها مکان مقدس و امنی که برای من وجود دارد کنگره است.

و اما دستور جلسه امروز «از فرمانبرداری تا فرماندهی» می باشد. ما می‌خواهیم بدانیم که این دستور جلسه به لژیون سردار چه ربطی دارد؟ و همچنین به منِ مسافر که در اینجا حضور دارم چه ارتباطی دارد؟ و چه ارتباطی با فردی که در حال مصرف مواد مخدر است دارد؟ من ابتدا باید بدانم که از فرمانبرداری تا فرماندهی چه دستورالعملی دارد و از کجا نشأت می‌گیرد؟ همه می‌دانیم که فرمان، دستورات خداوند است که برای هدایت ما انسان‌ها از طرف خداوند به وسیله پیامبران به ما رسید و ما وظیفه داریم برای اینکه بتوانیم فرمانده جسم خودمان باشیم این‌ها را رعایت کنیم.

 من در کنگره آموختم این فرماندهی یا فرمانده بودن دارای دو صورت است: یکی صور آشکار و صور پنهان؛ صور آشکار مثل این است که وقتی زندگی من به روال عادی و طبیعی باشد و تا زمانی که همه چیز طبق میل من پیش می‌رود و درگیر مسائل تاریکی و اعتیاد نشدم، ساعت خواب و بیداری‌ام مشخص است، کارهای روزمره‌ام را به خوبی می‌توانم انجام بدهم، بنابراین فرمانده شهر وجودی به دست خود من می باشد. اما زمانی که وارد تاریکی‌‌ها می‌شوم و شروع به مصرف مواد مخدر می‌کنم و به دنیای اعتیاد روی می‌آورم، نه تنها دیگر فرمانده جسم و زندگی خود نیستم بلکه این مواد مخدر است که در جسم و زندگی من فرماندهی می‌کند. من اگر از فرامین الهی سرپیچی کنم و نقض فرمان کنم و با دید و نظر خودم حرکت کنم و راهی را پیش بگیرم، با توجه به اختیاری که دارم (این اختیار نشأت گرفته از نفس اماره من است)، باید بدانم که کجا قرار دارم و از کجا آمده‌ام و به چه مسیری هدایت می‌شوم؟ این نقض فرمان کردن‌ها است که سرنوشت و مسیر ما را به جاهای سختی می‌رساند، که باعث می‌شود زندگی ما دچار چالش و آسیب دیدگی شود و از مسیر درست زندگی خارج شویم.

من بعد از گذشت زمانی که در مصرف مواد مخدر به سر می‌بردم، وارد کنگره شدم و همان ابتدای راه به من آموختند که باید فرمانبردار باشم. پرسیدم فرمانبردارِ چه کسی؟ گفتند: باید فرمانبردار راهنمایم باشم، راهنمایی که به من آموزش می‌دهد، به من کمک می‌کند تا روح و نفسم را آموزش بدهم. زمانی که من فرمانبردار خوبی باشم و دستورات راهنمایم را به خوبی اجرا کنم، کم‌کم به مرحله فرماندهی می‌رسم. حال که به مرحله فرماندهی رسیدم باید چه کاری انجام بدهم؟ یا اینکه سفر اول را به خوبی پشت سر گذاشتم و وارد سفر دوم شدم، آیا رها شدن از بند اعتیاد کافی است و من را توانمند و نیرومند می‌کند؟ نه البته که اینطور نیست و چیزی که بعد از رهایی به من نیرو می‌دهد، خدمت کردن و آموزش گرفتن در جایگاه‌های خدمتی است. حال که رها شدم و دغدغه مصرف مواد مخدر را ندارم، این امر مهم چه بها و قیمتی دارد؟ با قدردانی کردن می‌توانم بهای حال خوش را پرداخت کنم و با خدمت کردن در جایگاه‌های مختلف کنگره و شرکت در لژیون مالی می‌توانم قدردانی خودم را نشان بدهم.

اما ربط این دستور جلسه به لژیون سردار چیست؟ در صحبت‌های قبلی گفتم: چون امروز من رها هستم و دغدغه مصرف مواد مخدر را ندارم و فرمانده زندگی خودم هستم، با خدمت مالی در لژیون سردار می‌توانم این دین را ادا کنم.

در گذشته باور اولیه افراد در کنگره این بود که من چون در کنگره رها می‌شوم پس بدهکار کنگره هستم، اما این موضوع حساب بدهی نیست بلکه مسئلهٔ بخشیدن است. من که رها شدم پس در کنار این رهایی به درک بخشش نیز رسیدم و این یعنی فرمانده شدن بر صور پنهان و نفس اماره خودم و ارتقاء نفس اماره به مراحل بالاتر. و در چنین شرایطی است که می‌توانم زندگی خوبی را تجربه کنم و نقطه تحمل خودم را نسبت به مشکلات زندگی بالا ببرم و در مورد آن‌ها تصمیم گیری کنم.

 امروز اگر این شال گردن من نبود، سرنوشت من هم معلوم نبود که چه می‌شد، پس کمی تفکر کنیم و بینیم چگونه می‌توانیم قدردان کنگره باشیم؟

از اینکه به صحبت های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر شمس‌الدین لژیون۳ 

تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .