English Version
This Site Is Available In English

برای فرمانبردار بودن، باید راهنما داشت

برای فرمانبردار بودن، باید راهنما داشت

چهاردهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی کریمان کرمان، با استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی" سه‌شنبه 11 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر
تشکر می‌کنم از جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند تا من مسافر، آموزش بگیرم و به تعادل برسم و همچنین تشکر می‌کنم از آقا علیرضا که این روزها شاهد زحمات زیاد این بزرگوار هستیم.
همچنین تشکر می‌کنم از ایجنت محترم آقا سینا، آزاد مردی‌شان را تبریک می‌گویم و دیدیم که ایشان از وقتی فرمانبردار خوبی بودند چطور توانستند جسم خودشان را درمان کنند و فرماندهی جسم خودشان را به دست گرفتند.
چندین کیلو وزن کم کردند و توانستند به تعادل برسند و همین امر باعث شد که من حمید با ۲۰ کیلو اضافه وزن امروز وارد لژیون جونز شدم و خود این رهایی‌ها و جشن‌ها باعث می‌شود که تلنگری برای مقایسه باشد و درس بگیرم و برای من خیلی انگیزه خوبی بود.
تشکر می‌کنم از استاد عزیزم آقای رضایی. در سفر اول من فرمانبردار خوبی بودم اما سفر دوم بخاطر امتحانات دانشگاه خیلی نتوانستم فرمانبرداری کنم ایشان همیشه ناراحت بودند و گفتند که هم می‌توانی دانشگاه بروی هم کنگره بیای وسی‌دی بنویسی چون من بهانه می‌کردم و سی‌دی نمی‌نوشتم حقیقت گفتن که هیچ خدمتی هم در کنگره نمی‌توانی انجام بدهی تا سی‌دی بنویسی و امروز خوشحالم که دانشگاهم را تمام کردم از این به بعد ان‌شاالله جبران می‌کنم و ازهمه شما عزیزان ممنونم که من را یاری کردید و به من حس خوب رساندید و امروز ازاین جایی که نشستم بسیار راضی هستم از آموزش‌هایی که گرفتم به اینجا رسیدم بسیار راضی‌ام.
دستور جلسه امروز که از فرمانبرداری تا فرماندهی است که خود این دستور جلسه می‌گوید که ما از کجا به کجا می‌خواهیم برسیم خودش یک دستور کلی در زندگی ما باید این دستور را در تمام کارهایمان اجرا کنیم تا به فرماندهی جسم خود برسیم مثل قبل از مصرف‌کنندگی مرتب به کارهایم سر می‌زدم و روزی شاید بیشتر از ۱۰ ساعت کار می‌کردم بسیار هم در کارم موفق بودم تا زمانی که مواد روی مغزم تاثیر زیادی گذاشت مصرفم زیاد شد.

ساعات زیادی پای محفل بودم و به کارهایم اصلاً نمی‌رسیدم مثلاً روزی که قرار بود برای دستگاهم روغن ببرم که روغن را تعویض کنند قبلاً نمی‌گذاشتم از ۱۰۰ ساعت بیشتر بشود ولی زمانی که مصرف کننده شدم مثلاً امروز قرار بود بروم پای دستگاه یک یا دو ساعت می‌کردم گاهی اوقات یک هفته می‌شد که این کار انجام نمی‌شد و مرتب به کارم آسیب و ضرر وارد می‌شد چون آن موقع دیگر من فرمانروای جسمم نبودم بلکه نفس اماره و مواد فرمانروا بود او می‌گفت: کی بشین؟ کی بلند شو؟ چه کار انجام بده؟
برای اینکه ما بخواهیم فرمانروا بشیم اول باید فرمانبردار باشیم برای اینکه فرمانبردار باشیم باید یک استاد راهنما برای خودمان انتخاب کنیم که قبلاً این مسیر را طی کرده است و خودش به فرماندهی رسیده است که بتواند چیزهایی ما نیاز داریم برای اینکه به جسم خودمان مسلط بشویم ما را راهنمایی کند برای این کار باید یک استاد انتخاب کنیم زمانی که استاد را انتخاب کردید باید به ایشان ایمان داشته باشیم هر کاری که می‌گویند را انجام بدهیم نه اینکه بعضی کارها را انجام بدهیم بعضی کارها را بگویم.

من با این قسمت مشکل دارم زمانیکه راهنما انتخاب کردیم دیگر نه به سواد و نه به اعتقادات است به هیچی نباید کار داشته باشیم و باید هرچه می‌گویند اجرا کنیم این فرمانبرداری حتی در پیامبران ما هم بوده است می‌گویند حضرت آدم اولین درمان الهی را اجرا نکرد ما امروز به این روز افتادیم ولی حضرت ابراهیم فرمانبردار خوبی بودند حتی در آزمایش سختی قرار گرفت چون فرمانبردار خوبی بود توانست از آن آزمایش هم سربلند بیرون بیاید ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر مسعود ع لژیون چهارم

عکس: مرزبان خبری مسافر رضا

ارسال: مسافر یوسف لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .