ما در سفر اول فقط موظف هستیم که جسم خود را از بند مواد مخدر رها کنیم

جلسه چهاردهم از دور بیست ودوم سری کارگاه های اموزشی کنگره ۶۰بیستون کرمانشاه به استادی ،مسافر رضا و نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر یدالله با دستور جلسه( از فرمانبرداری تا فرماندهی)در روز سه شنبه مورخ ۱۴۰۴/6/11راس ساعت ۱۷ اغاز به کار نمود .

سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که باز مجدد این فرصت نصیب من شد که در این جایگاه قرار بگیرم. من از مهندس دژاکام بسیار سپاسگزارم که ما را از یوغ بندگی کلمه معتاد رها کرد و ما خودمان را با کلمه زیبای مسافر معرفی می‌کنیم و دیدگاه ما را نسبت به اعتیاد و معتاد عوض کرد و کلمه مسافر یعنی شخصی که از یک مبدا به سمت یک مقصد در حال حرکت است. ما وقتی که به کنگره وارد شدیم هدف اصلی ما ترک مواد مخدر بود و توقع داشتیم فقط مواد مخدر را بتوانیم کنار بگذاریم و از چیزهای دیگر آگاهی نداشتیم و با شروع آموزش و خواندن وادی‌ها و دستور جلسات فهمیدیم که در واقع ما چیز زیادی نمی‌دانستیم. در واقع ما در کنگره بعد از سفر اول وقتی که به سفر دوم می‌رسیم تازه متوجه می‌شیم که مشکل ما اعتیاد نبوده است و ما مشکلات بسیاری دیگر نیز داشتیم.

دستور جلسه در مورد از فرمانبرداری تا فرماندهی است و ما در زمان اعتیاد فرماندهی جسم خود را به مواد مخدر داده بودیم و در آن زمان جسم ما مثل یک عروسک خیمه شب بازی بود که گرداننده آن عروسک مواد مخدر بود. چطور می‌شود که یک مصرف کننده به جایی می‌رسد که خودکشی می‌کند؟قطعاً این هیچ اختیاری بر روی جسم خود نداشته است. بیشتر ماها قبل از اعتیاد هم در مثلث جسم ،روان و جهان‌بینی مشکل داشتیم و اعتیاد کاری با ما کرد که این اشکالات بروز و ظهور بیشتری داشته باشد و وقتی که درگیر اعتیاد باشیم هیچ تسلط و اختیاری بر روی جسم و روان خود نخواهیم داشت و این فرمانده از دست ما بیرون خواهد آمد و ما در سفر اول فقط موظف هستیم که جسم خود را از بند مواد مخدر رها کنیم و درمان واقعی در سفر دوم تازه آغاز خواهد شد  ما می‌گوییم از قطع مصرف مواد تا رسیدن به خود به شناخت این خود مستلزم آموزش و بالا بردن جهان بینی است تا بتوانم بر صور آشکار و پنهان جسم خود و روان خود دست پیدا کنم. ما باید بدانیم مهم‌ترین بخش سفر ما در مسیر قرار گرفتن است.

و ما در سفر دوم باید بدانیم که یک سری از بندها که ما را به گذشته و مواد مخدر پیوند می‌داده است در سفر دوم باید از این بندها خلاص شویم و ما باید به فرمان عقل برسیم. این فرمان عقل یعنی دوری از ضد ارزش‌ها چون ما باید بدانیم که ضد ارزش‌ها همانند یک سیاه‌چاله انسان را به درون خود می‌کشد  ما با فرمانبرداری از عقل سلیم از این ضد ارزش‌ها فاصله خواهیم گرفت.

عکس،تایپ و ارسال: مسافر بهرام