سلام دوستان مهدی هستم مسافر
خلاصه سی دی از فرمانبرداری تا فرماندهی
در اینجا فرماندهی به عنوان هدف مشخص شده است.فرماندهی به معنی عام کلمه وکلی است.
فرماندهی به چه معناست؟
فرماندهی صور آشکار دارد و صور پنهان.
صور پنهان ؛فرمان دادن در درون انسان است.
مثلا کاری انجام دادن، حرکت کردن، تصویر ساختن در ذهن....
زمانی که شخصی مریض میشه،چیزی که از بین میره همین فرماندهی هستش پس یک انسان سالم خیلی به فرماندهی درون توجه نمیکنه.
شخصی که دچار اعتیاد به مواد میشه،کاملا این عدم فرماندهی براش مشهود است.مثلا میخواد ورزش کنه و یا کاری انجام بده ،فرمان هم میده اما اجرا نمیشه واگر بخواد انجام بده باید هر بار مصرف مواد رو افزایش بده و یا مواد دیگری رو جایگزین کنه.
فرماندهی جزو خواسته وجود انسان است. وقتی این فرماندهی به خطر بیفته ما حاضریم که به خطر بیفتیم و بهای سنگینی پرداخت کنیم.مثل اعتیاد به مواد.
وقتی انسانی در کار جدیدی توانمند میشه،به این معنیه که دامنه ی فرماندهیش افزایش پیدا کرده است.اگر بخواهد(فرماندهیش) ارتقاء پیدا کند،باید توانایی ها افزایش پیدا کند.
کسی که مواد مصرف میکنه،درمورد نیروهای درون خودش،فرماندهی ازش گرفته شده.حالا اگر بخواهد از این وضعیت خارج شود و به فرماندهی برسه ،بایستی یه کارهایی رو انجام بده.که این کار کلید دارد.
از فرمانبرداری تا فرماندهی
اگر بخواهیم دوباره به فرماندهی برسیم دوباره این نیروها تحت امر ما باشند که وقتی میگیم شو،شود. باید فرمانبرداری کنیم.راه دیگری وجود ندارد.
اصولا وقتی ما به یک نیرویی مسلط میشیم واون نیرو از ما تبعیت میکنه،
درما شادی و خوشحالی زیادی بوجود میاره و برعکس.
ز
برای رسیدن به فرماندهی ، بناچار باید به دانایی موثر برسیم.
برای رسیدن به دانایی موثر ، باید آموزش ببینیم و لزوما شما باید استادی انتخاب کنی تا آموزش ببینی.
اصولا انسان وقتی به تاریکی(مصرف مواد) دچار میشه، یعنی وارد نفس اماره شده و نفسش بهش دستور میده. وفرمان میده که باید مواد مصرف کنی .باید هست ، پیشنهاد نیست.
حال این انسان چطور میتونه فرمان بده؟این تحت این نیرو اسیره.
باید خوبی بیاد تا بدی بره.
باید مواد شبه افیونی در بدن تولید بشه تا مورفین و مواد بره.
کسی که تحت فرمان نفس اماره است، باید اطاعت از یک نیرویی رو بپذیره تا از سلطه ی نفس اماره خارج بشه.
سختی کار اینجاست که وقتی انسان میخواد از استادی اطاعت کنه، درونش بهم ریخته میشه مثلا استاد یه حرفی میزنه، عصبانی میشه برافروخته میشه.
این همون احساسیه که نفس اماره نمیخواد اون فرد از کنترلش خارج بشه.به همین خاطر نمیذاره کار سختی است.
فرمانبرداری کار راحتی نیست.
(شاید قبول کردنش راحت باشه اما) در عمل کار راحتی نیست.
شرط اینکه من فرمانبرداری کنم اینه که درمورد استادم قضاوت نکنم.نظر ندم.
اگر تونستی انجام بدی ، تازه میتونی فرمانبرداری رو به اجرا دربیاری.
بااحترام مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
128