مفهوم فرمانبرداری و فرماندهی در کنگره چیست؟ در کنگره فرماندهی به این معنا است که فرد بتواند احساسات، افکار و رفتارهای خودش را به صورت صحیح کنترل و مدیریت کند. کسی که در کنگره درمان میشود باید بتواند قدرت تصمیمگیری درست و بهموقع داشته باشد البته؛ بر اساس عقل و آگاهی نه بر اساس خشم و القاء منفی. انسان زمانی میتواند فرمانده باشد که بتواند بر نفس خود غلبه کند یعنی؛ لگام و افسار نفس را در دست داشته باشد و در مسیر ارزشها و قوانین الهی حرکت کند و بتواند بین خوب و بد تشخیص درست بدهد و بر اساس آن عمل کند.
برای اینکه از فرمانبرداری به فرماندهی برسیم چه کارهایی باید انجام بدهیم؟ برای اینکه فرمانبردار خوبی باشیم یعنی قوانین و اصول را به درستی اجرا کنیم باید مثل یک سرباز، ابتدا گوش به فرمان باشیم، قوانین، اصول و حرمتها را به خوبی یاد بگیریم، نظم و انضباط داشته باشیم و به آن نیز عمل کنیم، بهموقع در جلسات حضور داشته باشیم، سیدیها را بنویسیم و با روش DST بتوانیم نظم را به زندگی خود وارد کنیم. وقتی فرمانبردار باشیم از راهنماها و پیشکسوتان و افرادی که تجربه بالاتری دارند یاد میگیریم و آرامآرام تجربه کسب میکنیم و بعد از این میشود گفت که فرد میتواند بهصورت آگاهانه از فرمانبرداری به سمت فرماندهی حرکت کند، یعنی وقتی که بر نفس خود غلبه کند و در مسیر ارزشها قدم بردارد میتواند بهصورت آگاهانه تصمیم بگیرد و عمل کند و این یعنی فرماندهی عقل، یعنی تصمیم آگاهانه گرفتن و درست عمل کردن به ارزشها.
یک مصرفکننده زمانی که در وادی اعتیاد و تاریکیها قدم میگذارد یعنی در مسیر ضدارزشها است یعنی؛ هیچگاه نمیتواند دست از هوای نفس خود بردارد و همیشه در چاه تاریکی است و در وادی ضدارزشها قدم برمیدارد ولی وقتی در مسیر کنگره قرار میگیرد، به تدریج قدم برمیدارد تا از ضدارزشها بیرون آمده و به سمت ارزشها حرکت کند، این مسیر کمک میکند تا به صورت تدریجی و با روش DST جسم او به درمان برسد. وقتی که جسم آرامآرام به سمت بهبودی و سلامت میرود روان او هم به تعادل میرسد یعنی؛ فرد در مسیر ارزشها قدم برمیدارد، یاد میگیرد و با آموزش در کنگره تجربه کسب میکند. وقتی جسم و روان در تعادل باشند فرد با آموزش به جهانبینی هم دست پیدا میکند و فرماندهی عقل را بهدست میگیرد و میتواند بر نفس خود غلبه کند این یعنی یادگیری و آموزش و از فرمانبرداری به سمت فرماندهی حرکت کردن که با خدمتها و ساختار کنگره ارتباط مستقیم دارد. وقتی فرد وارد کنگره میشود باید سعی کند ابتدا از قوانین پیروی کند، نظم را سرلوحه کار خود قرار دهد، از حرمتها پیروی کند، نظم داشته باشد، بهموقع در جلسات حاضر شود، به افراد باتجربه و خدمتگزار احترام بگذارد و از دستورات راهنما پیروی کند، این تمرین باعث میشود که این فرد به صورت شتابزده تصمیم نگیرد و از تصمیمهای غلط و ضدارزشها دوری کند. وقتی آرامآرام در کنگره قرار میگیرد سعی میکند با تجربه و آموزش از تصمیمات راهنما پیروی کند، آموزش میگیرد و خدمت میکند و از خودخواهی به دیگرخواهی میرسد؛ یعنی در مسیر خدمت قرار میگیرد و فقط به خود فکر نمیکند، غرور و منیت و خودخواهی ندارد و سعی میکند به دیگران خدمت کند.
وقتی فرد از رودخانه وحشی و تاریکی عبور میکند و به یک مکان امن میرسد قدردان و سپاسگزار است بنابراین در خدمت کردن، مسئولیتپذیری در عمل را یاد میگیرد، هیچگاه به خودش فکر نمیکند، همیشه به دیگران خدمت میکند، این کار باعث میشود که در اجتماع نیز یک فرد تاثیرگذار باشد، وقتی این فرد در مسیر خدمت قرار میگیرد یعنی فرمانها را پذیرفته و الان خود به یک فرمانده تبدیل شده است که اسیر هوای نفس خود نمیباشد و همیشه دیگرخواهی را به خودخواهی ترجیح داده است و سعی میکند کنترل احساسات افکار و اعمال خود را داشته باشد و با آگاهی و عقل یک تصمیم بسیار مهم برای زندگی خود اتخاذ کند یعنی؛ فرد با تعادل روانی توانسته است جهانبینی لازم را به دست بیاورد بنابراین خدمت کردن کمک میکند که فرد به تعادل دست پیدا کند و با آموزشهای کنگره در مسیر ارزشها حرکت کند، همیشه از ضدارزشها دوری میکند و این یعنی فرمانبرداری کرده و حال نیز یک فرمانده آگاه است.
نویسنده: همسفر صغری رهجوی راهنما همسفر یلدا (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
110